وارد اتاق 40 متری میشویم. چیدمان اتاق شبیه موزه است، تا حسینیه. دکور خاصش حال و هوای جبهه را به هر بینندهای القا میکند. صاحب خانه که خود را کلیددار این حسینیه میداند، میگوید: «همه چیز در این موزه اصل است و نمادین نیست. شال و سربند پیش رو نظارهگر شهادت شهید «سید موسی موسوی» بوده است».
آثاری که بینندگان را به عمق تاریخ میکشاند
طراحی به گونهای است که با دیدن هر یک از آثار خاطرهای گوشه ذهن بیننده خودنمایی میکند. قمقمه، کلاهخود، لباس رزم، کولهپشتی، پاکتنامه و پلاک، ذهنها را به سالهای دور میکشاند. به روزهایی که حتی خوشبینانهترین افراد هم تصور نمیکردند نوجوانان درس را رها کرده و خود را به مرزهای کشور برسانند. صدایی ما را از عمق تاریخ به زمان حال میآورد. آقای مجیدپور با اشاره به ویترین دیوار میگوید: «جمع آوری این آثار 10 سال طول کشید. از خانوادههای شهدا درخواست کردم که یک یادگاری از شهید خود را در اختیار ما قرار دهند تا جوانانهایی که برای فعالیتهای فرهنگی به این حسینیه میآیند با شهدا و جنگ آشنا شوند. برخی خانوادهها قصد داشتند کپی شناسنامه و کارت جبهه شهید را تحویل دهند که نپذیرفتم. زیرا کپی وسایل یا آثار نمادین نمیتواند آن حالت معنوی را القا کند.
منتظر یادگاریهای شهدای فاطمیون هستم
روزی که یک خانواده شهید میهمان حسینیه بودند، کیف پول شهید را با خود به همراه آوردند و در ویترین قرار دادند. محتویات کیف کاملا سالم بود. آثار داخل ویترین متعلق به شهدای منطقه ونک است، اما علاقمندم که یادگاریهای شهدای مدافع حرم تیپ فاطمیون را هم در کنار دیگر آثار نگهداری کنیم.
در دیدارهایی که با خانواده شهدا داریم درخواست میکنم که یادگاری شهدا را برای تکمیل این موزه به حسینیه اهدا کنند. 10 خانواده شهید هفته گذشته قول همکاری دادند.
با در دست گرفتن دفترچه خاطرات یک شهید، ادامه میدهد: «هر از چند گاهی دفترچه خاطرات شهدا را میخوانم. مطالبشان معنوی است. اخلاص در کلامشان به مشام میرسد. در تمام این نوشتهها دفاع از کشور، امام (ره) و خون شهدا اشتراک دارند».
یک شهید گمنام به نیابت از شهدا حاضر است
قاب عکسی از امام (ره) و رهبر معظم انقلاب داخل اتاق، روبروی میهمانها نصب شده است. زیر قاب عکس، سنگ مزاری که بر روی آن هک شده «شهید گمنام» قرار دارد. کاغذی گوشه آن نصب است که بر روی آن نوشته شده «در این مزار قطعهای از انگشت یک شهید گمنام، مدفون است». آقای مجیدپور در شرح قرار گرفتن مزار شهید در حسینیه، گفت: «هنگام تشییع شهدای گمنام، یک قطعه کوچکی از پیکر شهید جا مانده بود، با نامهنگاریهای لازمه، این قطعه از پیکر را به حسینیه انتقال دادند و سنگ مزار را از بهشتزهرا (س) تحویل گرفتم».
زیارت کاشی امام حسین (ع) در حسینیه
کاشی قاب شده حرم امام حسین (ع) نگاهمان را از دیگر آثار دزدید. فرزند شهید در روایت وجود این کاشی در حسینیه میگوید: «7 سال پیش در سفرم به کربلای معلی پیگیری کردم تا بتوانم کاشی از حرم را با خود به این حسینیه بیاورم. اما موفق نشدم. روز آخر که برای بازگشت آماده میشدم در لابی هتل با یک قاری قرآن آشنا شدم. ماجرا را برایش بازگو کردم. پس از شنیدن سخنانم، طی تماس تلفنی با فردی به زبان عربی صحبت کرد و پس از اتمام مکالمهاش، آدرسی را به من داد و گفت که به این آدرس برو و کاشی را دریافت کن. جالب است که وقتی به آدرس مراجعه کردم دو عدد کاشی به من دادند».
پسر جالی خالی پدر را در جبهه پر کرد
وقت آن رسیده است که به آنچه که سی و اندی سال پیش در این خانه رخ داده است، بپردازیم. روزی که «محمد حسین مجیدپور» پدر خانواده با وجود داشتن 4 فرزند قد و نیم قد راهی جبهه شده و سرانجام 28 بهمن ماه 64 آسمانی میشود. پس از شهادت پدر، علی اصغر فرزند دوم خانواده که 14 ساله بود، اسلحه به دست گرفته و راهی جبهه میشود تا جای خالی پدرش در میدان نبرد خالی نماند. آقای مجیدپور در تکمیل اطلاعات میگوید: «ابتدای جنگ تحمیلی سنم کم بود ولی شاهد تشییع پیکر شهدای محل بودم. توفیق الهی بود که پس از شهادت پدرم به جبهه اعزام شوم. پس از اتمام جنگ تحمیلی مراسم هیات در خانه ما برگزار میشد تا اینکه شش سال پیش تصمیم گرفتم قسمتی از خانهام را به ایجاد حسینیه اختصاص دهم و با یادگاریهایی که جمع آوری کرده بودم فضای حسینیه را به حال و هوای جبهه نزدیک کنم.
فعالیتهایمان به مرور زمان گسترش یافت تا اینکه امروز جلسات حفظ قرآن، جزخوانی قرآن، تحلیل فیلم و مسابقه کتابخوانی در این حسینیه برگزار میشود.
این حسینیه دارای اساسنامهای است که در هفته دفاع مقدس اعضای هیات تحت مراسمی به عنوان «رهروان ولایت» این میثاق نامه را تمدید میکنند. تصاویری که دستجمعی بر روی دیوار نصب شده هر سال به همین مناسبت در مزار شهدای گمنام به ثبت رسیده است.
فعالیت فرهنگی، روحیه انقلابی میطلبد
از هیچ ارگان و سازمانی هزینهای تقاضا نکردم، زیرا اینگونه فعالیتها روحیه انقلابی میطلبد. من برای تک تک آثار جمع شده در این حسینیه زحمت کشیدم و هدفم ترویج فرهنگ دفاع مقدس بود. شاید جالب باشد بدانید که برای طراحیهای این مکان هیچ الگویی از پیش تعیین نشده بود. به نظرم عامل اجرایی طرح حسینیه از غیب هماهنگ شده بود.
این حسینیه در خانه شهید «محمد حسین مجیدپور» در ده ونک قرار دارد. علاقه مندان به بازدید از این موزه می توانند همه روزه از صبح تا عصر به این مکان مراجعه کنند.