شهید ابوالفضل روشنک؛

شهیدی که مجنون شهادت بود

شهید ابوالفضل روشنک در وصیت نامه خود آورده است: مردم مسلمان، خواهران و برادران عزیز، شما هم راه سیدالشهداء را برگزینید و پیرو پرچمدار نهضت و فرزند حسین یعنی خمینی باشید و این امام حق را تنها نگذارید.
کد خبر: ۱۰۸۵۴۶
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۵ - ۰۶:۰۰ - 17October 2016
برگزیدن راه سیدالشهداء(ع) توصیه شهید روشنک/ شهیدی که در وصیت نامه­ اش حضور در جبهه را فقط رضای خدا عنوان کردبه گزارش دفاع پرس از مشهد، سردار شهید ابوالفضل روشنک در ششمین روز از فروردین ماه 1342 در روستای معموری از توابع شهرستان نیشابور چشم به جهان گشود. در خانواده ای روستایی و بی آلایش در دامن پر مهر مادر و سایه لطف پدر پرورش یافت.

به علت نبود مدرسه در روستا، ابوالفضل از ابتدای سن نوجوانی نتوانست درس بخواند اما به کمک معلمین مهربانو دلسوز تحصیل را از سن دوازده سالگی آغاز کرد و دوره ابتدایی را با توجه به استعداد زیادش در 2 سال گذراند.

ابوالفضل از لحاظ درس و اخلاق زبانزد همه بود.

شهید روشنک اوقات فراغت خود را با خواندن تاب، حضور در مسجد و کوهنوردی پر می کرد.

با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی به خاطر عشق به انقلاب در سن 18 سالگی با داشتن مدرک سیکل ترک تحصیل کرد و بصورت داوطلبانه و به عنوان بسیجی عازم جبهه شد، و بعد از مدتی نیز به عضویت سپاه پاسداران در آمد.

بیست ساله بود که زندگی مشترک را آغاز کرد.

او در مشکلات زندگی انسانی صبور و شکیبا بود و دیگران را نیز به این مهم تشویق می کرد.

به فرائض دینی اهمیت بسیاری می داد و به انجام آن همت می ورزید. به ائمه اطهار علاقه خاصی داشت و در مجالس سوگواری حضرت سیدالشهداء(ع)، در کسوت مداح به خاندان عصمت و طهارت خدمت می کرد. او همیشه خود را سرباز امام زمان(عج) می دانست.

در برخورد با دیگران خوش اخلاق، متواضع و فروتن بود.

او معتقد بود که جبهه یک صحنه امتحان است. شوق به جبهه و حضور در این دانشگاه انسان سازی، آن قدر در وجودش جای گرفته بود که حتی حاضر نشد به دنیا آمدن تنها فرزندش را ببیند و تنها یادگار این شهید والامقام که دختر بود 7 ماه بعد از مفقود شدن پدر متولد شد.

بزرگترین آرزوی او، ادای تکلیف و شهادت بود و زیباترین سخن شهید این جمله بود: بالاترین مقام یک انسان شهادت است.

ابوالفضل روشنک در نهایت در سن 20 سالگی در 12 اسفندماه 1362 در عملیات خیبر در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

فرازهایی از وصیت نامه شهید ابوالفضل روشنک

خدایا، تو خود شاهدی که تمام علایق دنیایی را به دور انداخته و فقط برای رضای تو به جبهه آمدم و در راه تو شهید شدم.

خدایا، تو خود شاهدی که من هم علاقه به زن و فرزند داشتم ولی چون رضای تو در این بود که اینها را ترک کنم و در راهت جهاد کنم، آنها را رها کردم و به جبهه آمدم و شهید شدم.

مردم مسلمان، خواهران و برادران عزیز، شما هم راه سیدالشهداء را برگزینید و پیرو پرچمدار نهضت و فرزند حسین یعنی خمینی باشید و این امام حق را تنها نگذارید.

همسرم همانطور که در نامه نوشته ام، انسانها در حال امتحانند و آن کسی پیروز می شود که همیشه رنج ببرد.

همسرم اگر فرزندم متولد شد راه مرا به او نشان بده و اسلحه ام را به دستش بده و در تربیتش بکوش و به او بگو که پدرش در راه حق شهید شده است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها