سیدهاشم الحیدری بیان کرد؛
روایتی از تاثیر خطبه عربی رهبر انقلاب در سرنگونی رژیم مبارک
عالم مجاهد عراقی گفت: امروز امید مردم در سوریه، لبنان، یمن و جاهای دیگر به جمهوری اسلامی است. به عنوان مثال یکی از بزرگان انصارالله یمن صریحاً به من میگفت که ما فقط به حضرت آقا امید داریم
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، برخی او را «ابوباقر» میخوانند و خیلیها سید حسن نصراللهِ عراقش مینامند. حجتالاسلام والمسلمین سید هاشم الحیدری از علمای مجاهد عراقی است که در چند سال گذشته، نقشی اساسی در کادر سازی و هدایت نیروهای مقاومت داشته است و رابطه نزدیک و صمیمانهای با دبیرکل حزبالله لبنان دارد. شخصیت اخلاقی، غنای علمی، سیمای نورانی و لحن شیرین و در عین حال با صلابت او در سخنرانی، یک شخصیت کاریزماتیک و دوست داشتنی از «سید» ساخته است.
سیدهاشم الحیدری در مصاحبه ای به تبیین و تحلیل وضعیت جبهه مقاومت در شرایط کنونی پرداخت و همان جمله سید حسن نصرالله را تکرار کرد که دوران شکست سپری شده است. وی معتقد است که تمام پیروزیهای جبهه مقاومت در سایه لطف الهی، امداد غیبی و مدیریت رهبر معظم انقلاب رقم خورده است. ماحصل این گفتگو را در زیر می خوانید:
ضمن تشکر از فرصتی که برای مصاحبه اختصاص دادید، با توجه به نقش ویژهای که جناب عالی در چند سال اخیر در رهبری گروههای مقاومت داشتهاید امروز خدمت شما هستیم تا از حال و هوای جبهۀ مقاومت در نقاط مختلف دنیا بشنویم. در شرایط حاضر وضعیت محور مقاومت را در کشورهای مختلف مثل عراق و یمن و لبنان و سوریه و دیگرمناطق، چگونه ارزیابی میکنید؟
بسمالله الرحمنالرحیم والحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی محمد و آله الطاهرین. اولاً تشکر میکنم از مجلۀ «پاسدار اسلام». در یک نگاه کلی به جبهۀ مقاومت میتوانیم بگوییم شرایط جبهۀ مقاومت در زمان ما بهترین شرایط است. یعنی اگر شروع خط مقاومت را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با تاسیس حزب الله لبنان بدانیم و از آنموقع تا به الان را مد نظر قرار دهیم، الان در بهترین شرایط قرار داریم. زیرا بعد از پیروزی انقلاب به تدریج شاهد صدور انقلاب اسلامی به نقاط مختلف بودهایم.
از چه نظر در بهترین شرایط قرار داریم. استدلال شما چیست؟
از دو لحاظ، هم از لحاظ کمیت و وسعت جغرافیایی و سیاسی و هم از جهت قدرت و کیفیت جبهۀ مقاومت در بهترین شرایط هستیم. ببینید یک زمانی جبهه مقامت فقط لبنان بود یا فلسطین، ولی اکنون این جبهه خیلی وسیعتر شده است یعنی از فلسطین و لبنان و سوریه و افغانستان و پاکستان و عراق و بحرین و یمن و نیجریه و مناطق دیگر همینطور گسترش پیدا کرده است.
البته به طور طبیعی در هر کدام از این میدانها شدت و ضعف داریم و همه مثل هم نیستند اما حقیقت امر این است که جبهه مقاومت از حیث جغرافیایی و کمی توسعه پیدا کرده است. در همین نیجریه بعد از دستگیری شیخ زکزاکی، روحیه مقاومت بیشتر شده است و این اتفاق، از یک لحاظ از الطاف خفیۀ الهی محسوب میشود الان سوریه یکی از نقاط قوت جبهۀ مقاومت است. عراق بعد از حضور داعش همین شرایط را پیدا کرده است. ورود داعش به عراق، موجب شده تا خط مقاومت در این کشور تقویت شود. «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». یعنی در عراق، ما شهید داریم مجروح داریم خرابی داریم ولی این وحدت مقاومت و قدرت مقاومت مردم عراق با جوانان عراقی بینظیر است. فتوای مرجعیت، یک فتوای بسیار مهم در تاریخ معاصر عراق بود. به بقیۀ مناطق هم نگاه کنیم همینطور است. قبلاً یمن کجا بود؟ الآن یمن یکی از با قدرتترین و نقاط قوت جبهۀ مقاومت به شمار میآید. بحرین هم همینطور. حتی به نظرم این سلب تابعیت از آیتالله شیخ عیسی قاسم، از طرفی تهدید است و از طرف دیگر فرصتی برای تقویت قوای نیروهای مقاومت به شمار میرود. و این کار، هدیه نظام آل خلیفه به مردم بحرین بود. پس به نظرم در یک نگاه کلی، قدرت جبهۀ مقاومت در زمان ما بهترین و عمیقترین از هر زمان قبلی است.
پس به عنوان یک ناظر بیرونی که از خارج ایران اوضاع را رصد میکند، به نظر شما صدور فکر انقلاب محقق شده است؟ یعنی دغدغهای که حضرت امام داشتند اتفاق افتاده است؟
بله درست است.
البته دشمنان داخلی و خارجی خیلی تلاش کردند جلوی این اتفاق گرفته شود ولی انگار نتیجۀ عکس داده است.
بله، قبلاً در زمان اول انقلاب، غیر از تحریم سیاسی و اقتصادی، یک تحریم رسانهای خیلی شدید در خصوص انقلاب اسلامی صورت گرفت و فعالیت رسانهای انجام دادند تا در نظر شیعیان و مسلمانانِ عراق و لبنان و جاهای دیگر، یک چهرهی مشوه و منحرف شده از انقلاب را ترسیم کنند اما نتیجه عکس داد و همینطور بر دایره علاقهمندان انقلاب و ادامه دهندگان راه انقلاب در نقاط مختلف جهان اضافه شد. که به نظرم به دلیل رهبری حضرت آقا که همان امتداد رهبری حضرت امام است میباشد.
الآن شرایط به گونهای شده است که حضرت آقا رهبری واقعی به عنوان ولایت امر مسلمین دارند و حتی صدور انقلاب، فراتر از صدور فکر انقلاب رفته است و جمهوری اسلامی صراحتاً از جریانات جبهه مقاومت حمایت میکند و تعارف هم ندارد و من به عنوان یک عراقی که در فضای بینالملل حضور دارد به شما میگویم که امروز امید مردم در سوریه، لبنان، یمن و جاهای دیگر به جمهوری اسلامی است.
به عنوان مثال یکی از بزرگان انصارالله یمن صریحاً به من میگفت که ما فقط به حضرت آقا امید داریم. یعنی میگفت، ما به کسی امید نداریم مگر به مقام معظم رهبری ولی امر و سید حسن نصرالله، به عنوان امتداد و شعاع انقلاب و ولایت امر مسلمین. خب اینها قبلاً نبود. یعنی هرچه فشار دشمن بیشتر میشود، عکسالعمل بیشتر میشود. اینها کار خدا و البته به واسطه نظم و مدیریت و رهبری حضرت آقاست.
ابعاد غیبی هم در این قضایا خیلی روشن است. مثلاً الآن مرجعیت نجف با ولایت فقیه، در نتیجه و در اثر، یکی است و فرقی ندارد؛ اینجا فتوای جهادی، همان فتوای حضرت امام و همان فتوای حضرت آقا در جبهههای مقاومت است. دشمن هم خیلی از این موضوع ناراحت است. دشمن دائم سعی میکند که بین مردم عراق و ایران فاصله بیندازد. بین مردم بحرین و مردم ایران، بین مردم بحرین و مردم فلسطین، و بین مردم یمن و مردم سوریه فاصله بیندازد و هکذا، اما شما ببینید نتیجه دیگری داده است و آنها به شدت از این موضوع عصبانیاند. مثلاً به عنوان مثال، امسال در روز قدس در صنعا، صدها نفر از مردم یمن زیر موشکهای عربستان و آمریکا آمدند و با زبان روزه و در گرمای هوا شعار مرگ بر آمریکا سر دادند. خب روز قدس مال امام و ولایت است.
این صدور انقلاب است. الآن همۀ تهمتهای عربستان به انصارالله یمن این است که شما با ایران ارتباط دارید. در حالی که این ارتباط به آن صورتی که آنها میگویند نیست اما ارتباط معنوی و ارتباط فکری است و دشمنان از این موضوع ناراحتاند. البته جمهوری اسلامی هم در حمایت همه جانبه از جریانات مقاومت تعارف ندارد. وقتی آمریکا، به عربستان و اسرائیل سلاح و پول میدهد، نمیتوانند به جمهوری اسلامی ایراد بگیرند که چرا از گروههای مقامت حمایت میکند. چرا ما از گفتنش بترسیم؟ خب این، حال و روز قوت جبهۀ مقاومت است که در قوت و اقتدار به سر میبرد؛ این روزهای تجلی ولایت فقیه و ولایت امر مسلمین، نه به عنوان مرجع تقلید بلکه به عنوان ولایت امر مسلمین به نیابت حضرت حجت است.
به ولایت حضرت آقا در کشورهای مختلف اشاره کردید. با توجه به ارتباطات گستردهای که در کشورهای مختلف دارید، آیا این علاقهمندی و این ولایتمندی، اختصاص به شیعیان دارد؟
خیر، من به شما بگویم که امروز جبهۀ مقاومت، بسیار وسیعتر است و در جبهه مقاومت، شیعه، سنی، مسیحی، دروزی و از طوائف و ادیان مختلف داریم. یک مثال بزنم که شاید بسیاری از مردم ایران در این زمینه اطلاع نداشته باشند. در قضایای بیداری اسلامی در مصر، مردم در میدان التحریر قاهره بودند. خب فشار بر روی مردم مصر بسیار زود بود و مصری ها هم که میدانید اکثریت سنی هستند. در مصر فشار حکومت حسنی مبارک خیلی زیاد بود. اگر یادتان باشد حضرت آقا در نماز جمعه یک خطبۀ عربی در مورد مصر داشتند.
بهمن 89 بود.
احسنتم. اتفاقاً جالب است که سقوط مبارک با سالگرد پیروزی انقلاب و سقوط شاه همزمان شده بود. همچنانکه سقوط صدام در روز شهادت شهید محمد باقر صدر مصادف شد. علیایحال، مردم مصر در همان زمان که ما هم دنبال میکردیم، دیدم، مردم ساحةالتحریر را خالی کرده بودند، چون فشار پلیسی و نیروهای امنیتی خیلی شدید بود. آنها هم بی سلاح و مستضعف بودند. من از بعضی از مصریها شنیدم و اینها گفتند وقتی خطبه عربی آقا در موبایلها منتشر شد، شور انقلابی جدیدی ایجاد شد و خیلیها به میدان التحریر بازگشتند.
اتفاقا این حقیر هم یک تجربهای دارم. چند سال قبل با امام جماعت "جامع الحسین" قاهره صحبت میکردم که یک عالم سنی ازهری و یک فرد جاافتاده است؛ او هم همین جمله را میگفت میگفت وقتی خطبهی رهبری به زبان عربی به ما رسید، این خطبه ما را به حرکت در آورد و ما را به سمت میدان التحریر روانه کرد.
بله بعد از چند روز، پیروزی آنها محقق شد در حالیکه آمریکا تا لحظه آخر تلاش کرد حسنی مبارک سقوط نکند. و آن خطبه هم یک خطبه عادی نبود. یک خطبه از سوی یک مرجع تقلید نبود بلکه از سوی یک رهبر سیاسی اعتقادی فقهی با نگاه و تجربۀ ایشان بود که به نظرم همۀ تجربیات حضرت آقا در آن خطبه بود که باید به طور مستقل به این موضوع پرداخت و یک کتاب مستقل و یک مستند مستقل میتوان از آن ساخت که متاسفانه رسانههای ما در این زمینه خوب کار نکردند.
این تاثیرگذاری را به طور خاص بر روی جوانان مسلمان چطور میبینید؟
ما وقتی به کشورهای مختلف نگاه می کنیم نفوذ فکر حضرت آقا و ولی امر بر جوانان، دانشگاهیان و فرهنگیان را لمس میکنیم. و جالب است که این اتفاق، زیر یک حملۀ رسانهای شدید محقق شده است که علیه ایران و جمهوری اسلامی انجام میدهند. الان در عراق با جوانان زیادی مواجه میشویم که مقلد آقا هستند. وقتی سوال میکنم آیا کسی به شما گفته است که مقلد ایشان شوید؟ میگویند نه ما خودمان از طریق دنبال کردن سخنرانیها و مواضع ایشان به این نتیجه رسیدهایم.
همین تاثیر را در میان اساتید دانشگاه هم ملاحظه میکنیم. بسیاری از اساتید دانشگاه به من میگویند که ما هرچه تحقیق کردیم دیدیم آن طرح و اندیشه کامل سیاسی الهی که میتواند کشورهای اسلامی را نجات دهد، اندیشه ولایت فقیه و روشی است که جمهوری اسلامی در پیش گرفته است. که ارتش، سپاه، رسانه و ... دارد و مردم نیز در صحنه سیاسی نقش آفرینی دارند. الان مرجعیت نجف خیلی حکیمانه دارد بر اوضاع عراق تاثیرگذاری میکند ولی حکومت دست آنها نیست الان خود مرجعیت گاهی از دولت عراق که خیلیهایشان شیعه هم هستند شکایت میکنند ولی در جمهوری اسلامی فرق میکند، اینجا قدرت دست ولیامر است. البته اینرا هم بگویم، ما در معرفیِ اندیشۀ ولایتفقیه ضعیف عمل کردهایم و فعالیت تبلیغی مناسب در این راستا نداشتهایم و این اساتید دانشگاه که اشاره کردم، خودشان تحقیق کردهاند و به نتیجه رسیدهاند که یک "طرح اسلامی" متناسب با زمان ما همین ولایت امر و ولایت فقیه است که وسیعتر از بحث مرجعیت و تقلید است.
خیلی خوب، آنچه از فرمایشات شما تا اینجای مصاحبه معلوم میشود اینکه جبهۀ مقاومت در بهترین دوران خودش از زمان پیروزی انقلاب تا به الآن قرار دارد و صدور انقلاب که جزء دغدغههای حضرت امام بود قطعاً اتفاق افتاده است. نکۀ بعدی این که اندیشۀ ولایت فقیه و طرح نظریۀ ادارۀ جامعهی اسلامی بر اساس ولایت فقیه طرفداران زیادی حتی در خارج از ایران اعم از جوانان و اساتید دانشگاهها دارد و اشاره داشتید که این توفیقات، به دلیل مدیریت حضرت آقا و امدادات غیبی است. که خود من در قصۀ عراق به این امدادات غیبی خیلی اعتقاد دارم. عراق که روزی ریاستش به عهدۀ صدام بود که او عملاً و علناً طرح جدایی بین ایران و عراق را که یک طرح انگلیسی است اجرا میکرد و بعد از پیروزی انقلاب هم جنگ بین جمهوری اسلامی و رژیم بعث رقم خورد. اما همین صدام چند سال بعد به واسطۀ آمریکاییها سرنگون میشود ولی عملاً نتیجهای که پیدا میشود این است که عمدتاً گروهها و افرادی که هم نظر جمهوری اسلامی هستند روی کار میآیند و به خصوص بعد از ورود داعش در عراق و حضور ایران در عرصه نبرد با داعش و نقش ویژه سردار سلیمانی، شاهد نزدیک شدن قلوب مردم ایران و عراق هستیم که زیارت اربعین هم این موضوع را تقویت و تشدید کرده است.
بله به نظر من طرح آمریکا در عراق دارای سه شاخه و محور بود. یکی محور سیاسی است؛ یعنی وقتی آمریکا وارد عراق شد و عراق را اشغال کرد، به دنبال تشکیل دادن یک حکومت سیاسی مطابق میل خودش بود که موفق نشد. که اینجا حضور مرجعیت نجف بود و همچنین به نظرم حضور تجربه جمهوری اسلامی و موضعگیریهایی که داشت خیلی موثر بوده است که طرح آمریکا از حیث سیاسی در عراق شکست بخورد.
محور بعدی، اقتصادی بود. یعنی حضور آمریکا به خاطر سرقت پول و نفت عراق با اینکه به نظرم موضوع اقتصادی، خیلی برای آمریکا مهم نیست اما به هر حال مطرح است. محور بعدی، بحث فرهنگی است. بحث تفکر مردم عراق است. آمریکا یک تهاجم فرهنگی و به تعبیر من، اشغالگریِ فرهنگی و توطئه فرهنگی را در عراق دنبال کرده است. 160 هزار سرباز آمریکا در عراق حضور داشتند و عراق صد در صد در دست آمریکا بود.
به نظر من مهمترین چیز برای حکومت آمریکا همان ایجاد شکاف و فاصله بین مردم عراق و بین نظام جمهوری اسلامی بود. چون هر دو دارای وجدان اسلامی و علائق مشترک دینی و فرهنگیاند و نزدیکی بین ایران و عراق برای آمریکا دردسر ساز خواهد شد. به ویژه آنکه راه زیارت امام رضا(ع) برای مردم عراق و راه عتبات عالیات عراق برای مردم ایران باز شد و این تلاقی فرهنگی مذهبی رقم خورد. حتی جالب است خیلی از سنتهای عمومی بین مردم ایران و عراق و حتی در غذاخوردن و اینها شباهتهای زیادی داریم.
بعضی از مراجع تقلید نجف، ایرانی هستند. از طرف دیگر برخی از مسئولین جمهوری اسلامی عراقیاند و مثلاً متولد کربلا هستند و آمریکا دید که نزدیکی بین عراق و ایران، از دیدگاه او برای منطقه خطرناک میشود و به خصوص برای رژیم صهیونیستی، آلسعود و حضور آمریکا در منطقه مشکل ایجاد خواهد کرد. به نظرم حساسیت آمریکا در عراق بحث ولایت فقیه است من یک روزی در سخنرانی در بغداد گفتم که مشکل آمریکا در جهان اسلام و به خصوص در عراق، بحث صدور انقلاب اسلامی و نفوذ و ولایت فقیه و تاثیر ولیفقیه در این میدانها است که در رسانههای آنها منتشر شده. پس به نظرم بحث تاثیر ولایت در عراق به خصوص بعد از داعش اینهم داستانی دارد و جزئیاتی هم دارد که خیلی روشن است البته اربعین به خصوص در سه سال اخیر هم خیلی موثر است حضور مردم ایران با ضیافت مردم عراق و این تلاقی و وحدتی که ایجاد شده بسیار مهم است البته نیازمند کار فرهنگی در این زمینه هستیم و باید اسلام را فراتر از مرزهای جغرافیایی بدانیم که به نظرم کار خوب دو ملت و دو طرف علمای ایرانی و عراقی به یک نتیجۀ بهتر و موفقتر در آینده خواهیم رسید انشاءالله.
بسیار ممنونم. شما در ابتدای مصاحبه اشاره داشتید که قبلاً جبهه مقاومت صرفاً در لبنان و فلسطین بود و امروز یمن و سوریه و عراق و جاهای دیگر هم به این جبهه اضافه شدهاند و جبهۀ مقاومت به لحاظ کمی و کیفی نسبت به گذشته توسعه پیدا کرده است. حال سئوالم این است که آیا این روند توسعه ادامه خواهد داشت؟ یعنی پیشبینی شما از روزها، ماهها و سالهای آینده در جبهه مقاومت چیست؟
قبلاً آقای سید حسن نصرالله گفتند که دیگر زمان شکست سپری شده و ما در زمان پیروزی هستیم. من باز تاکید میکنم بر امدادهای غیبی و مسئلۀ سیاسی و تحلیل سیاسی و نگاه به میدانها. یعنی پنج سال قبل، وقتی حملۀ تکفیریها به سوریه با حمایت آمریکا و عربستان و قطر و ترکیه و انگلستان و رژیم صهیونیستی و... انجام گرفت، که یک جنگ جهانی بود و همه علیه سوریه بسیج شده بودند و هدفشان هم فقط سوریه نبود بلکه جبهه مقاومت را میخواستند بزنند. غرض اینکه حملۀ شدیدی بود و خطر به کل سوریه رسید و نزدیک حرم حضرت زینب رسید و دمشق در خطر بود.
قبل از پنج سال خود بشار اسد در خطر بود و دوست و دشمن میگفتند که کار سوریه تمام است و نهایتاً دو تا چهار ماه طول میکشد. در آنزمان فقط یک نفر گفتند سوریه سقوط نمیکند و آن یک نفر، امام خامنهای بودند. حتی بعضی از فرماندهان مقاومت گفتند که چون آقا گفته ما اطاعت میکنیم، ولی ما داریم میبینیم که واقعاً خطرناک است و واقعاً نمیشود.
اما بعد از چند ماه خطر کم کم دور شد و اوضاع به طور نسبی مستقر شد. با این که جنگ شدید است هنوز هم در جریان است. ولی آنروز همه دنبال سقوط بشار اسد بودند. امروز همه دنبال آزادی کامل سوریه هستند. کجا بودیم کجا رسیدیم؟ این با حضور آقا با نفوذ آقا بود من اینجا میگویم با دعای آقا با سلاح ولایتفقیه، مردان ولایتفقیه و رجالالله آمدند در صحنه و اوضاع بهگونه دیگری رقم خورد و در صحنه سوریه، عاشقان شهادت از ملیتهای مختلف سوری، لبنانی، عراقی، افغانستانی، پاکستانی و بقیه هم آمدند و همه به دفاع برخاستند. که اینها از معجزات ولایت فقیه و انقلاب اسلامی است.
اگر ما گفتیم سید حسن نصرالله یکی از معجزات انقلاب اسلامی است. تاثیر و نفوذ این چهره در جهان عرب فوقالعاده است. آنوقت همین "سید حسن" میگوید من سرباز ولایت فقیهم. سید حسن نصرالله عاشق آقا است فانی در حضرت آقا است اصلاً ذوب شده در ولایت فقیه است و این چیز عجیبی است. من مثل آقای سید حسن نصرالله ندیدم. این کافی است برای اینکه بگوییم انقلاب اسلامی یک معجزه است. همین بحث عراق را که شما فرمودید ما قبلاً کجا بودیم الآن کجا هستیم.
این هم جالب است برایتان تعریف کنم. من گاهی اوقات به عنوان فرد کوچک به برخی مناطق عملیاتی میروم. بعضی جاها را رفتهام که اینها از اهل سنت هستند و در زمان صدام، علیه جمهوری اسلامی تحریک شده بودند و به امام و ایران ناسزا میگفتند اما بعد از داعش، الحشد الشعبی با کمک جمهوری اسلامی و حضور سردار سلیمانی و دوستان و شهید تقوی و امثال آنها در این مناطق فعالیت کرده است و ما وقتی میرویم این مناطق میبینیم مردم عکس آقا و عکس امام را در اتاقهای خود دارند. من یک بار رفتم یک جایی گفتم اینجا حتماً فحش میدهند، اما رفتم دیدم عکس امام عکس آقا عکس مرجعیت و عکس شهداست.
الان نفوذ حرف سید حسن نصرالله در یمن خیلی بالاست که ثمرۀ ولایت فقیه در یمن است. الان خیلی از مردم یمن، بخشهایی از سخنرانی سید حسن درباره خودشان را به عنوان آهنگ پیشواز گوشیهای خود انتخاب کردهاند. خب مگر سید حسن کیست؟ این سرباز ولایت فقیه است، ثمرۀ ولایت فقیه است ادامۀ ولایت فقیه است این تاثیر ولایت است. بحرین خیلی معروف است اکثر مردم بحرین که الآن در صحنه هستند مقلد آقا، عاشق آقا هستند معتقد هستند به ولایت. و خود آقای شیخ عیسی قاسم که انشاءالله خدا حفظشان بکند وکیل آقا و مقلد آقا هستند.
غرض اینکه سوال کردید در چه شرایطی قرار داریم و آینده چه میشود. میخواهم بگویم که زمان، زمان پیروزی است و این پیروزیها گسترش پیدا خواهد کرد. حالا بحث نیجریه هم بحث مفصل خودش را دارد. و من مُصرانه و با اعتقاد میگویم همۀ اینها، با رهبری یک نفر که ایشان ولیامر مسلمین به نام حضرت امام خامنهای است رقم خورده است. واقعاً دارد رهبری میشود البته همهمان، باید کار کنیم چون یک نفر هم نمیشود باید مردم و گروههای مقاومت، علمای دین، طلبههای دین، اساتید دانشگاه حرکت کنند و هر کس به سهم خود در تبیین و ترویج خط مقاومت و ولایت قدم بردارد. این فرصتها که امروز به دست آمده، به برکت امام خمینی و خون شهدایی است که خود را تقدیم اسلام و انقلاب کردند. به عنوان مثال، امسال مراسم سالگرد ارتحال امام در عراق بسیار باشکوه برگزار شد. در جاهای مختلف و حتی دانشگاهها برای امام مراسم برگزار کردند.
در دانشگاههای عراق؟
بله در دانشگاههای عراق برگزار شد. حالا جالب است این اتفاق را هم برای شما بگویم امسال مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی در بصره, به نظرتان در کجا برگزار شد؟ در کاخ صدام! کاخ خیلی بزرگی است. تقریبا پنج هزار نفر از مردم و مسئولین عراقی در این مراسم حضور داشتند. خیلی جمعیت زیاد بود و صحبت بنده هم در مورد ولایت فقیه بود. چون سالگرد حضرت امام بود و این موضوع در محل خودش بیان شد.
من آنجا درباره نظام مردمسالاری دینی در ایران، مجلس خبرگان رهبری و به طور کلی اندیشه ولایت فقیه سخنرانی کردم. همچنین به جلسه مجلس خبرگان رهبری بعد از ارتحال حضرت امام اشاره کردم که دهها فقیه و مجتهد، حضرت آقا را به رهبری انتخاب کردند و چهار مرجع تقلیدِ آن زمان یعنی حضرات آیات گلپایگانی، اراکی، مرعشی نجفی و میرزا هاشم آملی پیامها صادر کردند و تبریک گفتند و تایید کردند. و علما و بزرگان از کشورهای مختلف پیام تبریک فرستادند.
و من در سخنرانیام از مترقی بودن اندیشه ولایت فقیه سخن گفتم و نظام جمهوری اسلامی را با بقیه نظامها مقایسه کردم و به قلّابی بودنِ دموکراسی در آمریکا و نظامهای غربی از یکسو و نظام استبدادی و عشیرهای در عربستان و کشورهایی مانند عربستان از سوی دیگر اشاره کردم که خیلی از این سخنرانی استقبال شد. خب سخنرانی درباره ولایتفقیه آنهم در کاخ صدام، یک پیروزی است. اینکه من مقایسه کردم این نظام اعتقادی اسلامی مردمی که همان جمهوری اسلامی است در این صحبت با مردم در کاخ صدام در بصره این پیروزی است. در این مراسم و در کاخ صدام، یک عکس بیست متری و بلند از امام، آقا، آیتالله سیستانی، سید حسن نصرالله و شهید عماد مغنیه و برخی از فرماندهان الحشد الشعبی گذاشته بودند که بعد از این مراسم، یکی از بزرگان سپاه در صفحه اینستاگرام نوشتند که این مراسم نشان داد خون شهدای کربلای پنج هدر نرفت.
فکر کنم سردار باقرزاده بودند.
بله سردار باقرزاده. واقعاً ما در زمان پیروزی قرار داریم و باید با بصیرت به اوضاع نگاه بکنیم. البته جنگ هم شدید است یک روز ممکن است در جبههای عقبنشینی میدانی هم داشته باشیم. اما بهطور کلی جبهۀ مقاومت به سمت پیروزی حرکت میکند. اصلاً وجود نظام جمهوری اسلامی، عین پیروزی است. اینکه این نظام بعد از 37 سال و علیرغم تمام دشمنیها و تحریمها سرپا ایستاده، خودش یک پیروزی است. حالا البته مشکلات اقتصادی داخلی هست. مگر در زمان امام علی و زمان پیغمبر مشکلات نبود؟ بیشتر از این مشکلات بود. اصل، وجود نظام، پیروزی است، اصل حزبالله، الحشد الشعبی، انصارالله، این نیجریه، این افغانستان، این پاکستان، اصلاً ما در آینده، نگاه به اروپا داریم نگاه به آمریکا داریم. این دو نامۀ حضرت آقا به جوانان آمریکا و اروپا آثارش هنوز آشکار نشده و آثارش حتماً انشاءالله محقق میشود، قویتر میشود، روشنتر میشود. این حرفی که میزنم شعار نیست، باید از خدا تشکر کنیم که در این زمان آمدهایم. دویست سال قبل، کجا خبری از اسلام بود؟ علما مظلوم بودند الآن علما الحمدلله صدا دارند شبکه دارند همه چیز دارند فضای مجازی دارند. این قدرت جمهوری اسلامی مال همۀ مراجع نجف، علمای لبنان، مردم شمال آفریقا، اندونزی و همه است. انشاءالله دعا کنید که به ادامۀ این راه، که راه امام و راه ولایت است موفق باشیم و حُسن عاقبت با شهادت نصیبمان شود.
منبع: پاسدار اسلام