- آيا ميتوان با وجود عوارض شديد ناشي از مصدوميت شيميايي، باز هم به زندگي عادي ادامه داد؟
بله!
شما با دانستن و آموختن نكات بهداشتي ميتوانيد ضمن پيشگيري موثر از تشديد مشكلات جسمي و يا روحي خود، گامهاي مهمي در جهت بهبود وضعيت سلامت خود برداريد.
- آيا ميتوان اميدوار بود كه در آينده، بيماري ما قابل درمان باشد؟
بله!
با پيشرفتهاي شگرف پزشكي و علمي در سالهاي اخير برخي از بيماريهايي كه تا چند سال قبل صعب العلاج بودند، در حال حاضر قابل درمان ميباشند.
با تلاش وسيعي كه در حال حاضر در بين اساتيد و متخصصان رشتههاي مختلف پزشكي در داخل و خارج كشور در حال انجام است مسلماً بزودي شاهد موفقيتهاي اساسي در درمان مشكلات جانبازان شيميايي خواهيم بود.
بد نيست بدانيد در حال حاضر روشهاي موثري در درمان مشكلات ريوي و چشمي جانبازان شيميايي شناخته شده است و به زودي يا تحقيقات تكميلي نتايج اين درمانها آشكار خواهد شد.
- آيا اين عوارض ميتوانند به ساير افراد خانواده و اطرافيان من سرايت كنند؟
(مثل يك بيماري واگير):
نخير، به هيچوجه!
اين تصور كه مشكلات جسمي مصدومين شيميايي ممكن است به ساير اعضاء خانواده سرايت كند و مانند يك بيماري واگير براي اطرافيان خطرناك است، تصوري كاملاً غلط بوده و ناشي از عدم اطلاع كافي از ماهيت اين مجروحيت است.
- من با گازهاي اعصاب تماس داشتهام، در اين صورت وضعيت جسمي من در آينده چگونه خواهد بود؟
خوشبختانه تحقيقات و مطالعات دقيق علمي در طول پنجاه سال گذشته نشان ميدهد كه عوامل اعصاب داراي عوارض دراز مدت نگران كنندهاي نيستند و مصدومين كه پس از تماس با گاز اعصاب درمانهاي اوليه براي آنها نتيجه بخش بوده، مانند ساير مردم عادي به زندگي خود ادامه داده و خود و ساير افراد خانواده و فرزندان آنها در سلامت به سر بردهاند.
- آيا عوارض عصبي و رواني در جانبازان شيميايي قابل درمان است؟
بله، قطعاً
خوشبختانه از آن جا كه اين عوارض ناشي از تاثير مستقيم نبوده و همانطور كه گفته شد عوارض ثانويه ناشي از مصدوميت است. بنا براين با انجام اقدامات درماني صحيح و پيگيريهاي منظم قابل كنترل و درمان ميباشد.
نكته مهم اين كه درمان اين عوارض مانند ساير مشكلات عصبي رواني نيازمند زمان ميباشد نميتوان انتظار داشت كه در مدت زمان كوتاهي اين مشكلات كاملاً درمان گردد
- كدام قسمت از پوست در اثر عوامل شيميايي بيشتر آسيب ميبيند؟
قبل از پاسخ به اين سوال بهتر است يادآوري كنيم كه از ميان عوامل شيميايي كه در طول جنگ تحميلي استفاده شده، تنها عوامل تاول زا (گاز خردل) داراي اثرات سمي بر پوست ميباشد و كساني كه در معرض عوامل ديگر (عوامل اعصاب و...) قرار گرفتهاند مشكل پوستي نداشته و در آينده نيز (برابر تحقيقات انجام شده) عوارض پوستي نخواهند داشت.
نواحي از بدن كه گرم، مرطوب و داراي پوست نازكتر هستند، معمولاً زودتر و بيشتر در اثر تماس با گاز خردل آسيب ميبينند مثل نواحي تناسلي خارجي، زير بغل بين دو ران، چين جلوي آرنج و گردن، ضمناً كساني كه داراي پوست روشنتر هستند احتمالاً در مقابل گاز خردل حساستر هستند.
- آيا در اثر تماس با گاز خردل حتماً تاول پوستي ايجاد مي شود؟
خير، اگر ميزان آلودگي خفيف باشد ممكن است علائم فقط به صورت قرمزي و تحريك پوستي باشد و بعد از مدتي بهبود يابد و تاول پوستي ايجاد نشود.
- به نظر ميرسد زماني كه من دچار اضطراب يا فشارهاي روحي و رواني هستم، بيشتر دچار خارش پوستي ميشودم. آيا اين مسئله پايه علمي دارد يا نتيجه تصورات من است؟
بررسيهاي علمي نشان داده است كه اضطراب، فشارهاي روحي و رواني و حالات عصبي باعث تشديد خارش پوستي در جانبازان شيميايي ميشود به همين دليل يكي از راههاي موثر درمان خارش پوست در جانبازان شيميايي، پيشگيري از بروز يا درمان حالات عصبي و فشارهاي رواني با روشهاي مختلف از جمله مصرف داروهاي آرام بخش (تحت نظر پزشك و در صورت لزوم) ميباشد.
- تاول پوستي پس از چه مدت و چرا ايجاد ميشود؟
تحقيقات نشان ميدهد كه بخارات گاز خردل به سرعت وارد پوست ميشود و بدليل تركيب خاص شيميايي خود به تدريج باعث بروز تغييراتي در ساختمان سلولهاي پوستي ميشود، اين تغييرات باعث بروز واكنشهايي در بدن و در ناحيه پوست ميشود كه اگر ميزان آلودگي با گاز خردل كافي باشد اين واكنش ميتواند به صورت تاول پوستي باشد.
همان طور كه قبلاً گفته شد، زمان بروز علائم پوستي ميتواند با تاخير 1 تا 24 ساعته (بسته به سه عامل فوق) همراه باشد اما معمولاً زمان شروع علائم به اين ترتيب است.
قرمزي و سوزش پوست (ارتيم) 8 - 4 ساعت بعد از تماس با خردل
شروع تاولها 18 - 2 ساعت بعد از بروز قرمزي پوست
- گفته ميشود كه مايع داخل تاولهاي ناشي از تماس با گاز خردل در صورت تماس با ساير مناطق پوست باعث ايجاد تاولهاي جديد ميشود. آيا اين مطلب صحيح است؟
به هيچ وجه، تحقيقات ثابت كرده كه مايع درون تاولها داري خردل نبوده و تاول زا نيست.
بهترين اقدام درماني براي ضايعات پوستي ناشي از مصدوميت با گاز خردل چيست؟
با توجه به اين كه برخلاف عوامل شيميايي اعصاب، گاز خردل فاقد پادزهر و درمان اختصاصي ميباشد، پس مهمترين و حياتيترين اقدام درماني عبارتست از رفع آلودگي در دقايق اوليه بعد از تماس با خردل و ساده ترين روش رفع آلودگي در آوردن كليه لباسهاي آلوده و شستشوي بدن با آب ميباشد در صورت دسترسي به مراكز درماني مجهزتر، بهتر است رفع آلودگي با مواد شوينده مخصوص انجام شود.
مراقبت از ضايعات پوستي خردل شبيه مراقبت از سوختگيهاي درجه دو ميباشد هر چند سير بهبودي ضايعات پوستي در مصدوميت با گاز خردل معمولاً كندتر و طولاني ميباشد.
مانند ساير سوختگيها، در هنگام آسيب پوست (كه مهمترين لايه محافظ بدن در مقابل عوامل بيماريزا ميباشد. ميكروبها و عوامل بيماريزا براحتي ميتوانند در محل سوختگي، ايجاد عفونت نمايند. بنابر اين افرادي كه دچار ضايعات پوستي ناشي از گاز خردل شدهاند در دو هفته اول، مستعد بروز عفونتهاي پوستي ميباشند و معمولاً نياز به مصرف آنتي بيوتيك دارند.
آيا گاز خردل عوارص دراز مدت پوستي هم دارد؟
تحقيقات نشان داده است افرادي كه دچار صدمات پوستي ناشي از گاز خردل (قرمزي و تاول پوستي) شدهاند، ممكن است در سالهاي بعد دچار مشكلات و ناراحتيهاي پوستي شوند كه عمدتاً عبارتند از:
1ـ خشكي پوست
2ـ خارش پوست
3ـ لكههاي پوستي
- اكنون سالها از مصدوميت شيميايي من گذشته است، دليل خشكي و خارش پوست من چيست؟
گاز خردل به دليل تركيب شيميايي خاص خود در سطح لايههاي پوستي باعث ايجاد آسيب در سلولهاي مختلف ميشود از جمله سلولهاي تشكيل دهنده غدد عرق و غدد چربي اين تغييرات به مرور زمان ممكن است باعث بروز صدماتي در غدد عرق و چربي پوست شده و فعاليت برخي از اين غدد را دچار اختلال كند.
بنابراين در مناطقي از پوست ميزان عرق و چربي ترشح شده كمتر از حد لازم خواهد بود و اين مسئله باعث خشكي پوست ميشود.
همين خشكي پوست و نيز آسيب ديدن برخي ديگر از قسمتهاي پوست در اثر گاز خردل، ممكن است در برخي افراد موجب بروز خارش پوستي شود.
در بعضي از افراد اين خشكي و خارش پوستي شديدتر بوده و در اثر خاراندن مداوم پوست، ممكن است در مناطقي از پوست زخم و خراش سطحي ايجاد شود.
- دليل بروز لكههاي پوستي در بدن من چيست؟
همان طور كه در ابتداي اين فصل اشاره كرديم، سلولهايي در پوست وجود دارند به نام رنگدانه يا ملائوسيت كه رنگ پوست در نقاط مختلف بدن به تعداد اين سلولها در ان قسمت از پوست بدن بستگي دارد، هم چنين رنگ پوست در افراد مختلف نيز به تفاوت ميزان اين سلولها در پوست افراد و نژادهاي مختلف بستگي دارد. اگر تعداد رنگدانهها در يك ناحيه از پوست بيشتر از ساير نواحي باشد، آن ناحيه از پوست تيرهتر به نظر ميرسد و برعكس.
به طور معمول سوختگيهاي پوستي و نيز برخي ديگر از صدمات فيزيكي و يا شيميايي پوست ميتوانند باعث بروز تغييرات در ميزان اين سلولها شوند و شما حتماً تاكنون لكههاي پوستي را كه سالها بعد از يك سوختگي قديمي در محل سوختگي به جا ميماند را در بدن ديگران مشاهده كردهايد.
تغييرات رنگ پوست در اثر گاز خردل نيز تقريباً شبيه موارد فوق است و غالباً به صورت تجمع سلولهاي رنگدانهاي در محل هايي كه در زمان مصدوميت دچار سوختگي و يا تاول شده ميباشد (لكههاي پر رنگ) و گاهي در اثر اسيب ديدن سلولهاي توليد رنگدانهها در ان محل به صورت كاهش ميزان رنگدانه در آن ناحيه پوست (لكههاي كمرنگ) ميباشد. بنابر اين ممكن است در بدن يك فرد، سالها پس از بهبود صدمات اوليه پوستي ناشي از گاز خردل، لكههاي پوستي پررنگ، كمررنگ و يا هر دو وجود داشته باشد.
آيا اين لكهها خطرناك هستند و ممكن است بعداً مشكلات ديگري را براي من ايجاد كنند؟
خير، مانند تغيير رنگ پوست در اثر سوختگيهاي قديمي در بدن هر فرد ديگر، اين لكهها نيز معمولاً سالها بدون هيچ گونه عارضه ديگري (و معمولاً بدون گسترش به نواحي ديگر پوست) باقي ميمانند در صورتي كه اين لكهها در مناطقي از پوست باشد كه در معرض ديد قرار دارد ميتوان با استفاده از داروهاي موجود، تفاوت رنگ اين مناطق را با پوست اطراف كاهش داد (هر چند معمولاً اين تفاوت رنگ در حد چشمگيري نميباشد).
آيا خطر ايجاد سرطانهاي پوستي در اثر عوارض ناشي از گاز خردل وجود دارد؟
براساس گزارشات پزشكي و مقالات موجود، در افرادي كه در كارخانجات ساخت گاز خردل در انگلستان و ژاپن در زمان جنگ دوم جهاني فعاليت ميكردند، تماس مداوم و طولاني با گاز خردل باعث بروز صدماتي از جمله سرطانهاي دستگاه تنفسي و نيز در موارد بسيار نادر سرطان پوست گرديد اما هنوز ارتباط مستقيم بين تماس با گاز خردل براي يك يا حتي دوبار و ايجاد سرطان پوست از نظر علمي به اثبات نرسيده است.
با اين حال تحقيقات در اين زمينه در داخل و خارج از كشور ادامه دارد تا اين موضوع را به صورت قطعي رد يا اثبات نمايد.
چگون ميتوانيم ميزان و شدت بيماري را كاهش دهيم؟
همان طور كه قبلاً گفته شد دو مشكل مهم در جانبازان شيميايي با ضايعه پوستي عبارتست از خشكي پوست و خارش، براي كاهش خشكي پوست علاوه بر درمانهاي دارويي كه تجويز ميشود، بهترين توصيه، محدود كردن تعداد دفعات حمام ميباشد، زيرا شستشوي مكرر بدن به خصوص با شويندههاي معمولي باعث شسته شدن چربي موجود در سطح پوست و خشكتر شدن پوست ميگردد.
هم چنين در مورد خارش، يكي از توصيههايي كه ميتوانيد باعث كاهش آن شود، كاستن از ميزان فشارهاي عصبي و رواني و پرهيز از قرار گرفتن در محيطهاي پرتنش ميباشد.
چه عوامل ديگري در كاهش مشكلات پوستي موثر است؟
چند توصيه ساده اما كاربردي ميتواند كمك زيادي به كمتر شدن مشكلات پوستي شما از جمله خشكي و خارش پوست، نمايد.
مهمترين اين توصيهها عبارتند از:
ـ پرهيز از استحمام مكرر (باي توجه داشت كه طولاني شدن فواصل بين دفعات استحمام خود ميتواند موجب بروز خارش شود)
ـ استفاده از لباسهاي نخي به جاي لباسهاي پلاستيكي و پشمي
ـ پرهيز از مصرف غذاهاي حسياسيت زا و محرك (غذاهاي داراي فلفل و ادويه زياد، مواد غذايي خاصي كه بدن شما به آن حساس است و با مصرف آن احساس ميكنيد خارش شما تشديد مييابد).
چرا زماني كه از عوارض سلاحهاي شيميايي صحبت ميشود تنها از عوارض ريوي، پوستي و چشمي سخن گفته ميشود، آيا عوامل شيميايي برساير قسمتهاي بدن هيچ گونه تاثيري ندارد؟
سوال بسيار مهمي است.
همان طور كه در فصول اشاره شد به دو دليل عوارض پوستي، چشمي و ريوي سلاحهاي شيميايي بيشتر مورد توجه قرار گرفتهاند:
1- عوارض ريوي ـ چشمي و پوستي عوامل شيميايي نسبت به ساير عوامل چشمگيرتر و داراي علائم آشكارتري هستند.
2- در مورد عوارض ريوي ـ چشمي و پوستي تاكنون مطالعات و پژوهشهاي بيشتري انجام شده بنا بر اين ابعاد مختلف اين عوارض بهتر و بيشتر از ساير عوارض سلاحهاي شيميايي شناخته شده است.
اما اين امر به اين معنا نيست كه عوامل شيميايي برساير اعضاي بدن تاثيراتي ندارد و ما در اين فصل به تاثيرات اين عوامل بر برخي قسمتهاي بدن خواهيم پرداخت.
مهمترين نتيجه مطالعه اين فصل براي شما اين است كه پس از مطالعه دقيق اين فصل متوجه خواهيم شد بسياري از تصورات و ذهنياتي كه در اجتماع و حتي در بين جانبازان در مورد عوارض خطرناك و نگران كننده عوامل شيميايي بر قسمتهاي مختلف بدن رايج شده، تصوراتي نادرست و از نظر پزشكي بياساس بوده و يا حداقل اغراق آميز ميباشد به علاوه برخي ازعوارض ديررس را كه تاكنون نميشناختهايد به شما شناسانده و راههاي مفيد پيشگيري و درمان را به شما ميآموزد.
الف : عوارض عصبي رواني
- بديهي است پديده جنگ و حضور در صحنههاي پر خطر مانند هر حادثه استرس زاي ديگر، فرد رزمنده را تحت فشارهاي شديد رواني قرار داده و متناسب با ميزان مقاومت افراد ـ سن ـ ويژگيهاي فردي و اعتقادي و ... ميتواند باعث بروز عوارض روحي و رواني در دراز مدت گردد.
- مجروحيت و حضور در صحنهاي كه در آن عدهاي از همرزمان فرد رزمنده شهيد يا مجروح شده و خود فرد نيز دچار آسيب و مصدوميت شده ميتواند به عنوان يك حادثه استرس زا فرد را در معرض بروز عوارض عصبي رواني در آينده قرار دهد.
- بروز ناتواني جسمي، درجاتي از ازكار افتادگي و بيماريهاي مزمن (مانند ناراحتي تنفسي دائم، سرفه مزمن، عفونتهاي مكرر ريه ، بستريهاي مكرر در مراكز درماني، استفاده از كپسول اكسيژن، عدم توانايي در انجام برخي فعاليتهاي روزمره و ...) در فرد جانباز ميتواند منشا بروز عوارض رواني مزمن گردد.
- مجروحيت شيميايي به نوبه خود (به دليل وجود توهمات نادرست در اجتماع در مورد عوارض سلاحهاي شيميايي، ترس از بروز عوارض خطرناك و ناشناخته، برخوردهاي نادرست در خانواده و اجتماع با فرد جانباز و...) ميتواند باعث بروز نوعي اضطراب يا افسردگي و يا اشكال ديگري از عوارض رواني ديررس در جانباز گردد كه در مقايسه با ساير مجروحيتها ميتواند از نظر نوع و شدت، متفاوت باشد.
با توجه به نكات چهارگانه فوق، ثابت شده است كه مجروحيت شيميايي ميتواند باعث بروز طيفي از عوارض عصبي و رواني در دراز مدت گردد از جمله اضطراب افسردگي و علائمي مانند بيخوابي، تحريك پذيري و...
همان طور كه ملاحظه ميشود اين اختلالات در واقع عوارض ثانويه مجروحيت شيميايي است و ناشي از تاثير مستقيم عوامل شيميايي بر مغز و يا ساير قسمتهاي بدن نيست.
تذكر مجدد اين نكته ضروري است كه براساس مطالعات دقيق علمي، اين امر به اثبات رسيده است كه بروز اين عوارض عصبي و رواني در همه افراد مصدوم قطعي نيست و به عوامل متعددي بستگي دارد از جمله:
ـ ميزان مقاومت افراد در مقابل فشارها و عوامل استرس زاي روحي
ـ خصوصيات و ويژگي هاي فردي (اعتقادات ـ تحصيلات ـ نژاد و...)
ـ سن ، جنس
ـ ميزان و شدت آسيب جسمي
بنابراين لزوماً تمامي جانبازان شيميايي دچار عوارض ديرس عصبي و رواني مذكور نميگردند و در صورت ابتلا، اين عوارض ميتواند به صورت بسيار خفيف، خفيف، متوسط و در موارد نادر، به صورت شديد باشد.
براي كاهش اين عوارض و نيز درمان آن چه بايد كرد؟
همان طور كه گفته شد منشا بسياري از عوارض عصبي و رواني در جانبازان شيميايي تصورات و توهمات غير واقعي از نوع بيماري خود، نگران از بروز عوارض خطرناك و ناشناخته و نيز تاثير رفتار نادرست اطرافيان دراثر همين توهمات غلط، ميباشد بنابراين يكي از مهمترين راههاي كاستن از اين اضطرابها و افسردگيها، از بين بردن منشاء آن يعني كسب اطلاعات درست و واقعي و زدودن توهمات و تصورات نادرست در مورد عوارض عوامل شيميايي است بديهي است به تدريج با انتشار اين اطلاعات صحيح و علمي، باورهاي نادرست موجود در اجتماع نيز جاي خود را به تصور درست و واقعي از جانباز شيميايي خواهد داد و بدين ترتيب نه تنها اطرافيان و افراد اجتماع باعث روز ناراحتيهاي روحي و رواني براي جانباز نميشوند بلكه ميتوانند دركاستن از اين ناراحتيها سهم به سزايي داشته باشند.
نكته بسيار مهم در درمان مشكلات روحي و رواني اجتناب از مصرف خود سرانه داروهاي اعصاب و روان (آرام بخش، خواب آور و...) و مشورت با پزشك متخصص اعصاب و روان و در صورت لزوم مصرف دارو تحت نظر مستقيم پزشك معالج ميباشد.
نشانههاي آسيب ديدگي هر قسمت از ريه چيست؟
پس از تماس با گاز خردل احتمال آسيب ديدگي در تمام قسمتهاي دستگاه تنفس وجود دارد.
ميزان آسيب ديدگي بستگي به درجه حرارت هوا، غلظت گاز خردل استنشاق شده، و مدت زمان قرار گرفتن در معرض گاز متفاوت است.
هرچه درجه حرارت و رطوبت هوا بالاتر باشد و مدت زمان تماس با گاز خردل طولانيتر باشد و غلظت گاز استنشاق شده بيشتر باشد، ميزان آسيب ديدگي بيشتر خواهد بود.
كليه مخاط پوشاننده دستگاه تنفسي فوقاني و تحتاني ميتوانند در معرض آسيب ديدگي قرار بگيرند.
در قسمتهاي فوقاني دستگاه تنفس، بيني و سينوسها ميتوانند دچار مشكل شوند كه در اين حالت كاهش حس بويايي روي داده و به علت از كار افتادن مژكهاي داخل اين مجاري و پايين آمدن سطح ايمني، سينوزيتهاي مكرر روي ميدهد.
در حنجره به علت آسيب ديدن سطوح مخاطي و طنابهاي صوتي، گرفتگي صدا روي ميدهد.
در ناي آسيب ديدگيهاي شديدي كه به خاطر تاولها ايجاد ميشود، پس از ترميم باعث تنگي مجرا شده و تنفس را مشكل ميكند.
اين نواحي ترميم شده چون خاصيت ارتجايي ناي طبيعي را ندارند، باعث ميگردند كه عمل عبور هوا از داخل ناي براحتي صورت نگيرد. از طرف ديگر مخاط پوشاننده مجاري نيز ضخيم گرديده باعث كاهش قطر داخلي مجاري تنفسي و در نتيجه اشكال در تنفس ميگردد. در نايژه و نايژكها نيز همين اتفاق ميافتد.
در كيسههاي هوايي نيز جدار ما بين كيسهها ملتهب شده در نتيجه جدار كيسههاي هوايي كلفتتر ميشود. اين عمل باعث افزايش ضخامت سطح پوشاننده كيسهها شده در نتيجه تبادل گازها كاهش مييابد.
از طرف ديگر در كليه سطوح مخاطي آسيب ديده افزايش ترشح مخاط داريم كه خود باعث چسبندگي و سرفه و اختلال در عبور هوا از مجاري ميشود.
حساس شدن بيش از حد مخاط پوشاننده مجاري نيز باعث انقباض عضلات موجود در مجاري شده و باعث كاهش قطر مجاري عبور هوا خواهد شد.
عوارض مزمن ايجاد شده كه در بالاي به آنها اشاره شد در نهايت منجر به ايجاد بيماريهاي مزمن در دستگاه تنفس فوقاني و دستگاه تنفس تحتاني ميشود كه به صورتهاي مختلفي بروز ميكنند.
اين بيماريها شامل: بيماريهاي مزمن انسدادي ريه، برونشيت مزمن، فيبروز ريه، درجاتي از حساسيت ريه، برونشكتازي و تنگي در ناي و نايژههاي اصلي ميباشند.
دليل تنگي نفس چيست؟
همان طور كه ميدانيد مهمترين كار ريهها، رساندن اكسيژن به بدن و دفع دي اكسيد كربن ميباشد.
در ريهها حدود سيصد ميليون كيسههوايي با جدار بسيار نازك وجود دارد كه از طريق اين جدارههاي نازك تبادل گازي صورت ميگيرد. در جدار اين كيسههاي هوايي مويرگهاي ريزي قرار دارند كه خون را براي تبادل گازها به سطح اين كيسههاي هوايي ميآورند.
وقتي فردي نفس ميكشد، اكسيژن از طريق بيني و دهان و مجاري هوايي به اين كيسههاي هوايي وارد ميشود، سپس از طريق جدار نازك اين كيسههاي هوايي وارد مويرگها شده و از طريق خود به تمام بدن ميرسد.
به طور همزمان، دي اكسيد كربن كه از بدن ميآيد از طريق جدار كيسههاي هوايي به داخل كيسههاي هوايي آزاد شده و با عمل بازدم از بدن خارج ميگردد.
وقتي بيماريهاي مزمن انسدادي ريه ايجاد ميشود، ديوارههاي مجاري هوايي كوچك و نيز كيسههاي هوايي خاصيت ارتجاعي خود را از دست ميدهند. بنابر اين به خوبي متسع نميشوند.
ديوارههاي مجاري هوايي ضخيم گرديده و حتي در مجاري كوچك اين ضخيم شدن باعث انسداد مجرا شده و در مجاري بزرگتر باعث كاهش قطر مجراي عبور هوا ميگردد.
از طرف ديگر مجاري عبور هوا با خلط مسدود ميشود كه اين اخلاط غليظ بوده و گاهاً باعث انسداد كامل مجرا ميشوند.
در طي عمل دم ريهها متسع گرديده و هوا وارد آنها مي شود. در هنگام بازدم به خاطر افزايش فشار داخل قفسه سينه، مجاري هوايي كه حالا تنگتر هم شدهاند، بسته ميشود باعث ميشود هواي وارد شده به كيسههاي هوايي نتواند خارج شود.
اين پديده باعث ايجاد دو مشكل جدي ميشود كه اين دو مشكل تبادل گازها را مختل ميكند.
اولين مشكل اين است كه ميزان هوايي كه وارد كيسه هوايي ميشود با ميزان خوني كه به آن وارد ميشود عدم تناسب پيدا ميكند.
در برخي از كيسههاي هوايي خون به ميزان كافي وارد ميشود ولي هواي وارد شده كم است. در حالي كه در برخي ديگر از كيسههاي هوايي، ميزان كافي اكسيژن وارد شده ولي جريان خون كافي برقرار نمي شود.
در اين حالت هواي تازه نميتواند به مناطقي كه جريان خون كافي دارند برسد.
هر دو حالت فوق منجر به اين ميشود كه اكسيژن به ميزان كافي وارد جريا ن خون نشود.
مشكل دوم اين است كه عبور هوا از طريق مجاري باريك و در برخي مواقع نيمه مسدود شده بسختي صورت ميگيرد و هر روز اين كار سختتر و سختتر ميشود. اين مسئله باعث خسته شدن عضلات تنفسي گرديده و با گذشت زمان به تدريج آنها را در امر رساندن هواي كافي به كيسههاي هوايي ناتوان ميسازد.
وجود جريان كافي هوا در كيسههاي هوايي براي دفع دي اكسيد كربن كاملا حياتي است. اگر جريان هوا در كيسه هوايي كافي نباشد، ميزان دي اكسيد كربن در خون بالا رفته و ميزان اكسيژن كاهش مييابد.
توجه داشته باشيد استنشاق اكسيژن از طريق ماسك يا كپسول اكسيژن فقط ميتواند تا حدي كمبود اكسيژن را جبران نمايد ولي در دفع دي اكسيد كربن اضافي خون اثري ندارد.
تجمع دي اكسيد كربن در خون به تدريج تبديل به يك مشكل جدي شده و در مراحل نهايي استفاده از دستگاه تنفس مكانيكي چاره نهايي كار خواهد بود.
مطالعات پزشكي نشان ميدهد در افراد عادي با افزايش سن به تدريج توانايي فرد در وارد و خارج كردن هوا به ريهها به تدريج كاهش مييابد چون افراد سالم ريه آنها ظرفيت بالايي دارد، اين كاهش توانايي ورود و خروج هوا مشكل زيادي ايجاد نكرده و منجر به ايجاد علايم نميشود.
در افرادي كه مبتلا به بيماري هاي مزمن انسدادي ريه ميباشند اين كاهش توانايي ورود و خروج هوا سريعتر و با شدت بيشتري روي ميدهد.
هر چه بيماري انسداد ريه پيشرفت كند، ميزان اكسيژن خون كاهش مييابد و اين كاهش اكسيژن خون باعث انقباض مويرگهاي خوني داخل ريه ميشود.
به طور طبيعي مويرگهاي خوني ريه در پاسخ به اكسيژن محيط اطرافشان منقبض و منبسط ميشوند. هر جا اكسيژن بيتشري در كيسههاي هوايي باشد، اين مويرگها منبسط ميشوند تا بتوانند خون بيشتري را به محل رسانده و اكسيژن بيتشري وارد خود شود.
هر جا كه اكسيژن كمتر باشد، اين عروق منقرض ميشوند.
در پاسخ به كاهش اكسيژن، بدن با مكانيسمهاي جبراني، گلبولهاي قرمز بيشتري توليد ميكند، اين افزايش گلبولهاي قرمز تا مراحلي از بيماري براي جبران كمي اكسيژن به فرد كمك ميكند ولي اگر از حدي بيشتر شود، خود ايجاد مشكل مينمايد.
زيرا خون غليظ براحتي نميتواند ازعروق عبور كند و باعث انسداد تعدادي از عروق ميشود.
كاهش اكسيژن خون و افزايش دي اكسيد كربن اثرات ديگري نيز روي ارگانهاي ديگر بدن مثل دستگاه اعصاب مركزي و مغز دارد و مثلا باعث ايجاد سردرد شده و در خواب نيز اختلال ايجاد ميكند. هم چنين تواناييهاي فكري را كاهش داده و تحريك پذيري فرد را زياد ميكند.
فرد آسيب ديده در اثر گاز خردل دچار درجاتي از افزايش حساسيت مجاري هوايي به مواد خارجي ميشود كه در نتيجه تماس با اين مواد در مجاري هوايي انقباض صورت ميگيرد.
پس به طور خلاصه دليل تنگي نفس شامل موارد زير ميباشد:
تنگي مجاري هوايي در اثر ضايعات ايجاد شده، تخريب كيسههاي هوايي، افزايش حساسيت پذيري مجاري هوايي، انقباض مجاري هوايي، افزايش ترشح خلط، غليظ بودن اخلاط، غليظ شدن خون و ...
چرا من سرفههاي مداوم دارم؟
دلايل متعددي براي سرفههاي مداوم شما وجود دارد.
اولين دليل براي سرفههاي مداوم شما وجود التهاب در مجاري تنفسي است. اين التهاب باعث ميشود كه سلول هاي التهابي بدن به منطقه آمده و در جدار مجاري هوايي مستقر شوند. استقرار اين سلولهاي التهابي در مجاري هوايي خود باعث سرفه ميشود از طرفي اين سلولهاي التهابي مواد ترشح ميكنند كه خود باعث تخريب نسوج اطراف و پيشرفت بيماري ميشود.
دومين دليل اين است كه در بيماريهاي مزمن انسدادي ريه، تعداد سلولهاي توليد كننده خلط در مجاري هوايي افزايش مييابد، در نتيجه ميزان ترشحات در مجاري زياد شده و باعث ايجاد سرفه ميگردد.
علاوه بر دو عامل ذكر شده، درجاتي از افزايش حساسيت مجاري هوايي نيز ايجاد ميشود كه در نتيجه با ورود كوچكترين عامل تحريك كننده به ريه، سرفه ايجاد ميگردد.
علت بروز درد در قفسه سينه چيست؟
درد در قفسه سينه به چند علت روي ميدهد.
گاهي اوقات به علت تنگي نفس شديد و افزايش فعاليت تنفسي، عضلات قفسه صدري كه عمل دم و بازدم را انجام ميدهند دچار خستگي شديد شده و ايجاد درد مينمايند.
غليظ شدن خلط داخل مجاري نيز باعث ميشود كه تخليه آنها به خوبي صورت نگيرد و در برخي مجاري انسداد ايجاد كند، تلاش براي خارج كردن اين خلطهاي غليظ شده نيز گاهي موجب بروز درد ميشود.
در مرحله پيشرفته بيماري همان طور كه قبلا نيز گفته شد، غلظت خون بالا ميرود كه اين مسئله نيز باعث ايجاد درد در قفسه سينه ميگردد. (هم به علت افزايش تنگي نفس و هم به علت انسداد عروق)
كاهش اكسيژن خون باعث ميشود كه اكسيژن كمتري به بافتهاي مختلف برسد در نتيجه خود بافت قلب هم كه براي انجام فعاليت عادي خود نياز به اكسيژن دارد نيز دچار كمبود اكسيژن شده و درد در قفسه سينه ايجاد ميگردد.
چرا دائم از سينه من خلط خارج ميشود؟
علت وجود خلط دائمي اين است كه هم تعداد وهم اندازه سلولهاي توليد كننده خلط در مجاري تنفسي در اثر وجود التهاب و تحريك موضعي زياد ميشود.
در نتيجه ميزان ترشح خلط افزايش مييابد. از طرفي چون مژكهايي كه در مجاري هوايي قرار دارند تخريب شدهاند و فعاليت آنها كم شده است، خروج طبيعي خلط كه در حالت عادي به صورت تدريجي صورت ميگيرد مختل شده و تجمع خلط به صورت محسوسي ايجاد ميشود از طرف ديگر بروز عفونتهاي مكرر تنفسي نيز خود عامل ديگري در افزايش ترشح خلط ميباشد.
چرا گاهي اوقات خلط خوني دارم؟
در فرد آسيب ديده از گازهاي شيميايي همان طور كه قبلا نيز توضيح داديم هم راههاي هوايي و هم عروق خوني كه به اين راههاي هوايي وارد ميشوند آسيب ديده است. گاهي اوقات وقتي سرفه ميكنيد، به علت فشاري كه به اين كيسههاي هوايي و عروق وارد ميشَود تعدادي از مويرگها در راههاي هوايي پاره ميشوند.
در نتيجه مقداري خون با خلط مخلوط شده و همراه با سرفه خروج خلط خوني خواهيم داشت.
آيا خطر ابتلا به سرطان ريه وجود دارد؟
هر چند مطالعات زيادي در مورد سرطانزا بودن گاز خردل بر روي انسان صورت نگرفته است ولي با بررسيهاي به عمل آمده بر روي سربازاني كه در جنگ جهاني اول در معرض گاز خردل قرار گرفتهاند يا افرادي كه در كارخانجات توليد گاز خردل كار ميكردهاند، مشخص شده است كه احتمال بروز سرطان ريه در اين افراد نسبت به افراد عادي بيشتر است.
اين سرطان بيشتر در ناي و راههاي هوايي بزرگ ايجاد ميشود.
در جانبازان شيميايي جنگ تحميلي هنوز مطالعه وسيعي كه نشان دهند افزايش ريسك سرطان ريه باشد صورت نگرفته است ولي با تحقيقات فعلي كه روي جانبازان انجام گرفته است ميتوان گفت كه افزايش ريسك سرطان ريه در اين بيماران قابل توجه نيست. تحقيقات متعددي كه در كارخانههاي توليد كننده گاز خردل و در مجروحان جنگهاي اول و دوم جهاني صورت گرفته است نشان ميدهد كه تماس طولاني مدت با گاز خردل ميتواند شانس ابتلا به سرطان ريه را زياد كند ولي افزايش شانس ابتلا با يك بار تماس و به مدت كم اثبات نشده است.
چگونه ميتوانم ميزان و شدت بيماري را كاهش دهم؟
تا كنون راجع به اين كه تماس با گاز خردل چه عوارضي ايجاد ميكند صحبت كرديم.
در اين بخش ميخواهيم راجع به اين كه چگونه ميتوان از شدت بيماري كاست بحث كنيم، به عبارت ديگر:
«ياد بگيريم چگونه با بيماري خود زندگي كنيم، فعاليتهاي روزمره خود را انجام دهيم و اين كه چگونه از عود علائم و بدتر شدن آن جلوگيري نماييم».
واقعيت اين است كه گاز خردل عوارض جدي روي بدن ما ايجاد ميكند و شما بهتر از هر فرد ديگري ميدانيد كه اين عوارض چيست، چون شما هسيتد كه در تمام طول شبانه روي تحت تاثير اين عوارض قرار داريد. ولي آيا بايد تسليم شد و هيچ راه چارههاي براي كاهش عوارض و داشتن يك زندگي عادي وجود ندارد؟
بله حتماً راه هايي وجود دارد.
توجه هر چه بهتر مسائل اعتقادي و ايماني، مشغول بودن به فعاليت هاي روزمره و با هدف و انگيزه زيستن و مبارز با تمام وجود.
منبع: استفاده از متون، مجموعه جزوات و راهنماي بهداشت و سلامت براي جانبازان، نوشته دكتر مصطفي قانعي.