دريجاني,ذبيح الله

کد خبر: ۱۱۴۸۶۲
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۸۶ - ۱۱:۲۳ - 18December 2007

در سال 1340 در خانواده اي مذهبي در روستاي «دريجان» ديده به جهان گشود. پدرش گويي مي دانست او کشته راه خدا مي گردد لذا نام و را ذبيح ا... (کشته خدا) نهاد. شهيد بزرگوار دوران طفوليت را در آغوش گرم والدينش سپري نمود و پس از آن دوران ابتدائي را در همان روستاي زادگاهش به پايان رساند. اضافه بر استعداد خدادادي او که هميشه در بين همکلاسيهايش ممتاز و نمونه بود، جو کاملاً مذهبي خانواده او را چنان بار آورده بود که ذوق سرشار و بي حد شهيد به مسائل مذهبي و اخلاقيش از تمام هم سن و سالهايش را شاخص کرده بود. ذبيح ا... پس از طي دوران ابتدائي جهت ادامه تحصيل وارد شهرستان بم مي شود. دوران راهنمائي و متوسطه را با موفقيت کامل به پايان رسانيد و همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي موفق به اخذ ديپلم از هنرستان صنعتي بم گرديد. وي در محيط مدرسه و تحصيل همگام با اوج گرفتن تضاهرات و راهپيمائيهاي ملت مسلمان ايران بر عليه رژيم طاغوت و ستمشاهي نقش حساسي را در ارشاد و آگاهي مردم علي الخصوص محيط تحصيلش داشت که بارها از سوي ساواک مورد تهديد قرار گرفت و هرگز اين تهديدات او را از راهش و هدفش نتوانست باز دارد.
اين سردار تشنه خدمت به اسلام و انقلاب بود و شعارش حراست و حفاظت از خط ولايت و دستاوردهاي انقلاب بود. وارد سپاه مي شود و با برادر شهيدش جعفر دريجاني در يک سنگر مشغول خدمت مي گردند. اين دو شهيد بزرگوار نه تنها به منزله عضوي براي سپاه بلکه، پايگاهي براي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بم بودند. اخلاق، رفتار و اعمال اين دو برادر براي تمامي برادران پاسدار الگو و راهنما بود. شهيد ذبيح ا... در سپاه معمولاً سخت ترين و مشکل ترين مأموريتها را انتخاب مي نمود و جلودار بود. از طرف سپاه قبل از شروع جنگ تحميلي به اغلب نقاط کشور اعزام و انجام وظيفه نمود. ملت محروم خطه سيستان و بلوچستان و حتي سرزمين تفديده آن منطقه گواه زحمات و تلاش شبانه روزي اين شهيد مي باشد. بعد از اتمام مأموريتش از سيستان و بلوچستان در سال 1361 با دختر عمويش که يکي از طلبه هاي حوزه علميه فاطميه بم بود ازدواج نمود. با آن همه مشکلات خانوادگي که شهيد داشت نه تنها ازدواج مانع از فعاليتهايش نشد بلکه اين زوج جوان با الگو گرفتن از زندگي مولاي متقيان علي ابن ابيطالب (ع) و همسرش فاطمه زهرا(س) با علاقه و عشق فراوان و با شور و هيجان بي حد هر يک در وظيفه خود رسالت خود را انجام ميدادند.
شهيد بزرگوار بعد از شروع جنگ تحميلي مدتي در ستاد منطقه در واحد عقيدتي با زحمات شبانه روزي و آموزش عقيدتي برادران مجدداً به سپاه بم بر ميگردد.
وي با سمت معاون پرسنلي لشکر 41 ثارا... به خدمت خود در جبهه هاي جنگ ادامه ميدهد. بعد از ماهها جنگ و نبرد و شرکت در عملياتهاي متعدد با اصرار زياد فرماندهانش به معاونت ستاد لشکر پيروز 41 ثارا... مصوب مي گردد.
وي علاقه فراواني به بسيجي ها داشت و رشادت و جانبازي اين سردار و فرمانده دلير را تک تک برادران بسيجي به ياد دارند. شهيد در عمليات پيروزمند والفجر 8 شديداً در اثر مواد شيميايي مجروح ميگردد و جراحات عميقي بر مي دارد و يادمان نخواهد رفت آنهمه دردي را که تا به صبح تحمل مي نمود و خيلي هم خوشحال بود. هنوز صحت کامل نيافته بود که با اصرار فراوان به محل کارش يعني جبهه برگشت و گوئي محيط خارج از جبهه براي او قفس و زندان بود. اکسير وحي چنان او را در مقابل عظمت پروردگار نرم و روان کرده بود که هنگامي به رکوع روان مي شد چه بسا حرير نرم و لطيفي بود و چون به سجود مي نشست از گرمي کلام پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع) گرم مي شد که حرارت عبادتش ديگران را هم گرم مي نمود.
اما ذبيح ا... چون حرير نرم و چون گل لطيف روي ديگري داشت و آن هم از معدن جوشان و تحرک بخش و مکتب فضيلت ساز قرآن است که هنگام رويارويي با دشمن خدا و اسلام همچون سرب مذاب دشمن را مي سوزانيد و همچون آتشفشان فوران شده، خروشان بود. از قول دوستانش در عمليات کربلاي 5 که مي گويند: ايشان در عمليات پيروز کربلاي 5 نيز مجروح مي گردد که باز هم حاضر به عقب آمدن از صحنه نبرد نگرديد. همدوش با رزمندگان مي جنگيد و عمليات را هدايت مي نمود تا اينکه در مورخه 30/10/65 با آگاهي کامل و چشمي باز از زندگي- شهادت- نبرد و هجرت به آرزوي ديرينه اش که همان شهادت در راه خد ا بود نائل آمد.
منبع:پرونده شهيد در بنياد شهيد وامور ايثار گران کرمان ومصاحبه با خانواده ودوستان شهيد








وصيتنامه
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند از مومنان جانها واموالشان را خريداري مي کند که بهشت براي آنان باشد. آنها در راه خدا پيکار مي کنند، ميکشند و کشته مي شوند. اين وعده حقي است بر او که در تورات و انجيل و قرآن ذکر فرموده و چه کسي از خدا به عهد خود وفادارتر است. اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدي که با خدا کرده ايد و اين پيروزي بزرگي است. آنها توبه کنندگان، عابدان، سپاس گويان، سياحت کنندگان، رکوع کنندگان، سجده آوران و آمران به معروف و نهي کنندگان از منکر و حافظان حدود الهي، بشارت بده مومنان را. سوره توبه آيه(111-112)
پروردگارا اينان(دشمنان ما) که به ناحق بر مرزهاي ما هجوم آوردند دشمن تو باشند و با تو سر جنگ دارند پس تو هم با آنان به جنگ درآي و سربازان ما را با حمايت فرشتگان خويش به جان آنان درافکن و بنيادشان را از ريشه برآور و چنان کن که يا به قتل يا اسارت تن در دهند و يا به وحدانيت و ابديت تو اقرار آورند، ترا به يکتايي بپرستند و براي تو شريک و نظير نينديشند.
صدام مفسد است و ما با مفسد نمي توانيم مصالحه کنيم. ما با او مصالحه نداريم و تا آخر با آنها مي جنگيم و انشاءا... تعالي پيروز خواهيم شد: (امام امت)
خدايا تو شاهد باش که فقط براي تو به جبهه آمده ام و جز رضاي تو دل به هيچ نبسته ام و اميدوارم که تا مرز شهادت جز رضاي تو چيزي در دل من رسوخ نکند که بنياد انسان را اگر به غير تو نبندد بر مي کند.
خدايا گواه باش براساس فرمان امام آمدم و چون او حجت توست بر عالميان و اين را از ته دل مي گويم.
خدا اين حجت را از ما نگير و ما را فرمانبر او نگه دار که فرمانبري او فرمانبري امام زمان(عج) و فرمانبري امام زمان فرمانبري پيامبر(ص) و فرمانبري پيامبرت فرمانبري توست و فرمانبري تو سعادت است و همين افتخار ما را بس است که زندگي و مرگمان داراي حب و بغض تو باشد هر که را تو دوست داري ما دوست داريم، هر که را تو دشمن داري ما دشمن داريم.
خدايا، بارالها، اي معبود و معشوقم، مولايم امام و امت ما را در اين جنگ اسلام و کفر زبانزد دشمنانشان که دشمنان تو هستند مفرما.
اي امت بدانيد و بدانيم که بايد برخيزيم که امروز روز قيام است و خون. به فرمان امام بايد بود و واي به حال ما اگر بي تفاوت باشيم. ما که زندگيمان کاري براي اسلام نکرد، اميد است مرگمان شهادت باشد کاري کند و بلکه ذره اي از درياي بيکران دين ما را نسبت به اسلام و مسلمين ادا فرمايد. به هر حال اين گوي و اين ميدان.
اما تو اي پدر خوشا به حالت که امانتت را پس دادي و به نحو احسن پس دادي. مبادا از طعنه ي طعنه زنان به هراسي، بلکه استوار و پر قدرت در برابر دشمنان بايست و به ياد حسين و صحراي کربلا و مظلوميت حسين باش که ما اگر ذره اي از آن مصائب را داشتيم، تحمل نمي کرديم و اميد است که مرا ببخشيد، به جهت بد خدمتيها و احياناً تند خوئيها. به هر حال از کوچک لغزش و از بزرگ بخشش، دعا کنيد که خداوند ما را مورد لطف و رحمت خود قرار دهد. امام را، امام را تنها نگذاريد.
تو اي مادر چون زينب استوار با ش و اين پيام را برسان به گوش جهانيان، ما حقيم، امام ما حق است، شهداي ما حقند و اين را ثابت کن به دشمن که ما پيرو حسينيم و در راه او از جان مضايقه نمي کنيم که اين گفته خدا است و فرمان الهي است و اين مصيبتها و سختيها زود گذر و تمام شدني است ولي به پاداش اين فداکاريها و جانفشانيها به نعمتهاي ابدي و بي پايان خداوندي خواهيد رسيد و بر حرير کرامت و بزرگواري تکيه خواهي زد.
شما را اي برادران و خواهران نصيحت مي کنم: تقوا، ورع و ولايت را در خود زنده و جاندار کنيد و استغفار و دعا را از ياد نبريد که بهترين درمانها براي تسکين دردهاست و هميشه به ياد خدا باشيد و قدم در راه او برداريد و هرگز نگذاريد دشمنان بين شما تفرقه بيندازند و شما را از روحانيت مجاهد جدا نکنند که اگر چنين کردند روز بد بختي مسلمانان و روز جشن ابر قدرتهاست. از همگي طلب عفو و بخشش دارم مخصوصاً از مقدره و محمد.
اما شما اي همسر خوب و فرزندان گرامي اميد است شما نيز چون شير زنان صدر اسلام از کمک و استعانت به اسلام و مسلمين از هيچ کمکي دريغ نکنيد. مبادا از حق و حقيقت دست برداري ولو اينکه مصائب زياد باشد. آدمي با مصائب بايد امتحان شود و اميدوارم که از اين امتحان سربلند بيرون بيائي و اميدوارم که در تربيت فرزندان چنان گوش به دستور قرآن ، رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(سلام ا... عليها) بدهي و آنطور آنها را تربيت نمائي که جزء اولياءا... قرار گيرند و اميدوارم که در اين راه حضرت فاطمه (س) اجر تو را بدهد. ببخشيد مرا اگر نسبت به تو کوتاهي کرده ام در رابطه با وظايفم که نسبت به تو داشتم و از خداوند منان طلب مغفرت و رحمت براي تو و فرزندانت دارم و اميد است که به زودي شاهد پيروزي رزمندگان اسلام باشيم و توصيه به همگي مي کنم:
بدانيد که شما براي آخرت آفريده شده ايد نه براي دنيا، براي نيستي نه براي هستي و براي مردن نه براي زندگي و تو در جاي کوچ ميباشي و در سراي موقت و در راه به سوي آخرت هستي و تو رانده مرگي که گريزنده از آن رهايي نمي يابد و جوينده آنرا از دست نمي دهد و ناچار مرگ او را در مي يابد. پس بترس از اينکه مرگ تو را دريابد و تو در حال گناه باشي. خوشحالم که در اين روز قرار گرفته ام که آگاه هستم نسبت به هجرتم، نسبت به عقيده ام، نسبت به طاعتم و نسبت به جهادم.
ميدانم که همگي آنان حقند و خدايا تو را شکر گذاريم که زندگي و مرگمان در ولايت امام است و اي جوانان نکند در رختخواب ذلت بميريد که حسين(ع) در ميدان نبرد شهيد شد و امام علي(ع) در محراب عبادت و علي اکبر حسين در راه حسين(ع) و با هدف شهيد شد.
خدايا جان مطمئني از تو ميخواهم که به معاد ايمان داشته باشد و به قضاي تو رضا دهد و به عطاي تو قناعت کند(پيامبر اکرم(ص))
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
خدايا فرج مولايمان و صاحبمان را نزديک بگردان. از همگي التماس دعا و طلب مغفرت و رحمت از خداوند و طلب بخشش از کليه اقوام، دوستان و آشنايان و همرزمان دارم که اگر خطا کردم، بدي کردم، کج خلقي کردم، ببخشيد تا خدا بر شما ببخشد انشاءا...
والسلام امضاء ذبيح ا... دريجاني
27/2/65 مصادف با هفتم رمضان




آثار باقي مانده از شهيد
بسمه تعالي
خدايا اين عزم جزم رزمندگان را ببين که هر لحظه و هر جا يکي پس از ديگري يا مجروح و يا شهيد مي گردند و در آن هيچ نمي کنيم جز اتکال به وجود لا يزال تو. پس نصرت را برسان تا اين دلهاي خانواده هاي شهدا و مفقودين و رزمندگان به نفع و پيروزي شاد گردد. خدايا پس به همين زودي مرگ ما را بر شهادت در راه خودت قرار بده. اي منان اي متعال اي ستار و اي غني و اي قادر متعال مپسند بر ما خشودي دشمنان اسلام و دشمنان خودت را و تو را به فاطمه اطهر(ص) عقب برانشان، دلهاي منتظران را شاد گردان با پيروزي اسلام برکفر جهاني 23/10/65
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را انگه دار




نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار