به مناسبت گرامیداشت سالروز تاسیس سپاه پاسداران

نقش سپاه در مبارزه با ضد انقلاب

سپاه زمانى شکل گرفت که انقلاب با انواع توطئه ‏ها و شرارت ‏گروهک‏ ها جهت براندازى و سقوط نظام روبه‏ رو بود.
کد خبر: ۱۶۷۷۱
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۸ - 23April 2014

نقش سپاه در مبارزه با ضد انقلاب

خبرگزاری دفاع مقدس، از ابتداى پیروزى انقلاب اسلامى، هسته ها و گروه هاى امنیتى نظامى مردمى حافظ انقلاب تشکیل و زمینه مناسب براى موجودیت سپاه، این نیروى برخاسته از بطن انقلاب،  فراهم شد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى زمانى شکل گرفت که انقلاب اسلامى با انواع توطئه ها و شرارت هاى داخلى گروهک ها جهت براندازى و سقوط نظام روبه رو بود که از طرف ابرقدرت هاى شرق و غرب به ویژه امریکا هدایت مى شدند.

سرکوب اشرار در خوزستان

بلافاصله پس از پیروزى انقلاب اسلامى، عناصر مختلف قومى عربى و برخى از شیوخ منطقه و عناصر ضدانقلاب و گروه هاى چپ زیر لواى شیخ شبیر خاقانى که از روحانیون بومى بود جمع شده و سازمان سیاسى خلق عرب را پایه گذارى کردند. این گروه از حمایت مالى تسلیحاتى عراق برخوردار بودند و هدف نهایى شان، خودمختارى خوزستان بود.
 
به فاصله اندکى پس از طرح شعارهاى ناسیونالیستى مبنى بر تدریس زبان عربى، انتشار روزنامه به زبان عربى، پخش برنامه هاى رادیو تلویزیون به زبان عربى و اختصاص قسمتى از درآمد نفت براى صرف در خوزستان وارد فاز نظامى شدند. شدت بحران به حدى بود که امام خمینى(ره) در پیامى از ارتش و سپاه خواستند که هماهنگ باشند و در سرکوبى اشرار و پاکسازى مناطق به خصوص کردستان و خوزستان همکارى کنند.

حمایت عراق از ضد انقلاب به حدى گسترده بود که به گفته یکى از مسئولین سپاه خرمشهر، طى دو سه روز درگیرى، عراق بین بیست تا سى هزار اسلحه بین ضد انقلابیون پخش کرد.

سرانجام در خرداد 1358 با ورود تعدادى از پاسداران سپاه تهران براى کمک به سپاهیان خرمشهر و آبادان و با فرماندهى شهید جهان آرا ضدانقلاب مسلح تسلیم و پایگاه هاى آنها سقوط کرد و شیخ شبیر به دستور امام(ره) به قم منتقل شد.

غائله کردستان

حزب دمکرات کردستان که در سال 1323 در زمان اشغال ایران توسط متفقین و با پشتیبانى شوروى اعلام موجودیت کرده بود، پس از خروج اشغالگران از هم پاشید. این حزب پس از سه دهه سکوت در فرداى پیروزى انقلاب اسلامى با شعار خودمختارى ولى به واقع براى جدایى کردستان از ایران آنهم با حمایت بیگانگان به خصوص امریکا و ایادى غرب فعالیت خود را آغاز کرد.

جنایات حزب دمکرات و اشرار در کردستان به حدى وحشتناک و غم انگیز بود که قلب امام را به درد آورد. ایشان از تاریخ 27 مرداد 1358 لغایت 16 شهریور 58 یعنى طى 20 روز 24 حکم، پیام و سخنرانى مربوط به کردستان داشتند. چنین اتفاقى حتى در طول جنگ واقع نشد. حضرت امام(ره) در این پیام ها وارد جزئیات مى شدند: "اینها سر پاسدارها را بریدند، زن هاى مردم را به گروگان بردند، دسترنج مردم را به آتش کشیدند." سپس خواستند که هرچه سریع تر به این غائله پایان دهند و آنها را قلع و قمع نمایند: "به قواى انتظامیه و سپاه پاسداران دستور اکید داده ام که غائله کردستان را ختم نموده و مردم شریف آن منطقه را از دست ضدانقلابیون نجات دهند، پاسداران انقلاب در هر محلى هستند به مقدار کافى به طرف سنندج و کردستان با پل هوایى بسیج شوند و با شدت تمام اشرار را سرکوب نمایند."

عملیات ضد شورشگرى

هرچند نقش دیگر ارگان ها و نهادها در حل بحران کردستان قابل ستایش است، ولى همگان اعتراف دارند که اقدامات نظامى، فرهنگى و اجتماعى سپاه در قالب قرارگاه حمزه سیدالشهداء و تقدیم هزاران شهید و جانباز باعث شد کردستان در دامان جمهورى اسلامى باقى بماند.

سپاه پاسداران طى یک دهه عملیات روانى ضد شورشگرى دریافته بود که در صورت سلب حمایت افراد اغفال شده از شورشگران، آنها قادر به مقاومت طولانى در برابر نظام نخواهند بود. بنابراین براى رسیدن به این هدف دست به روشنگرى علیه احزابى زد که در کردستان فعال بودند و داعیه خودمختارى داشتند و اهداف شوم آنها را بر ملا نمود.

شورش نیروهاى چپ در ترکمن صحرا

یک روز پس از پیروزى انقلاب اسلامى، چریک هاى فدایى خلق با تبلیغ این شایعه که "شیعه ها تفنگ ها را گرفته اند و قصد تلافى حمله چماق به دست هاى ترکمن در دوران پهلوى را دارند" ستاد مرکزى خلق ترکمن صحرا را تشکیل دادند و با خلع سلاح شهربانى و ژاندارمرى در عمل کنترل شهر گنبد را به دست گرفتند.

به دنبال این اقدامات هیأت اعزامى از وزارت کشور دستور سرکوبى توطئه گران را صادر کرد. درپى صدور این فرمان نیروهاى ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى وارد عمل شدند و در نتیجه 70 تن از چریک هاى فدایى خلق در حین درگیرى با پاسداران دستگیر شدند.

با رهنمودهاى امام راحل، نیروهاى سپاه به تدریج در مراکز حسّاس شهر مستقر شدند و هواداران انقلاب ساکن گنبد نیز با بستن سنگر در محله هاى خود، آماده کمک به پاسداران شدند. بدین ترتیب شهر از تصرف ضد انقلاب خارج شد و آخرین سنگرهاى آنها سقوط کرد و غائله گنبد پایان یافت.

کودتاى قطب زاده


یکى از شبکه هاى براندازى در جمهورى اسلامى مربوط به صادق قطب زاده از مبارزان قبل از انقلاب، همراه امام در هواپیما، عضو شوراى انقلاب، سرپرست صدا و سیماى جمهورى اسلامى و وزیر خارجه جمهورى اسلامى در دولت موقت بود. پس از سقوط دولت موقت، خط مشى سیاسى وى تغییر کرد تا جایى که در برابر امام و نظام جمهورى اسلامى به توطئه گرى پرداخت. او کوشید با انجام یک کودتاى نظامى امام امت را به شهادت برساند و نظام اسلامى را براندازد. او مقدمات کودتا را از طریق همکارى با چند گروه نظامى به منظور تحقق بخشیدن به اهداف شوم خود، فرستادگانى به کشورهاى مختلف براى تهیه اسلحه و پول، هماهنگى با ضد انقلاب داخلى، اعزام نمایندگانى نزد آقاى شریعتمدارى و قشقایى ها و طرح و نقشه انهدام بیت امام، مراکز سپاه و کمیته ها و رادیو و تلویزیون فراهم کرده بود.

سازمان مجاهدین خلق (منافقین)

مجاهدین خلق از زمان بازگشت امام خمینى(ره) در بهمن 57 به طور مداوم زیر لواى اسلامى مبهم و نامعلوم، با مکتوم نگهداشتن گرایش هاى مارکسیستى خود، سعى کردند تا جوانانى را که بیشتر در خانه هاى مذهبى بزرگ شده و غیر سیاسى بودند و در فرداى انقلاب خود را سرگشته احساس مى کردند جذب نمایند. آنها پس از جذب نیرو وارد سازماندهى گسترده و سراسرى در سطح کشور شدند و شروع به سهم خواهى از ارکان قدرت نظام به روش هاى گوناگون کردند.

مجاهدین خلق در ابتداى انقلاب چنین تصور مى کردند که به زودى قدرت را در دست خواهند گرفت. به همین جهت مسعود رجوى کاندیداى ریاست جمهورى شد و تعدادى از اعضاى سازمان نیز کاندیداى نمایندگى مجلس شدند. کاندیدایى رجوى براى ریاست جمهورى توسط امام رد شد و هیچ کدام از کاندیداهاى سازمان نیز نتوانستند وارد مجلس شوند و این امر براى آنان گران تمام شد ولذا به دنبال راه هاى غیرمتعارف براى به دست آوردن قدرت بودند.

با روى کار آمدن بنى صدر به عنوان رئیس جمهور آنها به این نتیجه رسیدند که با توجه به هماهنگى هاى به عمل آمده سازمان با بنى صدر و امکان دستیابى به کانون هاى قدرت، راه حل نظامى، براى رسیدن به قدرت حرکتى زودرس و اقدامى شتاب زده قلمداد مى شود.

با کنار گذاشتن بنى صدر از فرماندهى کل قوا توسط امام و اعلام عدم کفایت سیاسى او براى ریاست جمهورى در مجلس، به یکباره تمام آمال و آرزوهاى منافقین بر باد رفت . آنها در یک اقدام شتاب زده در اواخر خرداد 60 علیه نظام اعلام جنگ مسلحانه کردند. با شروع جنگ صدها نفر از سپاهیان، بسیجیان ، مردم حزب اللهى کوچه و بازار به وسیله ترورهاى کور و انفجار توسط منافقین به شهادت رسیدند. منافقین همچنین با انفجار دفتر حزب جمهورى اسلامى و نخست وزیرى، رئیس دیوان عالى کشور، رئیس جمهور، نخست وزیر، تعدادى از وزرا، نمایندگان مجلس و ده ها نفر از مسئولین نظام و ائمه جمعه استان ها را به شهادت رساندند. ترورها وجهه مردمى آنان را به شدت پایین آورد.

مقابله با ترورها و شناسایى عوامل تروریست بر عهده سپاه و بسیج بود. اطلاعات سپاه موفق شد با سازماندهى نیروها علیه ضدانقلاب مسلح در کلیه شهرستان ها درقالب واحدهاى رزمى بر حوادث و رویدادها و اخبار درونى گروه ها تسلط پیدا کند و با بهره گیرى از سرعت عمل و انعطاف کافى با همکارى نهادها به خصوص کمیته و دادستانى نقش ویژه اى در مبارزه با تروریسم ایفا نماید.

درتاریخ 19 بهمن 1360 بر اساس طرح هماهنگ اطلاعات سپاه پاسداران و دادستانى انقلاب با شناسایى رده هاى اطلاعاتى و عملیات منظم تعقیب و مراقبت، پایگاه مرکزیت سازمان در شمال تهران نابود شد در این عملیات موسى خیابانى، مرد شماره 2 سازمان و مسئول اصلى ترورها در کشور و اشرف ربیعى، همسر رجوى به همراه 18 نفر دیگر از رده هاى بالاى سازمان کشته شدند. بعدها مریم عضدانلو یا مریم رجوى همسر وى شد. این ضربه بسیار مهم باعث پاره شدن اتصالات بخش هاى نظامى، اجتماعى و روابط سازمان شد.

تمرکز دو سیستم هماهنگ الکترونیک و انسانى توسط اطلاعات سپاه و نهادهاى امنیتى دیگر باعث شد در مدت کوتاهى خانه هاى تیمى که ستون فقرات تشکیلات ترور بودند کشف و تمام افراد مستقر در آنها کشته، زخمى و دستگیر شوند. تعدادى از آنها نیز به هنگام خروج از کشور دستگیر شدند.

پس از ناکامى منافقین در داخل کشور، با توجه به ارتباطاتى که قبلا با دولت بعثى عراق و صدام حسین داشتند، به عراق، دشمن قسم خورده و در حال جنگ با ایران پناهنده شدند.

پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهورى اسلامى، رژیم بعث چون خود نمى توانست مستقیماً تجاوز جدیدى به خاک ایران داشته باشد، درصدد برآمد در فاز جدید جنگ با استفاده از نیروى منافقین اقداماتى شبیه آنچه که قرارگاه رمضان در جنگ در داخل خاک عراق انجام مى داد، صورت دهد.

دراین عملیات که نام آن فروغ جاویدان بود، منافقین با 25 تیپ 200 نفره که از اعضاى منافقین در کشورهاى گوناگون دنیا فراخوان شده بودند، با تجهیزات پیشرفته و حمایت و پشتیبانى تسلیحاتى لجستیکى و هوایى دشمن بعثى، براى ساقط نمودن جمهورى اسلامى(!) وارد ایران شدند.

مجموع نیروهاى سازماندهى شده منافقین که وارد ایران شدند 4536 نفر بودند که در گردنه حسن آباد (بین اسلامآباد و کرمانشاه) با نیروهاى ارتش، سپاه و بسیج درگیر شدند. در این عملیات غرورآفرین با فرماندهى شهید صیاد شیرازى که با حمایت نیروى هوایى ارتش و هوانیروز صورت پذیرفت رزمندگان اسلام موفق شدند 2536 نفر از منافقین را در میدان جنگ به هلاکت برسانند و نزدیک به 1000 نفر از آنها را مجروح کنند.

اقدام سپاه در عملیات مرصاد علیه منافقین باعث اختلاف شدید در میان کادر رهبرى، اختلافات درون سازمانى و در نتیجه باعث فروپاشى کامل آنها در تشکیلات درون سازمانى وجهانى شد به گونه اى که آنها از آن به بعد تاکنون نتوانسته اند به انسجام قبلى خود برسند.

اینها تنها بخشی از عملیات ها و رشادت های سپاه در طول حیات خود و در نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است و علاوه بر این موارد، غائله ها، فتنه ها و توطئه هاى بسیاری نیز بوده اند که در این مقال به آنها نپرداخته ایم. عملیات هایی که سپاه بر اساس رسالت خود به آنها ورود کرده و به لطف پروردگار همواره پیروز نیز بوده است.
 

نظر شما
پربیننده ها