خبرگزاری دفاع مقدس؛ آقا با چهرهای درخشان از لبخند، با آن قد بلند و رعنا، بالای سر تکتک جانبازان دلبندشان حاضر شدند و همچون سروی با وزش نسیم عشق و محبت خم شدند و گلبوسههای مهر و محبت را بر گونههای دلدادگانشان مینشاندند.
بوسههایی که چون مدالهای زرین افتخار بر سینهها خواهد درخشید. آقا جانبازان را در آغوش میکشیدند و در آغوش گرم خود میفشردند؛ چنان بوسههای آبداری از گونههای آنان برمیداشتند که دهان آدم آب میافتاد.
مثل پدر مهربانی که پس از مدت مدیدی فرزند دلبندش را دیده باشد گویی عنان اختیار از کف داده بودند و به تعداد دیده بوسیها هم قناعت نمیکردند. شاید به نیت پنج تن بود که پنج بار گونههای جانبازان را میبوسیدند!
بعضی از خوشحالی گریه میکردند و بعضی نیز بهتزده و حیران بودند؛ صحنه صحنه معاشقه و مغازله بود؛ بعد گل گفت و گل شنفت از دو طرف شروع میشد؛ آقا از احوال جانبازان میپرسیدند و آنان میگفتند «شما خوب باشید ما هم خوبیم»؛ میگفتند «بابی انت و امی» میگفتند «خدا از عمر ما و زن و فرزندان ما کم کند و به عمر شما بیفزاید».
************
آقا در خلال یکی دیگر از دیدارهایشان از جانبازان سرافراز شعر زیبای را خواندند که بخشی از آن در ذیل آمده است:
هر بلایی کز تو آید رحمتیست / هر که را رنجی دهی خود رحمتیست
زان به تاریکی گذاری بنده را / تا ببیند آن رخ تابنده را
تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند/ تا که با عشق تو پیوندم زنند
نماهنگ «پر پرواز» کاری از سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران و تدوین علیرضا مرادعلی بیگی از این بخش قابل مشاهده است.