معرفی کتاب؛

«سال گرگ»، روایت آغاز انحراف منافقین

کد خبر: ۲۱۷۱۴۲
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۷ - 11December 2016
«سال گرگ»، روایت گرگهای منافق افتاده به جان ملت ایران
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، کتاب «سال گرگ» نامزد نیمه‌نهایی شانزدهمین جشنواره «کتاب سال شهید «حبیب غنی‌پور» در بخش «رمان انقلاب اسلامی» شد.
 
رمان سال گرگ، آخرین اثر جواد افهمی، در 440 صفحه، توسط انتشارات شهرستان ادب، در سال  1394، به بازار کتاب عرضه شده است. این کتاب که در چهارمین جشنوارۀ داستان انقلاب هم مورد تقدیر قرار گرفته است.
 
کتاب روایت‌گر زمانی حساس از تاریخ پیش از انقلاب است؛ 1354 سالی که نویسنده نام کتاب را برای آن انتخاب کرده است.
 
سال گرگ بیان‌کننده روایت تصفیه درون‌گروهی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در دههٔ 50 است. «محمدتقی شهرام» -که با نام مستعار شهرام در کتاب معرفی شده- یکی از اعضای ارشد سازمان است، که به همراه یکی دیگر از اعضا، به زندانی در ساری تبعید شده‌اند.
 
شهرام با کار فکری بر روی زندانبان خود، او را تحت تأثیر قرار می‌دهد، تا موجبات فرار آن‌ دو را فراهم کند. در پی حوادثی گوناگون، این گریز بالاخره با موفقیت انجام می‌شود.
 
شهرام به عنوان یکی از تئوریسین‌های سازمان، مشی سیاسی و خط مذهبی گروه را نفی می‌کند و با مطرح کردن این موضوع که در جهان امروز روش‌های مبارزه مکتبی با استفاده از قرآن، دیگر پاسخگوی نیازهای زمانه نیست، مشی «مارکسیستی - لنینیستی» را برمی‌گزیند. او با  نفوذ فکری، به اعمال فشار بر نیروهای مذهبی سازمان اقدام می‌کند و موفق به حذف و به انزوا کشاندن آنان می‌شود.
 
تصفیهٔ درون‌سازمانی یعنی پاک‌سازی سازمان از عناصر نامطلوب؛ این پاکسازی شامل همه مخالفین حتی رهبران سازمان است. شهید «مجید شریف واقفی»-که نام دانشگاه شریف از وی گرفته شده- یکی از همین قربانیان تصفیه درون‌سازمانی است.
 
نویسنده رمان «سال گرگ» با نگاهی به تاریخ، واقعیات را استخراج کرده، در باغ تخیل آن را پرورش داده و میوه آن را به مخاطبانش تقدیم کرده است.

در ادامه، بخشی از کتاب را می‌خوانیم:
 
«پرتو نوری نیست. هوا دم دارد. تا دمیدن صبح هنوز هم زمان باقی است؛ شاید بیشتر از یکی دو ساعت. نگهبان شب ایستگاه راه‌آهن محلی، خمیازه می‌کشد و همزمان، چراغ فانوسی را مقابل چشمان خیسش به چپ و راست تکان می‌دهد. دیزل کهنه، چرخ به روی ریل می‌ساباند و تن له شده‌اش را میان سایۀ تاریک درختان نارون و سپیدار حاشیۀ ایستگاه می‌کشاند و دور می‌شود. واگن‌های کهنه و تاریک هم به دنبالش ایستگاه را ترک می‌کنند.»

انتهای پیام/ 171
نظر شما
پربیننده ها