از شبکههای اجتماعی نترسیم
یک جامعه شناس گفت: طبعا شبکههای اجتماعی و فضای مجازی چون تجربههای تازهای هستند ممکن است با برخی بیمهارتیها باعث بروز مشکلات به ویژه برای گروههای سنی خاص هم بشوند، اما نباید ترسید.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، امروز دنیای مجازی جزئی از واقعیتهای مهم زندگی روزمره همه ما شده است. گذراندن ساعاتی در این فضا و تعاملات مجازی دنیای متفاوتی را برای شهروندان امروزی رقم شده است. دنیایی که دنبالههایی آن در زندگی واقعی تاثیر چشمگیری دارند. این تعاملات را اما با چند عینک میتوان دید. عینک سیاهی که فضای مجازی را در قالب تهدیدی برای هر آنچه خوبی است میبیند و عینک شفافتری که از تاثیرگذاری های مثبتی که شبکههای اجتماعی در دنیای امروزی دارند بیتفاوت عبور نمیکند.
برای بررسی بیشتر تاثیرات شبکه های اجتماعی بر سبک زندگی ایرانیان با دکتر سعید معیدفر جامعه شناس و استاد دانشگاه گفت وگو شده که در پی می آید:
*شبکه های اجتماعی را هرگونه ببینیم حضور بیش از نیمی از ایرانیان در حداقل یکی از شبکه های اجتماعی گویای نقشی است که این شبکه ها در زندگی امروزی دارند و بیانگر تغییراتی که می توانند در سبک زندگی هر فرد ایجاد کنند. تغییراتی که در میان تصمیم گیران و مسوولان فرهنگی ایران عموما با دید منفی نگریسته شده است. شما این تغییرات را چگونه ارزیابی می کنید؟
معیدفر: هر سال تعداد زیادی از افراد در تصادفات رانندگی کشته می شوند وحدود 50میلیون زخمی و معلول در سراسر جهان برجا می گذارد. این آمارها در کشور ما نیز کم نیست اما آیا می توان به این دلیل که تعداد تلفات توسط خودروهاا بالاست، اتومبیل را یک آلت قتاله دانست و استفاده از ان را ممنوع کرد؟ و یا چاقو و کارد در همه خانه ها وجود دارد. برخی از چاقو برای اقدامات خشن و یا قتل استفاده می کنند اما آیا می توان ساخت و استفاده از چاقو را به هر نحو ممنوع کرد؟ فناوری های جدید ارتباطی نیز در دنیا به همین صورت است. کتاب بد هم می تواند باعث ایجاد انحرافات و مشکلاتی برای فرد شود اما صرف اینکه فکر کنیم یک ابزار یا رسانه به دلیل مشکلاتی که می تواند به وجود آورد نباید مورد استفاده قرار گیرد و آن را یک تهدید دانست، بسیار نامعقول است. همیشه انسان ها می توانند از هر چیزی استفاده خوب یا منفی کنند. بنابراین نمی توان همه را از این فرصت ها و امکانات بازداشت.
*چه دلایلی باعث چنین استقبالی از شبکه های اجتماعی در ایران شده است؟
معیدفر: شبکه های اجتماعی امروز اهمیت زیادی در دنیا پیدا کردند و این موضوع در ایران بیشتر به چشم می خورد زیرا ما دچار مشکلات جدی در عرصه عمومی هستیم و نتوانستیم فرصتی برای تعامل چهره به چهره افراد جامعه فراهم کنیم. محل کار ما، خیابان های ما و مدارس ما هیچ کدام محل هایی برای زندگی افراد در کنار هم و با هم نیست. عرصه های تعامل در جامعه ما بسیار محدود و بسته است که یکی از دلایل آن سیاستگذاری های خاصی است که دولتمردان پیاده کردند و کمتر به فعالیت های جدی گروهی، جمعی و اجتماعی اجازه می دهند و تشکل ها با هزار گونه مسائل امنیتی و مانند آن روبرو هستند. در کشور ما حتی در مراکز کارگری و اداری تشکل صنفی وجود ندارد. این خلاء بسیار جدی در بیرون باعث اقبال جدی جامعه ما به شبکه های اجتماعی مجازی شده است. انواع و اقسام گروه ها از گروه های خانوادگی، دوستی، دانشگاهی و فرهنگی گرفته تا حتی گروه های گسترده بین المللی که افرادی را از مناطق مختلف دنیا بر سر هدف یا موضوع خاصی دور هم جمع می کنند و یا کمپین هایی که در این فضا شکل گرفته است.
* از زمان شکل گیری اولین شبکه های اجتماعی همواره نگرانی های زیادی در بین مسوولان مختلف کشور نسبت به این شبکه های وجود داشته که در مواقعی هم باعث فیلترینگ و برخورد با این شبکه ها شده است. این نگرانی ها از چه مسائلی نشات می گیرد؟
معیدفر: بله این شبکه های اجتماعی در واقع فرصت های بسیار زیادی به ویژه برای جامعه ما فراهم کرده که در خلاء ارتباطی قرار دارد. همین موضوع باعث ایجاد نگرانی برای دولتمردان شده است که چرا با وجود بستن فضای بیرونی،، در فضای مجازی مردم باهم مرتبط شدند. بنابراین باید این فضا نیز بسته شود. زیرا این تصور وجود دارد که هر نوع ارتباطی بین افراد جامعه می تواند برای دولتمردان خطرناک باشد. البته ترس و وحشت دولتمردان ما برای ایجاد ارتباط بین افراد جامعه مربوط به امروز و دیروز نیست. این نگرانی در صد و چند سال گذشته وجود داشته است. این درست است که گاهی اوقات ممکن است این با هم بودن ها منفی باشد. اراذل و اوباش هم ممکن است گاهی وقت ها دور هم جمع شوند و کارهایی بکنند. برخی گروه های افراطی که در منطقه ما وجود دارند از طریق همین شبکه های اجتماعی کارهای غیر انسانی خود را پیش می برند. اما وقتی ما مقایسه می کنیم که در جامعه ما تشکیل این گروه های اجتماعی در فضای مجازی به چه شکل است و امنیت کشور ما نسبت به همه منطقه چقدر بالاست متوجه می شویم که این نگرانی ها چندان منطقی نیست. در این شبکه ها، فضای نقد، انتقاد و صحبت راجع به منافع ملی زیاد است. همانطور که می دانیم از طریق همین شبکه ها برخی از فسادهای موجود کشف شده و باعث بی اعتباری برخی از دولتمردان هم شده است. حال چون ابروی عده ای از خلافکاران رفته باید جلوی این شبکه ها گرفته شود و یا اینکه برعکس قبول کنیم که یکی از راه های مبارزه با فساد، رانت و انواع و اقسام سوءاستفاده از موقعیت و قدرت همین شبکه های اجتماعی هستند. این واقعیت است که شبکه های اجتماعی حساسند، بلافاصله خبرهای موجود را نشر می دهند و بر سر آن گفتگو می کنند. این نه تنها نقمت نیست بلکه یک نعمت است. زیرا جامعه به این ترتیب پاک می شود. حتی دولتمردان ما هم از لوث پلیدی هایی که بعضا اتفاق می افتد پاک می شوند. بنابراین باید این شبکه ها را یک فرصت دانست. ضمن اینکه در کنار این موضوع، این شبکه ها باعث بر هم افزایی دانش، اطلاعات و حتی ایجاد زمینه برای با هم بودن در فضای واقعی می شوند. بسیاری از انجمن های علمی و سایر انجمن هایی که اجازه فعالیت پیدا کردند، دیگر مباحث خود را صرفا محدود به حضور واقعی در کنار یکدیگر نمی کنند. زیرا فضای مجازی و شبکه های اجتماعی این امکان را برای آنها فراهم کرده که در هر شرایطی امکان مباحثه داشته باشند.
*آیا این شبکه ها توانسته اند بر حس مسوولیت پذیری افراد در قبال جامعه خود نیز تاثیرگذار باشند؟
معیدفر: بله؛ اتفاقا در فضای فعلی که احساس مسووولیت اجتماعی در میان مردم به دلیل جلوگیری از ابراز وجود آنها به حداقل رسیده است فرصت هایی از طریق ایجاد کمپین های مختلف در فضای مجازی برای مردم به وجود آمد که برای بهتر زیستن با هم همکاری کنند. کمپین هایی که در همین شبکه های اجتماعی برای حفظ محیط زیست یا سایر مشکلات جامعه شکل گرفته به افزایش حس مسوولیت اجتماعی در میان مردم کمک کرده است. البته هنوز راه های نرفته زیادی داریم و این کمپین ها آنقدر که باید گسترده نشده است اما امیدهایی را برای بهزیستی و احساس مسوولیت اجتماعی نسبت به جامعه، محیط زیست و سرنوشت همدیگر به وجود آورده است که نعمت بزرگی است. البته طبیعی است که در شروع چنین فعالیت های جمعی و اجتماعی بعضی اتفاقات ناخوشایند هم رخ دهد. مانند کسی که تازه پشت فرمان اتومبیل نشسته و در حال تجربه اندوزی است. چنین فردی ممکن است تصادفات جزئی داشته باشد اما اینها باعث مهارت بیشتر فرد می شود.
*شبکه های اجتماعی تا چه حد می توانند به مشارکت جمعی افراد جامعه در فضای واقعی منجر شوند؟
معیدفر: شبکه های اجتماعی در سال های گذشته در مواردی که نیاز به حضور مردم در فضای واقعی بوده تاثیرگذاری خود را به رخ کشیدند. در موارد متعددی مانند انتخابات گذشته شاهد تاثیرگذاری شبکه های اجتماعی و فضای مجازیی بودیم. این شبکه های نقش پررنگی در مواقعی مانند انتخابات دارند. زیرا بدون تردید بین فضای مجازی و فضای واقعی نوعی رابطه تعاملی وجود داردو فضای مجازی می تواند خلاء های موجود در عرصه فضای واقعی را پر کند. به طور مثال انسان هایی که در خیابان با هم بیگانه اند در فضای مجازی با هم پیوند می خورند و همین موضوع باعث آموزش برخی اصول و آداب می شود. هر چقدر که افراد بیشتر با هم بیگانه باشند به همان اندازه می توانند با هم رقابت کشنده داشته باشند و روی اعصاب هم راه بروند. به این ترتیب جامعه تبدیل به فضایی برای اعمال خشونت و بی احترامی نسبت به همدیگر می شود. اما هرچه فضا برای تعاملات انسانی چه در فضای مجازی یا فضای واقعی بیشتر فراهم شود هر زمان که فردی بخواهد خطایی نسبت به کسی داشته باشد این احتمال را می دهد که با طرف مقابل آشنا هستند. هرچه شناخت های متقابل بیشتر شود افراد با هم مهربان ترمی شوند، اصول شهروندی را بیشتر رعایت می کنند و بیشتر به هم احترام می گذارند. بدون تردید شبکه های اجتماعی در تحقق یک جامعه مطلوب و مناسب به ویژه در جامعه ایران می تواند بسیار موثر و تعیین کننده باشد.
*نگاه منفی به ویژه در میان سیاستگذاران نسبت به شبکه های اجتماعی موضوع تازه ای نیست. این نگاه منفی تا چه حد صحیح است و می تواند راهگشای مشکلات این شبکه ها در جامعه ایران باشد؟
معیدفر: طبعا شبکه های اجتماعی و فضای مجازی چون تجربه های تازه ای هستند ممکن است با برخی بی مهارتی ها باعث بروز مشکلات به ویژه برای گروه های سنی خاص هم بشوند. اما نباید ترسید. کمااینکه یک پدر نباید از رفتنن فرزندش به مدرسه در هراس باشد که ممکن است اتفاقی برای او بیفتد. درست است که ممکن است اتفاقی برای کودک پیش بیاید اما این ترس نباید مانع از رشد و علم آموزی فرزند شود. نشستن در خانه امن تر است اما حرکت از خانه و کسب دانش و تجربه و مهارت می تواند شخصیت متعالی تری ر ا برای بچه بیافریند. من یک نگاه مثبت نسبت به شبکه های اجتماعی مجازی دارم به رغم اینکه مشکلات آن را هم می دانم. البته می توان برای مشکلات آن هم فکری کرد اما اول باید این واقعیت را پذیرفت واهمیت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را شناخت. اما متاسفانه هنوز مسوولان ما در تردید به سر می برند و به این ترتیب مداخله ای هم نمی توان داشت. وقتی موضع گیری منفی نسبت به یک مساله داشته باشید برای مشکلات آن هم نمی توانیم کاری کنیم. اما اگر این موضوع را به عنوان یک فرصت برای جامعه بپذیریم، آنگاه نخبگان، اندیشمندان و معتمدان می توانند وارد این حوزه شوند و با اعتباری که در میان مخاطبان دارند آنها را از برخی مشکلات برحذر دارند. اما اگر نگاه حذفی داشته باشید که متاسفانه هم اکنون چنین نگاهی وجود دارد و همین تهدید به بستن و فیلتر کردن ها هم از همین نگاه نشات می گیرد، در نهایت همه اینها باعث می شود اعتماد بین مخاطبان و برنامه ریزان از بین برود. در این فضا یک فرد دانشگاهی هم اگر اعتباری داشته باشد حاضر نمی شود ورود کند زیرا ممکن است مهر امنیتی بخورد. بسیاری از اوقات افراد فرهنگی یک ناهنجاری را در جامعه می بینند اما به محض اینکه بخواهند انتقادی کنند بلافاصله انگ امنیتی بودن می خورند. به همین دلیل افراد معتبر وارد این مقوله ها نمی شوند. بنابراین اول از همه باید این نگاه امنیتی به مسایل اجتماعی کنار گذاشته شود و آن وقت افراد دارای اعتبار در جامعه می توانند به کاهش مشکلات کمک کنند.
منبع: شفقنا