سنگرهای خالی در جبهه فرهنگی
پس از بیانیه «بالفور» که به موجب آن «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین اشغالی» را قانونی میکرد، سینمای صهیونیسم شاهد تحول چشمگیری شد. از دهه سی صهیونیستها به تدریج خود را وارد سینمای هالیوود کرده و سلطه خود را بر سینمای بزرگ آمریکا آغاز کردند. نقطه عطف حضور صهیونیستها در عرصه سینما، روی کارآمدن نازیها در آلمان و شروع جنگ جهانی دوم بود؛ چرا که از آن پس تا کنون صهیونیستها با مطرح کردن ادعای کشته شدن یهودیان در جنگ جهانی دوم و دادرسی دادگاه نورنبرگ و هولوکاست (کوره های آدم سوزی نازیها ) توانستند در عرصه سینما فعالیت بسیار زیادی داشته باشند؛ زیرا جنایات هیتلر نسبت به نوع بشر و از جمله یهودیان و تنفری که وی به سایر نژادها جز ژرمن داشت، بهترین زمینه را برای پیشبرد اهداف صهیونیسم فراهم کرد .
با شروع دهه 60 میلادی، سینمای جهان به سمت اهداف صهیونیستها دگرگون شد. صهیونیستها، سینماگران جهان را برای به تصویر کشیدن و ساختن فیلمهایی در سرزمین اشغالی خود جذب کردند. در دهه 80 سینمای صهیونیسم به موفقیتهای زیادی رسید و توانست به ستارههای بزرگ و کارگردانهای معروف سینما دست یابد و سینمای ایتالیا، فرانسه، انگلیس و آلمان غربی را به مالکیت خود درآورد و بر اغلب شرکتهای تولید فیلمهای سینمایی غرب سیطره نسبتا کاملی داشته باشد.
برخی از آمارها نشان میدهند که بیش از 90 درصد از مجموع کسانی که در کار تولید، کارگردانی، بازیگری، فیلمبرداری و مونتاژ شبکههای سینمایی آمریکا فعالیت میکنند، یهودیان هستند. صهیونیسم در حال حاضر بر سینمای جهان سیطره دارد. سینما تبدیل به ابزاری شده برای به زیر سلطه کشانیدن مردم جهان.
نظام سینمای یهودیان با انقیاد کشاندن ذهنیت عموم مردم دنیا این داعیه را ایجاد کردهاند که به تقاص کشته شدگان یهودیان به دست آلمانیها اختلاف آنها میتوانند همه جهان را زیر سلطه خود بکشاند؛ در حالی که صهیونیستها مدام بر آمار یهودیان قربانی در جنگ دوم جهانی تاکید میکنند؛ تعداد کسانی که به دست یهودیان یا حمایت آنان از تروریستها کشته شدند، بسیار بیشتر است.
اما همچنان یهودیان صهیونیسم زیر لوای سینمای مزورانهاش، خود را مظلوم تاریخ معرفی کرده و افکار عمومی را به سمت آن چه میخواهد سوق دادهاند و جهان زیر سلطه این سینما هنوز سکوت کرده است. سینما در قالب عصای جادویی صهیونیسم برای تخدیر مخاطبان بیشمارش ابزار کارآمدی است که ظاهرا رقیبی ندارد.
رژیم غاصب اسراییل برای خون خواهی قد علم کرده که سزاوار آن نیست و از مواضع خود کوتاه نمیآید. در مقابل سینمای ایران در مقابل این دروغپردازیها، منفعلانه عمل میکند؛ این در حالی است که مردم ایران قربانیان حقیقی تروریسم هستند. تعلیم شکنجهگران ساواک توسط موساد، ترور شخصیتهای انقلابی در دادگاههای غیر قانونی رژیم شاه، کشتار مردم در تظاهرات منتهی به انقلاب، ایجاد تفرقه افکنی و تجزیه طلبی در شهرهای مرزی، ترور نخبگان نظام و حمایت عراق در جنگ تحمیلی و ترور شهدای هستهای تنها مشتی از سیاستهای جهان خوارگی اسراییل غاصب است.
نمونه عینی آن را در غصب سرزمین فلسطین و حمله به لبنان و سوریه را شاهدیم، اما هیچ یک از این کشورهای مورد ظلم هنوز اثری جهانی تولید نکردهاند تا پاسخی به سینمای دروغ و تزویر صهیونیسم باشد.
ساخت آثاری مثل «بازمانده»، «چشمان آبی زهرا» و «فهرست مقدس» اقدامات قابل تقدیری است. این آثار موجی در میان صهیونیسم ایجاد کرد تا چشم و گوشهای خود را بیشتر باز کنند. نکته حسرتبار اینکه، تعداد این آثار چندان زیاد نیست که بشود با این سینمای کینهتوز مقابله کرد.
این کم کاری ریشه در توان سینمایی ما ندارد؛ چرا که بازمانده با توجه به زمان ساخت خود هنوز اثر قابل اتکایی است. با توجه به پیشرفت سینمای ایران در بعد فنی و سواد انسانی و تجربههایی که به دست آوردهایم، خواسته دور از انتظاری نیست که از فیلمسازان بخواهیم با جدیت بیشتری وارد این میدان شوند.
وقتی جوانان کشور ما در خط مقدم جبهه مقاومت از حریم ولایت دفاع میکنند، سکوت جامعه سینمایی خیانت به اهل بیت و هموطنانی هستند که به قلب دشمن زدهاند. حضور با همه توان در جبهه فرهنگی مقاومت برد مفیدتری نسبت به حضور در برابر دشمن خواهد داشت.
مقام معظم رهبری در خصوص اقدامات یهودیان در حوزه سینما و مظلوم نمایی آنها میفرمایند:
«در تمام اقطار عالم، همه روشنفکران و نویسندگان
و هنرمندان و کسانى که در تبلیغات، اندک دستى دارند، باید با احساس وظیفه کامل
نسبت به این قضیه، اداى تکلیف بکنند. بعد از جنگ جهانى دوم، یهودیها در سرتاسر
دنیا، براى مظلومنمایى، صدها و بلکه هزارها فیلم درست کردهاند، تا چهره آنها
را مظلوم و چهره کسانى که در مقابل آنها بودند به صورت واقعى یا غیر واقعى
ستمگر نشان بدهد. تا آنجا که ما اطلاع داریم، ظلمى که امروز به ملت فلسطین مىشود،
هیچوقت به مجموعهى یک ملت نشده است؛ در حالى که متأسفانه افکار عمومى دنیا، از
این ظلم مطلع نیست. این، بایستى درست بیان بشود. باید فیلمها ساخته بشود، باید کارهاى
هنرى انجام بگیرد تا همه افکار عمومى دنیا بدانند که چه مىگذرد.
متأسفانه باید اعتراف کنیم که روشنفکران ما و کسانى که مىتوانستند، کوتاهى کردند. ما باید در سطح عالم، مسأله فلسطین را آنچنان که هست، معرفى بکنیم. براى این کار باید سرمایهگذارى بشود و افراد، تلاش و کار کنند. این، نکتهیى بوده است که ما از آن غفلت کردهایم.» ( 13 آذر 1369 در اولین کنفرانس اسلامی فلسطین)
با نگاهی منصفانه و واقعگرایانه اگر کارنامه سینمای ایران در طول این 28 سال که مقام معظم رهبری بر حضور جدی فیلمسازان در حوزه مقاومت تاکید داشتند، تعداد آثار تولیدی به زحمت به 10 عدد میرسد. اگر هم آثاری تولید شده متعلق به حوزه مستند و کارگردانی جوانانی است که اغلب آنها هنگام سخنرانی مقام معظم رهبری اصلا به دنیا نیامده بودند.
هر چند حضور در حوزه مستند ارزشمند است، اما به دلیل اقبال مردم به سینمای داستانی هنوز قدم جدی برداشته نشده است.
سینماگران نباید منتظر مدیران فرهنگی بشوند تا به این سمت حرکت کنند، چرا که اگر قرار بود اتفاقی یبفتد در طول این چهار دهه میافتاد.
انتهای پیام/ 161