حمید حسام:

ادبیات پایداری از خاکریزها دور نشود/ با سوژه کتاب‌هایم زیسته‌ام

نویسنده کتاب «وقتی مهتاب گم شد» با بیان اینکه سوژه‌هایی را برای نوشتن انتخاب می‌کند که با آن‌ها زیسته است گفت: فضای حماسه و خاکریز اصل دفاع مقدس است و نباید در کنار سایر سوژه‌ها از این مساله غفلت کرد.
کد خبر: ۲۲۸۸۸۷
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۰ - 25February 2017
ادبیات پایداری از خاکریزها دور نشود/ با سوژه کتاب‌هایم زیسته‌امبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، دو کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» و «وقتی مهتاب گم شد» دو اثر از حمید حسام نویسنده و راوی بسیاری از حماسه‌ها و حماسه آفرینان هشت سال دفاع مقدس است که به تازگی و طی مراسمی در شهر همدان، از تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این دو اثر رونمایی شد. رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از یادداشت خود راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» را شهیدی زنده معرفی می‌فرمایند که «تنِ به‌شدّت آزرده‌ نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد» و در ادامه از حمید حسام نیز به عنوان نویسنده‌ای که خود از خیل همین دلدادگان و تجربه‌دیدگان است یاد می‌کنند.

به بهانه رونمایی این دو تقریظ، گفتگویی با حمید حسام نویسنده این دو کتاب داشته ایم.

حسام در این گفتگو و در پاسخ به سوالی درباره تاثیرگذاری فرهنگی جریان انتشار تقریظ‌های رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب‌های دفاع مقدس گفت: کسانی مثل آقای سلگی و خوش لفظ که در این دو کتاب خاطراتشان نقل شده است گوهرهای گرانبهایی هستند که از دید جامعه به دور افتاده‌اند و خود نیز شهیدوار زندگی کرده‌اند. خاطرات این افراد نیز به شکل زندگی آن‌ها معمولا گم و پنهان در میان سایر خاطرات باقی می‌ماند و تنها یک گوهر شناس لازم است که بتواند این گوهرها را از دل خاطرات دیگر شناسایی و بیرون بیاورد. من تاثیر کار رهبر معظم انقلاب اسلامی را در چنین حدی می‌دانم و معتقدم تقریظ ایشان سرمایه‌های زنده جامعه را بار دیگر به جامعه نشان می‌دهد.

حسام ادامه داد: از سوی دیگر جریان نگارش و انتشار تقریظ از سوی ایشان منجر به خلق یک جریان کتابخوانی سالم و امیدآفرین در جامعه و نیز در میان راویان کتاب می‌شود. من این توفیق را برای این دو اثرم رزقی می‌دانم که خداوند از ناحیه التفاط ویژه‌اش به من ارزانی داشته است.

نویسنده با «منِ او» ی سوژه‌اش شود

این نویسنده در بخشی دیگر از این مصاحبه درباره چگونگی کشف سوژه‌هایش برای گردآوری و نوشتن خاطرات آنها گفت:بی‌تردید بخش مهم از این اتفاق ناشی از هم عصر بودنم با آن‌هاست. با این حال از منظر نویسنده معتقدم که گاهی سوژه‌ای را کشف می‌کنیم و برای روایت از او توفیق نسبی هم پیدا می‌کنیم چون می‌توانیم با او مصاحبه‌ای کرده و یا اطلاعاتی درباره‌اش کسب کنیم. گاهی جدای از این می‌توانیم سوژه را از نزدیک ببینیم و با او مراوده داشته باشیم که این هم یک مرحله به قوت قلم نویسنده می‌افزاید اما گاهی هم توفیق داریم که با سوژه‌مان زیست داشته باشیم، با او همراه و یکی شویم و حاصل این همراهی برای نویسنده «منِ او» شدن با وی است.

حسام ادامه داد: من افرادی را برای گردآوری و انتشار خاطراتشان انتخاب می‌کنم که با آن‌ها زیسته باشم، این شناخت به من کمک می‌کند که تصویری واقعی از رفتار و گفتار او کسب کنم و به صورت شفاف آن را روایت کنم. به من زیاد گفته می‌شود که درباره فلان شخص بنویسم، برخی از آن‌ها هم انصافا سرگذشت پرکشش و جذابی دارند اما من معتقدم نویسنده باید با سوژه خود زیسته باشد تا مخاطبش اعم از هم نسلان او و راوی و نیز نسل بعد از آنها بتوانند با کتاب ارتباط بگیرند.

دیالوگ‌های خاص در تاریخ شفاهی

نویسنده برگزیده جایزه ادبی ‌جلال آل احمد در ادامه درباره میزان استفاده از عنصر خیال در تالیف آثارش گفت:  وقتی رمان بنویسیم می‌شود با کمک خیال شخصیت‌ها و حادثه‌ها را طراحی کرد اما وقتی سراغ تاریخ شفاهی می‌رویم به دلیل اینکه همه چیز بر مدار واقعیت‌های بیان شده توسط راوی می‌چرخد دست ما در خیال‌انگیزی کمی بسته می‌شود البته این معنای عدم استفاده از آن نیست. گاهی اروی در یک بیان خطی به من موضوعی را می‌گوید که حتی یک دیالوگ ساده هم در آن نیست اما نویسنده می‌تواند به کمک شناختی که از او دارد و بر مبنای حرفش، دیالوگی را برای تصویرسازی آن صحنه خلق کند که البته راوی باید صحت آن و حس صحیح به وجود آمده در آن را تایید کند و منظورم این است که تخیل نویسنده می‌تواند به او کمک کند تا حس و بیان راوی را با توجه به شناختی که از او دارد بیان و به ترسیم محیط بپردازد.

روایت‌های متواتر برای نقل تاریخ شفاهی

وی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره چرایی انتخاب قالب روایت متفاوت در کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» تصریح کرد: رهبر انقلاب تعبیر شهدای زنده را برای این افراد به کار می‌برند. خاطرات افرادی مانند آقای سالگی یا خوش لفظ در آینده به عنوان سندی برای بازخوانی بخشی از تاریخ دفاع مقدس مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مساله در کنار احتمال اشتباه راوی در بیان موضوعاتی، این مساله را به صورت جدی پیش پای مخاطب قرار می‌دهد تا از روایت‌های تکمیلی در کار خود بهره ببرد. از سوی دیگر راویانی مثل آقای سلگی از بیان حرف‌های حماسی و رشادت‌های خود گریزان هستند. این «نه» گفتن نویسنده را مجبور می‌کند تا این حدیث را در دل دیگران بجوید. من در این کتاب به سراغ این اتفاق رفتم و همه به تواتر حرف‌هایی را درباره ایشان و سرگذشتشان روایت کردند. البته نویسنده نیز در این میان مجبور است که اقوال پراکنده آن‌ها را در قالب یک پیکره واحد ببرد. برای کتاب فوق این اتفاق برای من افتاد و من در بازه یک تا یک و نیم ساله مشغول تحقیق برای کتاب بودم.

زنانه‌نویسی از فضای اصل دفاع مقدس دورمان نکند

آخرین سوال گفتگو نیز به نگاه حمید حسام به آسیب‌های امروز ادبیات پایداری در زمینه خاطره‌نگاری اختصاص یافت که وی در این زمینه گفت: حسم این است که ما در هر دوره‌ای مانند فضای سینمای کشور، در مدار تقلید و تکرار حرکت می‌کنیم. به عبارت دیگر انگار نویسندگان نیز به دنبال این هستند که چه چیزی گل می‌کند تا همان را مبنای کار خود قرار دهند. این آسیب به نظرم جدی است.

وی ادامه داد: به عنوان مثال در دوره‌ای صحبت از زنان و نقش آنها در دفاع مقدس و پشت جبهه‌ها رایج شد و ناگهان همه به سراغ نوشتن اثر درباره مصائب  مادران و همسران شهدا رفتند. این سوژه بسیار ارزشمند است اما به نظرم آنقدر رایج شده که در حال دور کردن ما از فضای حماسه و خاکریز است که اصل دفاع مقدس بود. من اصلا انکار نمی‌کنم که باید به آن سوژه هم پرداخت اما به باور من باید همه این سوژه‌ها را در قالب یک قطعه از یک پازل دید و به آنها نگاهی جامع داشت. به عبارت دیگر باید فضای باروت و تپش قلب‌های مادران را در کنار هم داشت و جنگ را نه یکی که رنگین‌کمانی از موضوعات دید که یکی دیگری را تحت الشعاع قرار نمی‌دهد.
 
منبع: مهر
نظر شما
پربیننده ها