خيبر را همت‌ها و باكری‌ها فتح كردند

برادران باكری و شهيد همت از چهره‌های شاخص عمليات خیبر بودند. حميد باكری خودش ما را تا منطقه‌ای هدايت كرد و همان جا شهيد شد. برادران باكری و شهيد همت از جاودانه‌های جنگ هستند كه با سير و منششان درس‌های بزرگی به همه‌ دادند.
کد خبر: ۲۲۹۳۵۳
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۸ - 27February 2017
خيبر را همت‌ها و باكری‌ها فتح كردندبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس،‌ پس از عمليات رمضان دو منطقه رملي فكه و منطقه آبگرفته هور، براي نبرد با دشمن مورد مطالعه قرار گرفت و به ترتيب عمليات والفجر مقدماتي و خيبر در اين دو منطقه به اجرا در آمد.
 
عمليات خيبر عمليات‌ مهمي در تاريخ دفاع مقدس است و اولين عمليات آبي - خاكي قواي مسلح ايران هم به شمار مي‌رود كه اساس طرح‌ريزي نبردهاي گسترده ديگري چون بدر، والفجر8 و كربلاي 5 شد. اين عمليات در دو محور مستقل اجرا شد: در محور زيد، نيروي زميني ارتش و در محور هورالعظيم، سپاه فرماندهي عمليات را به عهده داشت. در محور زيد پيشروي ميسر نشد. ولي در محور هور كه خود به چهار محور فرعي العزيز، القرنه، جزاير مجنون و طلائيه تقسيم شده بود، اغلب اهداف تصرف شد.
 
از سوي ديگر دشمن در اين عمليات به طور بي‌سابقه‌اي از سلاح شيميايي استفاده كرد. فرماندهان بزرگي چون شهيد همت، شهيد حميد باكري و اكبر زجاجي در اين عمليات به شهادت رسيدند. جانباز مرتضي بختياري در عمليات خيبر فرمانده گردان 14 معصوم(ع) از لشكر 8 نجف بود و پيشروي خوبي در اين عمليات داشت. بختياري در گفت‌وگویی روند انجام عمليات را تشريح مي‌كند و اطلاعات و جزئيات زيادي را بازگو مي‌كند.

جبهه‌هاي ما در سال‌هاي اوليه جنگ آمادگي انجام عملياتي بزرگ در وسعت عمليات خيبر را داشت و رزمندگان به لحاظ روحي و رواني آماده اجراي عمليات بودند.

پيش از عمليات خيبر براي مدتي جبهه‌ها دچار ركود شده بود، اما با انجام عمليات والفجر4 دوباره اوضاع در جبهه‌ها برگشت و همه چيز براي انجام يك عمليات بسيار بزرگ آماده شد. زمان شروع عمليات خيبر سوم اسفندماه سال 1362 بود كه رزمندگان طي آن توانستند سر پل بروند و منطقه را بگيرند. از نظر سياسي و نظامي و. . . همه چيز مهياي انجام يك عمليات بزرگ بود و رزمندگان شرايط خوبي را تجربه مي‌كردند. وضعيت روحي و رواني جبهه‌ها و رزمندگان در بهترين شرايط قرار داشت. بيشترين نيرويي كه تا آن زمان در جبهه‌ها حاضر شده بودند براي همين عمليات خيبر مهيا شدند. طرح «لبيك» شور و اشتياق زيادي بين مردم و رزمندگان ايجاد كرده بود. بسيج عمومي به تمام معنا انجام گرفته بود تا عمليات خيبر انجام شود. در كنار اينها عمليات خيبر اولين عملياتي بود كه به صورت آبي، خاكي و هوايي انجام مي‌گرفت. در هر سه جبهه نيروهاي خوب و زيادي توانستند با هم هماهنگ شوند. ارتش و سپاه هماهنگي خوبي در اين عمليات داشتند. نيروي دريايي هم در آب رزمنده‌ها را با قايق آموزش مي‌داد و موقع عمليات آنها را به هورالهويزه مي‌برد و مي‌آورد. هوانيروز هم هلي‌بردمان مي‌كرد تا براي نفوذ در عمق مشكلي نداشته باشيم.

رزمندگان كاملاً توجيه بودند كه قرار است اين عمليات به اين سبك و سياق انجام شود؟

يك سال به صورت مخفي روي عمليات خيبر كار شده بود. بچه‌هاي اطلاعات و شناسايي يك سال روي اين عمليات كار كرده بودند و هيچ اطلاعاتي تا قبل از عمليات به بيرون درز نكرد. زماني كه عمليات شروع شد ما در مناطق ديگري كار مي‌كرديم و يك دفعه به صورت غافلگيركننده‌اي براي انجام عمليات ما را از منطقه‌اي به منطقه ديگري بردند و آنجا توجيه كردند كه قرار است چه اتفاقي بيفتد. قبل از عمليات خيبر، فرمانده سپاه اميدوار بود تا با يك عمليات قدرتمند، هم به رزمندگان در غرب كشور كه فكر مي‌كردند عمليات در جنوب ناممكن شده، پيامي ‌بدهد و هم بتواند دشمن را دچار يك غافلگيري بزرگ كند. طرح عمليات خيبر بعد از آزادسازي خرمشهر خيلي اهميت داشت و مي‌توانست تأثيري جدي در روند جنگ داشته باشد. نيروهاي شناسايي تا پاسگاه‌هايي كه افراد محلي حضور داشتند رفته بودند، فيلمبرداري كرده بودند و اطلاعات خوبي به دست آورده بودند. در منطقه فيلم‌هاي گرفته شده را نشانمان ‌دادند. توجيه نيروها طوري صورت گرفت كه همه براي انجام اين عمليات آمادگي كامل داشتند و مي‌توان گفت تمام كشور آماده انجام يك عمليات بزرگ بود.

در خصوص حفاظت اطلاعات، برنامه خاصي در نظر گرفته شده بود تا دشمن متوجه برنامه‌هايمان نشود؟

در عمليات والفجر مقدماتي كه در منطقه پدافندي براي آموزش‌هاي عمليات آماده مي‌شديم دشمن بيشتر از طريق ماهواره‌هاي هوايي متوجه حضورمان مي‌شد و لو مي‌رفتيم. تجمع نفرات، نيروها و چادرها را مي‌ديدند و اگر ستون پنجم هم مي‌توانست خبري را منتقل كند امكان لو رفتن عمليات به وجود مي‌آمد ولي در اين عمليات چون قراربود اول در جبهه‌هاي مياني و سمت مهران باشد و يك دفعه به سمت جنوب تغيير يافت، اصل غافلگيري كاملاً رعايت شد. رعايت اصل غافلگيري نكته بسيار مهمي در فريب دشمن است و اگر تا آخرين لحظه اين غافلگيري به درستي صورت مي‌گرفت دشمن به سختي امكان پي بردن به برنامه‌هايمان را پيدا مي‌كرد. همچنين نيروهاي اطلاعات، خيلي روي اين عمليات كار كرده بودند. اطلاعات كاملاً حفظ شده بود و برعكس والفجر مقدماتي كه مشكلاتي در زمينه حفظ اطلاعات به وجود آمد تا زمان عمليات توانستيم اطلاعات را حفظ كنيم و به موفقيت برسيم. در ضمن فعاليت‌هاي شناسايي اين عمليات با توجه به رعايت اصل حفاظت، به نيروهاي بومي سپاه خوزستان واگذار شد. ديگر آنكه تغيير در سازمان رزم سپاه پاسداران ايجاد انجام عمليات آبي – خاكي را به وجود آورد. بر همين اساس، يگان دريايي سپاه با نام قرارگاه نوح تشكيل شد. در عين حال، براي جلوگيري از هوشياري دشمن، قرارگاه دريايي سپاه در بوشهر فعال شد تا به اين وسيله تلاش جديد به منظور افزايش فعاليت در خليج فارس تلقي شود.

با انجام اين عمليات دوباره مي‌توانستيم دست بالا را در جنگ داشته باشيم؟

اهداف عمليات خيلي گسترده بود و هر چند همه لشكرها نتوانستند به اهداف نهايي مورد نظر برسند ولي نتيجه نهايي عمليات و ضربه‌اي كه به عراق وارد كرد نتايج بسيار قابل قبول و مثبتي برايمان داشت. لشكر خودمان و لشكر 31 عاشورا تا نزديكي جاده بصره هم رفتيم اما چون از جناح ديگر پشتيباني نشديم مجبور شديم به سمت طلائيه برگرديم. در مراحل اوليه صد در صد موفق شديم اهدافمان را تأمين كنيم. بعد از آن هم چون جزاير را گرفته بوديم همين يك موفقيت بزرگ برايمان بود. با اينكه در اين عمليات سپاه نتوانست به هدف اصلي خود كه تصرف بصره بود دست يابد اما نيروهاي رزمنده توانستند جزاير مجنون را تصرف كنند كه از نظر نظامي يكي از شگفت‌انگيزترين طراحي‌هاي جنگ به حساب مي‌آيد.
 
هرچند در مراحل بعدي يا در سراسر جبهه بعضي اهداف را نتوانستيم بگيريم. اين ملحق نشدن لشكرها به هم به لشكرهاي ديگر هم ضربه مي‌زد. همين كه خودمان از جناحين پشتيباني نشديم برايمان مشكل به وجود آورد. ما در منطقه محاصره شديم و تلفات داديم. عمليات خيبر را بايد جزو عمليات‌هاي موفق دوران دفاع مقدس بدانيم. چون در خاك عراق اتفاق افتاد و رزمندگان توانستند از آب 30 كيلومتري بگذرند كه همين كار خيلي بزرگي بود. اگر الان به جبهه‌هاي سوريه و عراق نگاه كنيد مي‌بينيد يك جزيره بينشان است و نمي‌توانند از آن عبور كنند. اما ما از 30 كيلومتر آب عبور كرديم و خودمان را به آن سمت رسانديم. اين در شرايط جنگي خيلي كار بزرگي است. اگر به جنگ موصل نگاه كنيد مي‌فهميد ما با عبور از رودخانه هورالهويزه چه كار بزرگي انجام داديم.

حضور فرماندها‌ن بزرگ مثل باكري و همت چقدر در روند بالا بردن ميزان موفقيت عمليات تأثير داشت؟

برادرهاي باكري و شهيد همت از چهره‌هاي شاخص اين عمليات بودند. حميد باكري خودش ما را تا منطقه‌اي هدايت كرد و درست همان جا شهيد شد. يعني ببينيد تا چه اندازه همراه با نيروها راه آمده بود. كسي كه جانشين لشكر و فرمانده بوده اينطور با پاي پياده ما را تا بعد از جزاير برد و به نقطه‌اي رسيد كه وسط تانك‌ها گير افتاد و به شهادت رسيد. كاري كه شهيد حميد باكري انجام داد كار بسيار بزرگ و ارزنده‌اي بود. عظمت كار شهيد باكري هم آن زمان و هم در حال حاضر فراموش نشدني است. شجاعتي كه اين مرد بزرگ به خرج داد براي هميشه در تاريخ جنگ ماندگار شد. شهيد همت در جريان عمليات خيبر به همرزمانش گفته بود كه بايد مقاومت كرد و مانع از بازپس گيري  مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. يا همه اين‍جا شهيد مي‌شويم يا جزيره مجنون را نگه مي‌داريم. در آخر هم نيروها پيكر بدون سر و دست حاج ابراهيم را توانستند از روي لباس‌هايي بشناسند كه مسئول تداركات لشكر به او داده بود. برادران باكري و شهيد همت از جاودانه‌هاي جنگ هستند كه با سير و منششان درس‌هاي بزرگي به همه‌مان دادند.

نيروهوايي و هوانيروز تا چه اندازه در پيشبرد عمليات نقش داشتند؟

هوانيروز ما را هلي‌برد و در عراق پياده مي‌كرد و خيلي نقش بسزايي داشت. اولين عملياتي بود كه ما از اين طريق عمل مي‌كرديم و براي ارتش هم تجربه نخستين بود. دريايي هم در حد قايق براي انتقال نفرات بود. همين كارهاي به ظاهر معمولي در شرايط جنگي كه زير نظر شديد دشمن انجام مي‌شد واقعاً سخت و دشوار بود. اين در حالي است كه ما امكانات زيادي هم نداشتيم و به سختي كارها را انجام مي‌داديم. شناسايي يكساله منطقه و پيدا كردن راه‌هاي نفوذ كمك بسيار زيادي به رزمندگان كرد. وقتي عمليات شروع شد عراقي‌ها خيلي غافلگير شدند و فكر نمي‌كردند ما شب اول جزاير را بگيريم. روز اول هيچ كاري نتوانستند بكنند ولي روز دوم جزاير را محاصره كردند. بيشترين گلوله و مهمات را عراق تا آن زمان در عمليات خيبر استفاده كرد. 25 روز جزيره را با خاك يكسان كرده بودند. همچنين حملات و بمباران شيميايي ارتش عراق كار را براي رزمندگان خيلي سخت و دشوار كرده بود. صدام براي نخستين بار گسترده‌ترين حملات شيميايي را براي در هم شكستن پيشروي رزمندگان اسلام به كار گرفت. فرمانده سپاه سوم عراق در يكي از اظهاراتش گفته بودكه ما آنقدر آتش بر جزاير مجنون فرو ريختيم و آنچنان آنجا را بمباران شديد نموديم كه از جزاير مجنون جز تلي خاكستر چيز ديگري باقي نيست.

اين عمليات چه تبعاتي براي طرف مقابل و چه بازتاب‌هايي در سطح بين‌المللي داشت؟

عراقي‌ها اصلاً پيش‌بيني نمي‌كردند نيروهاي ايراني بتوانند از هورالهويزه بگذرند. صدام گفته بود هيچكس از آب هورالهويزه نمي‌تواند عبور كند. اعلام كرده بود هركسي كه بتواند اين سمت بيايد شاهكار كرده است. مي‌گفت از سمت پاسگاه زيد تا دندان مسلح هستيم و تمام سپاه سوم را آرايش داده بود و فكر نمي‌كرد ايراني‌ها به اين سمت برسند. وقتي ما رفتيم خيلي برايشان سنگين بود و كاملاً غافلگير شده بودند. ما پشت سرشان پياده شديم. تا نزديك مقر سپاه سوم عراق هم رفته بوديم و آنجا عمليات تغيير كرد و بايد به سمت طلائيه برمي‌گشتيم و آنجا را باز مي‌كرديم. اين عمليات ضربه مهلك و بزرگي به عراق زد. اين اندازه پيشروي را غير از فاو در عمليات ديگري نداشتيم. نفوذ رزمندگان شوك بدي به عراقي‌ها وارد كرد. عمليات خيبر تأثير بسزايي در روند جنگ داشت. از نظر نظامي، ورود قواي ايران به خاك عراق يك تحول جديد به حساب مي‌آمد زيرا جزاير مجنون يكي از مناطق استراتژيك به شمار مي‌رفت. نبوغ ايراني‌ها در عمليات خيبر به گونه‌اي بود كه رهبران عراق دست به تلاش‌هاي متعددي زدند. صدام به كشورهاي خليج فارس هشدار مي‌دهد كه عراق خاكريز دفاع از آنها است، اگر اين سد فرو ريزد طوفان در مرزهاي خليج فارس متوقف نخواهد شد.
 
منبع: روزنامه جوان
نظر شما
پربیننده ها