به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، اگرچه از آزادسازی خرمشهر، 35 سال و از آزادسازی جنوب لبنان 17 سال میگذرد؛ اما درسهای مقاومت در جنوبغرب ایران و جنوب لبنان هنوز هم برای ملتهایی که به دنبال رسیدن به آزادی از یوغ اشغالگری هستند، از تازگی برخوردار است و هر ملتی میتواند از این درسها برای ایستادگی در برابر متجاوزان استفاده کند.
عراقیها پس از اشغال خرمشهر در پاییز 1359 روی دیوارها این شهر نوشتند: «جئنا لنبقی» (آمدهایم که بمانیم)، اما یکسال و نیم بعد، وقتی رزمندگان مسلمان ایرانی عملیاتی به نام بیتالمقدس آغاز کردند و وارد این شهر شدند، هیچ یک از نیروهای ارتش بعث عراق در این شهر نماند. هیچکس میان عراقی نبود مگر اینکه یا خود را تسلیم کرد یا تصمیم گرفت فرار کند. آنان که تصمیم به تسلیم شدن گرفتند خود را با برادری جمهوری اسلامی رودررو دیدند، اما آنان که به دنبال فرار بودند، طعمه امواج خروشان اروند شدند.
سی سال پس از حضور اشغالگرانه صهیونیستها و به بهانه مقابله تلآویو با نیروهای مقاومت فلسطینی و لبنانی در جنوب لبنان، ارتش اسرائیل برای بار دوم پس از اشغال مزارع شبعا طی جنگ 1967، اقدام به اشغال تمام شهرها و نواحی مرزی جنوب لبنان کرد و بنتجبیل نیز تحت اشغال صهیونیستها درآمد. با این حال مدت زیادی از اشغال بنتجبیل نگذشته بود که ابتدا انقلاب اسلامی ایران پیروز و به فاصله چند سال بعد، خرمشهر از اشغال صدامیان آزاد شد.
پس از آزادی خرمشهر و حمله گسترده اسرائیل به لبنان، نیروهای رزمنده ایرانی برای کمک به جوانان لبنانی وارد این کشور شدند و به آموزش آنان پرداختند تا اینکه خود بتوانند برای بازپسگیری سرزمینشان از چنگ صهیونیستها بجنگند. در نتیجه این آموزشها و دورهها و با تأیید مستقیم امام خمینی(ره)، جنبشی به نام «حزبالله» در لبنان شکل گرفت که شاخه نظامی آن، که «مقاومت اسلامی» نامیده میشد، سالها با ارتش اسرائیل در مناطق جنوبی لبنان جنگید.
سرانجام پس از 18 سال، این جنبش توانست بخش گستردهای از مناطق جنوب لبنان بویژه شهر بنتجبیل را آزاد کند. روزی که این شهر آزاد شد، دبیرکل حزبالله لبنان شخصا وارد آن شد و طی یک سخنرانی اعلام کرد: «به خدا قسم اسرائیل از لانه عنکبوت هم سستتر است!«
بعدها ارتش اسرائیل طی جنگ 33 روزه تلاش گستردهای برای تصرف این شهر، همزمان با حملات هوایی و توپخانهای و موشکی به آن انجام داد که جوانان مقاومت اسلامی، که رزمندگان روزهای اشغال در آن کسوت فرماندهان نبرد را بر تن داشتند، ضربات سختی به این ارتش وارد کردند و به بهای تقدیم دهها شهید، مانع از اشغال این شهر توسط صهیونیستها شدند.
پنج سال پس از پیروزی حزبالله در جنگ سی و سه روزه، نیروهای وابسته به استکبار جهانی همزمان با گسترش اعتراضات عمومی در جهان عرب، طرح به آتش کشیدن کشور سوریه، که طی جنگهای 33 و 22 روزه و پیش از آن از مقاومت حمایت کرده بود، را به مرحله اجرا درآوردند. در ماههای نخست بسیاری از شهرهای سوریه به جز دمشق، لاذقیه، طرطوس و بانیاس، توسط تروریستهای مسلحشده توسط دولتهای غربی- عربی- عبری و دولت ترکیه، اشغال شدند. دمشق نیز به دلیل وجود دو منطقه مهم غوطه شرقی و غوطه غربی در اطراف خود، که هر دو به طور کامل تحت کنترل تروریستها قرار داشتند، در آستانه سقوط قرار گرفت.
با این حال شهر حلب، که بزرگترین شهر سوریه به شمار میرفت و در عمل پایتخت شمالی این کشور محسوب میشد، به دو بخش تقسیم شد. قسمت شرقی حلب در اختیار تروریستهای سوری و خانوادههای آنان، علاوه بر تروریستهای خارجی وارد شده از مرز ترکیه، قرار گرفت و قسمت غرب آن در اختیار حامیان دولت سوریه باقی ماند.
حماقت تروریستها در منطقه عدراء و هتک حرمت بقعه حجر بن عدی یار وفادار امیرالمومنین(ع) و متعاقب آن، تهدید تروریستها مبنی بر تکرار این جنایت در مورد حرم حضرت زینب کبری(س)، باعث ورود نیروهای حزبالله لبنان برای دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) شد. پس از تهدید شهرهای لبنان توسط تروریستها، حزبالله لبنان ناگزیر از گسترش عملیاتهای خود به تمام نواحی تحت اشغال تروریستها در سوریه شد و از همین نقطه آغاز به عملیات در حومه استان حلب کرد.
آزادسازی شهرهای نبل و الزهراء در استان حلب را میتوان یک نمونه کمنظیر از مشارکت رزمندگان لبنانی، سوری، افغان و مستشاران ایرانی جهت پاکسازی نواحی اطراف شهر حلب برای فراهم کردن مقدمات آزادسازی این شهر به شمار آورد. سرانجام عملیات گسترده آزادسازی شهر حلب، پس از ماهها تلاش در نخستین روزهای زمستان 1395 با موفقیت کامل نیروهای مسلح سوریه و محور مقاومت در نبرد با تروریستها، به آزادی این شهر منتهی شد.
در عملیات آزادسازی شهر حلب مستشارانی ایرانی حضور داشتند که آزادسازی خرمشهر را به خوبی به یاد میآورند و حاج قاسم سلیمانی، که خود از فرماندهان آزادسازی خرمشهر بود، در عملیات آزادسازی این شهر نقش فرمانده ارشد را ایفا کرد.
جوانان لبنانی نیز که خود در زمان کودکیشان، خبر آزادسازی بنتجبیل را شنیده بودند، این بار تحت فرمان مردانی که خود سالها قبل در نبرد آزادسازی بنتجبیل و دفاع از آن در جنگ 33 روزه مشارکت داشتند، به نبرد با تروریستهای تکفیری پرداختند تا مهمترین مرکز آنان در شمال سوریه را لوث وجودشان پاک کنند.
اگرچه خرمشهر، بنتجبیل و حلب هر کدام در بخشی از این جهان قرار دارند؛ اما آنچه که باعث وحدت و یگانه آنان شده است، داستانی است که میتوان هسته آن را «مقاومت» نامید؛ داستانی که تا سالها برای نیروهای آزادیبخش در جهان، درسهایی بزرگ در خود دارد.
انتهای پیام/ 421