نویسنده کتاب «به همین سادگی» در گفت‌وگو با دفاع پرس مطرح کرد؛

نگاه «چشم روشنی» به زندگی شهید جمشیدیان

کبری خدابخش گفت: «چشم روشنی» روایتی از زندگی شهید موسی جمشیدیان است، که تا دو ماه دیگر به بازار کتاب می‌آید.
کد خبر: ۲۴۴۶۱۵
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۵ - 26June 2017

«کبری خدابخش» نویسنده کتاب «به همین سادگی» در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس از آغاز جدیدترین اثرش خبر داد و اظهار داشت: در رده مادرانه انتشارات روایت فتح، زندگی‌نامه شهید «محمدرضا تورجی‌زاده» از کودکی تا شهادت را به رشته تحریر درآورده‌ام، که این کتاب در مرحله جمع آوری اطلاعات و مصاحبه است.

وی در توصیف شخصیت شهید تورجی‌زاده، گفت: این شهید بزرگوار در شهر اصفهان نام‌آشنا بوده و مزارش هر روز میزبان زائران است. این شهید عاشق حضرت زهرا (س) بوده و همچون ایشان از ناحیه پهلو مجروح شد و به شهادت رسید. زائران به شهید تورجی‌زاده متوسل می‌شوند. مادر شهید تعریف می‌کرد که دختر و پسری برای ازدواج به محمدرضا متوسل شدند و در نهایت این دو با یکدیگر ازدواج کردند.

خدابخش افزود: شهید تورجی‌زاده مدتی پیش از شهادت به مشهد مقدس سفر کرد و پیش از زیارت حرم امام رضا(ع) به بازار رفت و یک کفن خرید. آن شب خواب امام رضا (ع) را می‌بیند که می‌گوید حاجت تو برآورده می‌شود. پس از بازگشت از مشهد مقدس به جبهه اعزام شد و در منطقه عملیاتی بانه به شهادت رسید.

منتشر نشود///نگاه «چشم روشنی» به زندگی شهید جمشیدیان

وی خاطرنشان کرد: شهید تورجی‌زاده صدا و چهره زیبایی داشت. وی در تمام طول مدت اعزام به جبهه تا شهادت تنها زمانی که مجروح می‌شد، به مرخصی می‌رفت. چند جلد کتاب تا به امروز در خصوص زندگی این شهید به چاپ رسیده است؛ اما این بار از زبان مادر شهید از کودکی تا شهادت محمدرضا بیان می‌شود.

خدابخش با بیان اینکه سال گذشته دو کتاب «به همین سادگی» و «چشم روشنی» را به اتمام رساندم و به انتشارات تحویل دادم، گفت: نگارش کتاب به همین سادگی در اسفند ماه سال 95 به اتمام رسید و در ماه جاری چاپ و منتشر شد. همچنین کتاب «چشم روشنی» در خصوص زندگی‌نامه شهید مدافع حرم «موسی جمشیدیان» از قلعه سفید اصفهان است، که تا دو ماه دیگر وارد بازار کتاب می‌شود.

نویسنده کتاب «به همین سادگی» در تشریح علل انتخاب موضوع سبک زندگی شهدا، عنوان کرد: کتاب به همین سادگی مدتی هرچند کوتاه از آغاز آشنایی فرماندهان زمان جنگ را به نمایش گذاشته است. در ابتدا تصمیم داشتم در خصوص نوجوانی شهدا کتابی تهیه کنم؛ اما پس از مشورت با انتشارات روایت فتح به این نتیجه رسیدیم که با شرایط موجود، کتاب با موضوع سبک زندگی شهدا و ازدواج نوشته شود.

وی ادامه داد: کتاب «به همین سادگی» می‌تواند یک الگو برای جوانان در ابتدای زندگی مشترکشان باشد. در این کتاب می‌بینیم که فرماندهان بزرگ عرصه جنگ در زندگی شخصی هم یک فرمانده و بزرگ‌مرد بودند.

کبری خدابخش کتاب‌های «به همین سادگی»، «شیوه‌های گفتگو در نهج البلاغه»، «هفت سال پادشاهی فرزند»، «جرعه‌ای از معرفت»، «قطره‌ای از دریا»، «بررسی خطاب‌های امام علی (ع) در نهج البلاغه» و «چشم روشنی» را در کارنامه خود دارد.

در بخشی از کتاب به «همین سادگی» تحت عنوان «همبازی کودکی» آمده است:

زمستان سرد و نمناک روزهای سال 58 را مرور می‌کنم، یک به یک، قدم به قدم، قرار بود به خانه خواهر حمید بروم؛ حمید باکری، همان که کودکی‌ام را گاهی با او سر کردم. دبستان و راهنمایی‌ام را با کتاب‌های حمید و مهدی گذراندم، کتاب‌هایی با جلدهایی تمیز و شکیل.

دوستش داشتم، گاهی به چشم برادری، چون برادر نداشتم به حمید احساس نزدیکی می کردم و فکر می کردم شبیه برادر نداشته ام است. پسر عجیبی بود، استعداد هنری اش بسیار بالا بود. آن روزها که درگیر مبارزه علیه شاه ملعون بود نتوانست به دانشگاه راه پیدا کند. خانواده اش او را در رشته عمران آلمان ثبت نام کردند تا برای ادامه تحصیل برود، اما فقط آنجا درس نمی خواند، بلکه به سوریه، فلسطین و همچنین به دیدار امام رفته بود، تازه از آلمان آمده بود که او را در کوچه دیدم ذوق زده داد زدم: «حمید آقا سلام!» حمید خیلی خجالتی بود. سرخ و سفید شد و آرام گفت: «سلام»، وقتی از آلمان برمی‌گشت برایم اعلامیه های امام و کتاب های سیاسی انقلابی می آورد. بعدها حمید اولین و آخرین مردی بود که دوست داشتم من به عقد او درآیم و یک عمر مرد زندگی و سایه سرم باشد.

به من زنگ زد و خواست به خانه خواهرش بروم، کار مهمی داشت. توی فکر بودم تا به در خانه خواهر حمید رسیدم. مدام فکر و خیال های متفاوت، ذهنم را قلقلک می داد که خدایا یعنی حمید چه کاری با من دارد. در منزل خواهرش مثل همیشه آرام و مودب منتظرم نشسته بود. این بار از همیشه آرام‌تر و سر به زیرتر، تعجب کردم. گفت: «از شما یک در خواست دارم، آیا شما با بنده ازدواج می کنید؟» در جوابش فقط خندیدم. حمید آرام و ساده و بی زبان بود.

انتهای پیام/ 131

نظر شما
پربیننده ها