به گزارش گروه سایر رسانههای
دفاع پرس، «محمد کاظم انبارلویی» نوشت: نگاه انسان به تاریخ، هستی و خودش فوقالعاده مهم است. این نگاه باید از دریچه عقل صورت گیرد. اینکه ما چه تعریفی از عقل داشته باشیم نیز مهم است.
عقل، نور است. با این نور می توان سراغ تاریخ و هستی رفت و همه زوایای آن را دید. عقل، نور است. انسان با چراغ عقل، راه سعادت را از شقاوت می تواند خوب تشخیص دهد.
طی سه قرن گذشته در غرب فیلسوفانی ظهور کردهاند که نگاه آنها به عقل و عقلانیت، ابزاری بوده است. آنها جهانی ساخته اند مملو از تناقض، فساد ، تباهی و تبهکاری و ستم.
اغلب فیلسوفان غربی مسیری را رفتند که نبایستی می رفتند. اثرات سوء دیدگاههای فلسفی آنها در کشور ما دو نیروی چپ و راست را تغذیه فکری میکرد و آنها سوخت فکری و ایدئولوژیک خود را از این جماعت می گرفتند.
نیروهای غرب زده با این سوخت فکری، دو نهضت مشروطه و ملی شدن صنعت نفت را به مسلخ بردند و با نهضت اسلامی امام خمینی (ره) درافتادند.
این سوخت فکری میلیونها نفر را در جنگ جهانی اول و دوم به کام مرگ کشاند و پشتوانه تئوریک قتل عام میلیونها انسان بیگناه شد.
این محصول فکری بشر را از جنگ گرم عبور داد و به جنگ سرد و سپس تحریمها رساند. سازمان تحریمها با وقوع انقلاب اسلامی از اشغال لانه جاسوسی پدید آمد. امروز پس از نزدیک به 40 سال به عنوان یک سلاح موثر و نیرومند برای مقابله با انقلاب اسلامی به کار میرود.
امروز هزینه جنگ نظامی و گرم به مراتب بالاتر از فایده آن است، حتی جنگ سرد هم پاسخگو نیست . آمریکا و اروپا با قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و ایدئولوژیک خود هر کشور نافرمانی را با تحریمها ادب می کنند.
امروز سرمایه آمریکایی در هر کار، کارتل و تراست مالی یا اقتصادی مثل خون در جریان است . سیستم تبادل پولی و بانکی تقریباً در تصرف آمریکاییهاست، آنها هر کشوری را بخواهند با همین سیستم تا سرحد تسلیم فلج می کنند. در این نبرد نه نیازی به شلیک گلوله و موشکی است و نه اخم و تخم جنگ سرد! ای کاش کسانی که برای گفتگو با 1+5 رفتند، کارکرد تحریم ها به ویژه تحریم بانکی را درک می کردند.
حرف این مقال پرداختن به تحریمها و جنگ سرد و گرم روزگار ما نیست، یک بحث تئوریک است.
روزگاری در تهران ما، نخبگان برای فرآوردههای فلسفی بویژه فلسفه سیاسی غرب سر و دست میشکستند. حتی گاهی جان خود را برای آن فدا می کردند. جریان مارکسیسم و لیبرالیسم بر اساس همین فرآوردههای فکری، روزگار ما ایرانی ها را در دو نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن نفت را سیاه کردند .
در نهضت امام خمینی (ره) همین دو تفکر خسارات جانی و مالی بسیاری بر روی دست ملت ما گذاشت اما امروز خبری در حوزهها و دانشگاهها از جاذبههای فلسفی و فکری غرب نیست .
کفگیر آنها به ته دیگ خورده است. دیگر مباحث فلسفی جنبش سیاسی و اجتماعی تولید نمی کنند و پیری و فرتوتی خود را طی می کنند. روزگاری در دهه 40 و 50 و 60 جوان ایرانی که از خواب بلند می شد خود را در برابر یک دوجین ایست و ایسم فکری و ایدئولوژیک می دید.
غرب در هزاره سوم فاقد یک دستگاه فکری و فلسفی است که بتواند به انسان ، تاریخ و هستی نگاهی نو داشته باشد.
امروز نگاه امام خمینی (ره) به عنوان یک فیلسوف و حکیم نه به عنوان یک شخصیت سیاسی و بنیانگذار یک نظام الهی، بیش از همه در دپارتمانهای فلسفه، علوم سیاسی و جامعه شناسی مطرح است.
متفکران شرق و غرب عالم دنبال دیدگاههای معرفت شناسی امام (ره) به عنوان پایه اصلی تحولات سیاسی در منطقه و جهان هستند. بی تردید آنها از طریق مبانی فکری امام (ره) به آثار درخشان و دستاوردهای بزرگ فکری و فلسفی دانشمندان و فیلسوفانی چون فارابی ، سهروردی و ملاصدرا و در عصر ما به علامه طباطبایی و ... می رسند.
نگاه این دسته از فیلسوفان الهی و حکمای اسلامی به انسان ، تاریخ و هستی و از همه مهمتر عقل و عقلانیت با فیلسوفان غربی کاملا متفاوت است. این نگاه ریشه در درک عقلانیت و کارکرد و کاربرد آن در شناخت انسان ، هستی و تاریخ دارد.
کسانی که به این سرچشمه رسیدهاند در محافل علمی غرب سانسور می شوند. برخورد با آراء الکساندر دوگین فیلسوف روسی در محافل دانشگاهی غرب از این سنخ است. آنها حتی آراء جدید ریچارد فولی فیلسوف آمریکایی را نیز برنمی تابند.
امروز ایسم ها و ایست های غربی، دیگر جذابیت ندارند. چون غرب حرف جدیدی ندارد. پس جوانان ما چه می کنند؟
امروز هر جوانی در اتوبوس، مترو، تاکسی، در خیابان، بیابان و نیز زیر سقف، سرش در گوشی خودش است. اینکه آن سوی گوشی چه کسی است که برای او پیام تولید میکند، مهم است.
امروز سر جوان ایرانی به چه چیزی گرم است؟ با این جوان چگونه باید سخن گفت؟ فضای مجازی چیست؟ فضای حقیقی کدام است؟ به این سؤالات باید دقیق پاسخ داد. کسی دغدغه پاسخ به این سؤالات را دارد که به این سؤال پاسخ دهد که؛ «در میان توفان های فکری و فلسفی قرن اخیر، از کجا سر درآوردیم؟»
تا وقتی سر را در گوشی موبایل، آن هم سه شیفت بسپری، نمی دانی بیرون از تو چه می گذرد. کافی است این کار را ترک کنی و سرت را در اختیار بگیری و ببینی اطرافت چه می گذرد.
ما در انقلاب اسلامی شهید زیاد دادیم اما شهید حججی گوهری دیگر است. پیام او به جوانان نسل سوم و چهارم این است که سرت را دست خود بگیر تا هویت تاریخی خود را کشف کنی! هویت ما در کربلا، عاشورا و منطق امام حسین علیه السلام برای آزادی بشریت معنا و تفسیر می شود.
ما ایرانی ها مثل برخی ملت ها نیستیم که به گوشه ای از تاریخ معاصر پرتاب شده باشیم. به جای زندگانی، ماندگانی کنیم. ما رسالت تاریخی داریم.
ما در امتداد تاریخ انبیاء و اولیاء الهی قرار داریم. دیدگاه فلسفی ما الهی است، مادی و ماتریالیستی نیست، ریشه ای هم در دنیای مدرن و مدرنیسم ندارد. جوان تراز شهید حججی ها نه سر در گوشی های موبایل دارد و نه در گرو ایسم و ایست های غربی است. سرش را به خدا سپرده و مثل کوه در برابر دشمنان خدا ایستاده است.
مقام معظم رهبری در دیدار با طلاب تهرانی به این مهم همت گماشتند و فرمودند: «یک احساس خلأ فکری و نیاز به فکر جدید در جهان امروز موج می زند. از ایسم های چپ و راست، سرخوردگی وجود دارد. جمهوری اسلامی در مسئله انسان، جامعه و سیاست حرف های نو دارد. ما باید حرف های خودمان را در جهان منتشر کنیم.»
امروز مدرنیسم به دلیل فقد عنصر معنویت، همچون لاشه ای عفن در گوشه اتاق های فکر در غرب افتاده است. بوی عفونت آن حتی دماغ پست مدرن ها را نیز می آزارد.
اسلام به واسطه انقلاب اسلامی، هر روز زیباتر و معطرتر از همیشه در نگاه علما و دانشمندان و فیلسوفان جهان درخشش دارد. امروز همه نگاه ها به حوزه های علمیه و دانشگاه های معتبر جمهوری اسلامی است که با تربیت صدها فیلسوف جوان و حکیم الهی، پاسخگوی نیاز امروز بشر است.
بازخوانی و بازتولید و بازنشر آن به زبان ساده و روز توسط فیلسوفان متألهی که ستارگان پر فروغ سپهر حکمت و فلسفه هستند، می تواند چراغ راهی باشد برای طی مسیر درست تاریخ اندیشه و نیز بطلان ایسم ها و ایست هایی که ریشه در مدرنیسم دارند.
منبع: مشرق نیوز