«بدرستی که گرامیترین شما نزد خدا با تقوا ترین شماست.
این جانب «اکبر توانگر» وصیتی دارم برای تمامی اهل بیتم از آنجا که هر مسلمانی باید قبل از رفتن به سرای باقی سخنان ناگفتهاش را به روی کاغذ بیاورد تا دیگران با مطالعه آن پی به سخنان درونی شخص ببرند، وصیت من نیز جدا از این موضوع نیست و شما عزیزان با مطالعه این چند کلام خواهید دانست که چه خواهیم گفت، اگر چه ممکن است ناقص و ناتمام مانده باشد.
مادر گرامی! ای نور دیده من! تو برای من زحمتها کشیدهای من جوانی را بدست آوردم و تو جوانی خود را فدای من کردی، مادرم! شرمندهام نتوانستم زحمتهای تو را جبران کنم امیدوارم که مرا حلال کنی و مرا عفو کنی و همینطور از بقیه خواهرانم طلب عفو میکنم و امیدوارم اگر قصوراتی دیدید از من بگذرید.
و همینطور از برادرانم طلب حلالیت میکنم امیدوارم آنان نیز مرا حلال کنند و همینطور از بقیه اعضای خانواده چه دوستان و چه اقوام طلب حلالیت میکنم. عزیزان این انقلاب ثمره خون هزاران هزار شهید و هزاران مجروح و معلول میباشد جدا از اینکه مقدار زیادی نیز از جوانان پاک این آب و خاک اسیر دشمن شدند و نصیحت میکنم شما را با تمام وجود حافظ این انقلاب خونین باشید و میخواهم سنگرها را خالی نگذارید و اسلحه من را نگذارید سرد شود و سعی کنید غیبت دیگران را نکنید که همانا خداوند فرموده:
«أیحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا فکرهتموه» سوره حجرات
آیا دوست دارید گوشت برادر مرده خود را بخورید البته که کراهت دارید و غیبت نیز چنین است.
از خواهران عزیزم رقیه، ربابه و هما تقاضا دارم؛ حجاب خود محفوظ بدارند و در سنگر حجاب خون ما شهدا باشید.
وصیتم به برادرانم احمد، حسن، محمد، حسین این است که امام را تنها نگذارید. او خودش فرمود: این انقلاب احتیاج به نگهبانی دارد پس در سنگر بسیج حافظ این انقلاب باشید.
و بدانید در سرای باقی در وعده گاه حق در آن بهشت برین انتظار روی پاک شما عزیزان را دارم چه نیکو مقامی چه سعادت عظیمی و چه از این بالاتر خدا را سپاسگزارم و از او بینهایت ممنونم هر چند کوچکتر از آنم که بخواهم شکری کرده باشم.
به داد خود برسید که وقت تنگ است. خدانگهدار شما»
انتهای پیام/ 181