مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در خصوص حماسه شهید نادر مهدوی و هم
رزمانش چنین فرمودند: امثال نادر مهدوی و آن هایی که همراه او بودند، آن
کسانی که آن کارهای بزرگ را انجام دادند، برق چشم گرفتند از دشمن؛ آبرو
دادند به ملت ایران و قدرت نظام اسلامی را و جمهوری اسلامی را به رخ دشمن
کشیدند؛ اینها باید یادشان زنده بماند؛ اینها باید در تاریخ مکتوب و تاریخ
شفاهی، نامشان و یادشان برجسته شود؛ همچنان که دشمنی های دشمنان هم بایستی
شناخته بشود.
آنها تصویری از خود را به دنیا القا کرده بودند که
فقط کافی بود به کشوری که مشکلی با او پیدا می کردند و یا نقشه ای برایش
داشتند و یا در پی باج خواهی از او بودند، نگاه چپ می کردند یا این که نه،
اعلام می کردند سربازهایمان آماده حمله شده اند و یا این که اظهار میکردند
ناوهای جنگی مان را می خواهیم به سمت شما حرکت دهیم؛ در اکثر موارد تنها
همین تشر کافی بود تا کشور مقابل وادار به تسلیم شده و نظام کشورش از هم
بپاشد و نیازی هم به عملیات نظامی نبود.
این به دلیل هیبت و هیمنه
ای بود که سردمدار نظام سلطه یعنی آمریکا در فکر و ذهن دیگران ترسیم کرده
بود و دیگران هم فکر می کردند همین است و جز این نیست و با این ابرقدرت نمی
شود مخالفتی کرد و چیزی برخلاف میل و خواسته اش اراده و اجرا کرد.
صدها عملیات ریز و درشت و سرنوشت ساز مقابله به مثل دریایی توسط
ناوگروه شهید مهدوی، تغییر معادله تحولات جنگ تحمیلی توسط نیروی دریایی در
خلیج فارس، به استیصال کشاندن کشورهای حامی صدام در خلیج فارس به ویژه
مستاصل کردن حامیان مالی و اقتصادی این رژیم در منطقه، رساندن پیام مظلومیت
ملت ایران سوار بر امواج خبری رخدادهای خلیج فارس که دنیا روی این نقطه
تمرکز و حساسیت ویژه ای داشت و دهها مورد مشابه را اگر در یک کفه ترازوی
ارزیابی قرار دهیم، بی تردید یک چیز دیگر را اگر در کفه دیگر این ترازو
بگذاریم شاید به راحتی این دو کفه با یکدیگر برابری کنند و بلکه این کفه
سنگین تر هم دیده شود و آن چیزی نیست جز درهم شکسته شدن هیمنه و هیبت
آمریکا در خلیج فارس توسط شهید مهدوی و همرزمانش.
هیبت و هیمنه ای
که آمریکا در سالهای پس از ماجرای ویتنام از خود در فضای ذهنی ملت ها و
کشورها القا و ایجاد کرده بود و همواره نان این هیبت و هیمنه تلقین شده را
می خورد و کسی جرأت نداشت به خودش اجازه دهد که در مسیر خواسته های نامشروع
و باج خواهی ظالمانه آنها مانعی ایجاد کند و یا در برابر آنها اندک
ایستادگی و مقاومتی داشته باشد و چنین حالتی در دریا دو صد چندان وجود
داشت.
به این خاطر که ساختار قدرت نظامی آمریکا، دریاپایه است و
برداشت از چنین ساختاری در یک محاسبه نه چندان پیچیده این است که آمریکایی
ها بخشی از بالاترین درجه زور و قدرت و تجهیزاتشان را در رویکرد دریایی
خودشان متمرکز کرده اند.
سردار شهید نادر مهدوی و 9 دلاور دریادل
همرزمش به عنوان نماینده هایی از جامعه همیشه آماده سپاه پاسداران انقلاب
اسلامی، در ماجرای 16 مهر سال 1366 مستقیم و بی واسطه و در عین حال جانانه و
پهلوانانه در برابر زورگویی و تعدی گری ناوگان دریایی آمریکا - در شرایط
بسیار سخت و دشوار آن روزهای خلیج فارس- با کمترین امکانات اما با اراده
ای مصمم و پولادین و پشتوانه ای قوی و مستحکم که ریشه در باور و اعتقاد
عمیق آنها داشت، ایستادند و دست به کار خیلی بزرگی زدند و آن عبارت بود از
"در هم شکستن هیمنه پوشالی ابرقدرتی به نام آمریکا در دریا" و این کار را
تا آخرین نفس به گونه ای استادانه اجرا کردند و این شاید مهلک ترین ضربه به
آنان بود و ساقط شدن بالگرد پیشرفته آنها، تلف شدن تعدادی از نفرات و وارد
شدن خسارت به بخشی از شناورهای آنان در این ماجرا در برابر آن ضربه سنگین،
چیزی به حساب نمی آمد.
یکی دیگر از آثار اقدام ناوگروه شهید مهدوی
این بود که در محاسبات دشمن درباره نیروهای انسانی و توانمندی آدم های
انقلاب اسلامی خانه تکانی اساسی ایجاد کرد و شاید برای نخستین بار بود که
سکانداران نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس با تمام وجود چهره هایی از
نمایندگان جبهه مدافعان انقلاب اسلامی را بی هیچ واسطه ای رؤیت کرده و
تحلیل اجزای انسانی قدرت ما به اتاق های فکر آنها راه پیدا کرد و شاید یکی
از هسته های مقابله آنها با فرهنگ انقلابی ما زمانی شکل گرفت که با حماسه
نادر مهدوی ها به این باور دست پیدا کردند که چطور یک انسان می تواند در
پرتو فرهنگ پاسداری و مکتب انقلاب اسلامی حتی با حداقل امکانات، به باور
ایستادگی در برابر بزرگ ترین قدرت های مدعی عالم دست پیدا کند و استاد
بلامنازع "بهره گیری حداکثری از حداقل امکانات و فرصت ها" شود، به گونه ای
که با ترکیب و تلفیق خاص و ماهرانه ای از قدرت و مهارت، برای زورگویی و
زیاده خواهی موجودی در قواره آمریکا، چالش هایی کاملا واقعی و موانعی کاملا
جدی و عینی ایجاد نماید.
شهید مهدوی و یارانش به عنوان یکی از هسته های اولیه و عملیاتی
نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که با پیروی از مکتب عاشورا،
حماسه به یادماندنی 16 مهر 1366را خلق کرد، علاوه بر درس هایی که به
متجاوزان و تعدی گران داد، خونی تازه و در عین حال سرشار از جرأت، جسارت،
ابتکار، خلاقیت، نهراسیدن از دشمن، ایمان به هدف و باور به تحقق وعده های
خدا را در جان نیروهای انقلاب تزریق کرد تا امتداد این نسل به پشتوانه
دانش، توانمندی و قدرتی که کسب کرده است، مملو از این باور خدشه ناپذیر شود
که می توان با اتکای به چنین قدرت فراهم آمده ی اطمینان بخش، در برابر
مدعی ترین قدرت های سلطه جو و استکباری عالم ایستاد.
در قاموس این
توانمندی، که "نیروی انسانی با مشخصه های انقلاب اسلامی" و "قدرت ترکیبی"
دو رکن اصلی آن است، پیشرفته ترین ناوها و شناورهای دشمن در شرایط اقتضایی و
اشتباه فاحش محاسباتی او، می تواند به آهن پاره ای سرگردان در دریا و یا
قطعاتی از هم گسیخته در قعر آب ها تبدیل شود و پایگاه های استقراری دشمن با
هر استعدادی از نیرو، در یک بازه زمانی غیر قابل تصور به منطقه ای کاملا
فاقد علائم حیات انسانی مبدل گردد.
از این رو اقدام متهورانه و
شجاعت آمیز سرداران شهید مهدوی، گرد، شفیعی، توسلی، محمدی ها، آبسالان و
مبارکی در دریا و آثار و برکات ارزشمند و بی نظیر آن بر روند رشد و توسعه و
بالندگی نیروی دریایی سپاه، جمعی از متولیان امر را به پیگیری جدی این
ایده واداشته است که به پاس مجاهدت های صورت گرفته و نقش مهم نیروی دریایی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دریا و به نشانه قدرشناسی از شهدای گرانقدر
این نیرو در خلیج فارس، روز حماسه سازی و شهادت سردار شهید نادر مهدوی و
همرزمانش به عنوان بهترین گزینه برای نامگذاری روزی به عنوان"روز نیروی
دریایی سپاه" مطرح شود.
به هر حال جریان سیال و همیشه جاری و
سازنده ی نسل شهید مهدوی ها در نظامات گوناگون دفاعی و رزمی مجموعه ای چون
نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با سازمانی از قدرت ترکیبی،
علاوه بر کسب توفیق به عنوان یکی از عناصر دارای بالاترین و تأثیرگذارترین
میزان مشارکت در شکل گیری و ایجاد قدرت بازدارندگی، از رسالت بهینه سازی و
روز آمدسازی اقداماتی که در همین چارچوب هدف گذاری شده است نیز لحظه ای
غافل نبوده و نیست.
دشمن در سایه این قدرت مسلم بازدارندگی، به این
نتیجه و باور رسیده است که شاید آغاز یک جنگ نظامی را تحت کنترل، اختیار و
اراده خودش داشته باشد و بر همین اساس به آن ورود کند اما خوب می داند که
ادامه، پایان و حتی دامنه آن جنگ بی هیچ تردیدی در محدوده توان، اراده،
اختیار و پیش بینی او جایی نخواهد داشت.
بر این اساس، در یک نظام
هزینه- فایده که اتفاقا قلب و مغز محاسبات نظام سلطه استکباری را تشکیل می
دهد و در فضای متأثر از قدرت بازدارندگی موجود، میزان سود- فایده و دستاورد
احتمالی دشمن در برابر آسیب ها، خسارت ها و زیان هایی که به خودش می بیند
بسیار کمتر خواهد بود و شرایط به گونه ای نیست که دشمن هر کاری خواست بکند و
هر خسارتی که اراده کرد وارد نماید و در مقابل پاسخی فراخور و پشیمان
کننده دریافت نکند و حریفی کاملا دست و پا بسته در پیش رو داشته باشد و لذا
حتی اگر اندک تعقلی در ساختار فکری دشمن باقی باشد، کافی است تا به پرهیز
از ارتکاب چنین اشتباهی در برپاساختن جنگی دیگر علیه نظام مقدس اسلامی حکم
دهد.
نتیجه ای که از این معادله می توان گرفت این است که رجز خوانی
و تهدید جمهوری اسلامی ایران به جنگ نظامی، یاوه و هذیان گویی بیش نیست و
یا بر مبنای هوشیاری و آگاهی هایی که امروزه به روشنی حاصل شده، این یاوه
گویی ممکن است در چارچوب یک تاکتیک جنگ و عملیات روانی و یا بر مبنای پروژه
نخ نمای ایران هراسی با هدف جذب و جلب مشتری دست به نقد برای رونق بخشیدن
به کارخانه های اسلحه سازی و انعقاد قراردادها و معاهده های کاملا یک طرفه
به نفع خود صورت می گیرد و حالت دیگری که در دنیای احتمالات و تخیلات و بر
این پایه که فرض محال، محال نیست می توان تصور کرد این که رجز خوانی و
تهدید جمهوری اسلامی ایران به حمله نظامی در حال مستی و زوال عقل و متأثر
از اشتباه فاحش محاسباتی صورت بگیرد که اگر چنین باشد، بارزترین نشانه زوال
عقل زمامداران نظامی است که چنین یاوه ای سر می دهد.
اما نکته
مهم و اساسی، انجام مسئولانه، دلسوزانه و جهادی تکالیف، کارها و مسئولیت ها
و ادامه راهبرد حفظ، نگهداری و تقویت قدرت بازدارندگی و روز آمدسازی آن
است که کار و مأموریت بسیار مهمی است و به لطف خدا با اجماعی که به سمت
حصول نهایی آن در حرکت هستیم، همه زمینه ها برای استمرار چنین راهبردی
فراهم است.
حماسه سازی رزمندگان و سرداران رشیدی همچون مهدوی ها، چمران ها، باکری ها، خرازی ها، جهان آراها، زین الدین ها، بروجردی ها، کاوه ها، صیاد شیرازی ها، همت ها و... در طول سال های دفاع مقدس توانست دیرفهم ترین سیاست گذاران جبهه دشمن را به این نتیجه برساند که انقلاب اسلامی با جنگ نظامی از بین رفتنی نیست و جبهه نظامی علیه این انقلاب، راه به هیچ نتیجه دلخواهی برای آنان باز نخواهد کرد و لذا طبیعی است که به دنبال گشودن جبهه های دیگر و راهکارهای دیگری برای مقابله با نظام قدرتمند جمهوری اسلامی ایران باشند و روزی که موضوع توانمندی هسته ای ما برای تشدید تحریم ها مطرح شد، حتی بسیاری از کودکان جامعه ما با وجود همه کودکی خوب فهمیدند که طرح این موضوع بهانه ای بیش برای تقویت جبهه تحریم علیه مردم ما نیست چرا که اگر دغدغه سلاح هسته ای بود، خود آنها و رژیم های یاغی مورد حمایت آنها که ده ها کلاهک اتمی در اختیار دارند و در حال آزمایش نسل های چندم بمب هسته ای هستند و هیچ کس در دنیا متعرض آنها نیست.
به هر حال دشمن ناامید و ناکام از بکار بستن سایر ترفندها، همه امید و دلخوشی و حتی همه وجودش را به پیگیری روند تحریم ها علیه ما گره زده است، به گونه ای که در این جبهه نیز به مانند آن چه در طول سالهای جنگ تحمیلی دیدیم و اسنادی که برای نسل های امروزمان باقی و در دسترس است، همان دشمن که امروز جبهه عوض کرده است، ارتکاب بالاترین و بدترین جنایت ها را در دستور کار عملیاتی این جبهه نیز قرار داده است و دایره تحریم های خودش را بعضا تا دریغ داشتن برخی داروهای حیاتی و اقلام ویژه بیماران خاص، از مردم و اخلال شرم آور و ددمنشانه در معیشت، کسب و کار و زندگی روزانه مردم ما توسعه و گسترش داده و کار را تا جایی پیش برده است که به تعبیر یکی ازمسئولان، علیرغم همه عوامفریبی هایی که دشمن از خود نشان داده و نقابهای فریبنده ای که به چهره زده و تلاش کرده است تا علیرغم ارتکاب همه جنایت ها، چهره ای مردم دوست به خود بگیرد، اما با این وجود، ددمنشی دشمن در این جبهه نیز علیه ما به مرحله یقین و اثبات و اطمینان رسیده است و اکنون بسیاری از مردمان ما به خوبی می دانند که اگر جریان آب آشامیدنی مردم ما هم به دست این دشمن بود- دشمنی که از ارتکاب هیچ جنایتی ابا ندارد- آب را هم از ملت ما دریغ و مضایقه می کرد و مشمول تحریم خودش قرار می داد.
علیرغم همه موانع و دسیسه های رنگارنگ دشمن، انقلاب و جمهوری اسلامی ایران نه تنها ذره ای از ادامه راه خود برای تحقق آرمان هایش عقب نشینی نکرده و در عزم و اراده او خللی وارد نیامده بلکه به موفقیت های غیر قابل تصور و بسیار مهم و در عین حال تعیین کننده ای نیز دست پیدا کرده است و امروز با عنایت خدای متعال، از بالاترین میزان نفوذ و تأثیرگذاری فکری در سطح منطقه وجهان برخوردار است که از زمان حیات این انقلاب تا امروز، بی سابقه است.
همه اینها نشان می دهد که علیرغم خواست دشمنان و بدخواهان و به رغم همه دسیسه ها و نیرنگ های آنان، چراغ انقلاب اسلامی ایران نه تنها کم فروغ تر نشده که هر چه از عمر آن گذشته بر فروغ و روشنایی آن افزوده شده است.
بی هیچ تردیدی، این شرایط در سایه مجاهدت ها، ایثارها، از خودگذشتگی ها و عملکرد بصیرتمندانه، آگاهانه و هوشمندانه ملت ایران و مؤمنان مخلص و مجاهدان خستگی ناپذیر از یه سو و رهبری های عالمانه و حکیمانه ولی فقیه زمان از سوی دیگر، حاصل آمده است و با حصول چنین شرایطی، لطف و امداد الهی هم زمینه ظهور و بروز پیدا خواهد کرد.
آن چه نباید در هیچ شرایطی از نظر دور داشت، تمرکز و توجه حداکثری به پیگیری روند رو به رشد انقلاب اسلامی و تکیه بر عقیده و باور اطمینان بخش الهی است. روند رو به رشد انقلاب اسلامی در شرایطی که بخشی از آن ترسیم شد، گواه این حقیقت مسلم است که؛ وعده الهی تخلف ناپذیر است مشروط به این که ما بر این راه حقی که در پیش گرفته ایم باقی باشیم و به لوازم آن ملتزم و به انجام تکالیف، وظایف و مسئولیت هایمان متعهد و پایبند باشیم و همه توان و مساعی خودمان را به خدمت بگیریم.
یک بار دیگر یاد و خاطره سردار شهید نادر مهدوی و همرزمان شهیدش و همه شهدای انقلاب اسلامی را گرامی می داریم و معتقدیم که پاسداشت این اسطوره ها و نمادها، تکریم همه سجایای انسانی و فضائل اخلاقی و اشاعه بخش فرهنگ، ایثار، مقاومت و ایستادگی در مسیر حق طلبی است.