یادداشت/ محمدحسن قدیری ابیانه

دشمن‌شناسی در پازل پیشرفت کشور

بر افسران جنگ نرم و همه خواص جامعه فرض است که با شناسایی همه ابعاد دشمنی‌ استکبار، لحظه‌ای از مکر دشمن غافل نشده، با فراست و جامع‌نگری، موانع ترقی و پیشرفت را یکی پس از دیگری از پیش پای نظام اسلامی بردارند.
کد خبر: ۲۶۴۹۱۹
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۸ - 04November 2017
دشمن‌شناسی در پازل پیشرفت کشوربه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس، محمدحسن قدیری ابیانه در یادداشتی نوشت:

سیزدهم آبان ماه هرسال در تقویم انقلاب اسلامی، یادآور روزی مبارک در راستای شناخت ماهیت درونی دشمنان انقلاب اسلامی و سرفصل جهشی بلند به‌سوی «نقطه مطلوب آرمان‌ها» است؛ ازاین‌رو، «دشمن‌شناسی» به‌تصریح رهبر حکیم انقلاب در دیدار اخیرشان با دانش‌آموزان و دانشجویان، یکی از شروط فائق آمدن بر «ترفند دشمنان» و پیشرفت نظام اسلامی در جهت اهداف از پیش تعیین‌شده به شمار می‌آید.

اصولاً شناخت اوضاع داخلی و بین‌المللی برای رشد و بالندگی در جهان کنونی یک امر ضروری است و یکی از مباحث مهم در این رابطه، شناخت موانع پیشرفت است، چراکه طبیعتاً دشمن تلاش می‌کند تا مانع حرکت و پیشرفت کلان جمهوری اسلامی شود. مشکل اینجاست که سلطه‌گران و قدرت‌های جهانی، همیشه بنا ندارند که خصومت خود را آشکار سازند و رویه غالب آن‌ها این است که دشمنی را در پس نقاب دوستی،‌ مخفی می‌کنند که مصداق عینی «پنهان کردن دست چدنی زیر دستکش مخملی» است. وقتی دشمن، ابراز دشمنی می‌کند، کار آسان‌تر است، اما وقتی اهداف بدخواهانه حریف، نه در قالب خصومت‌ورزی بلکه در قالب دوستی، مطرح می‌‌‌گردد، کار دشوارتر می‌شود، زیرا گرگی که لباس میش بر تن می‌کند، خطرناک‌تر از گرگی است که پوششی بر تن ندارد.

آمریکایی‌ها در طول حدود چهار دهه اخیر، دشمنی خود را در ابعاد مختلف، بروز و ظهور داده‌اند؛‌ از حمایت از تروریست‌ها و فتنه‌گران و تلاش برای سازمان‌دهی کودتا گرفته تا پشتیبانی تسلیحاتی، تبلیغاتی، سیاسی، اطلاعاتی و ... از رژیم صدام و اعمال تحریم‌ها. رؤسای جمهور قبلی آمریکا تلاش می‌کردند که دشمنی خود با جمهوری اسلامی ایران را نه با مردم، بلکه به مخالفت با «نظام اسلامی» تقلیل دهند و حتی درصدد بودند خود را دوست ملت شریفمان نشان دهند، ولی طولی نکشید که پرده این سیاست مزورانه نیز فروافتاد.
 
به‌عنوان نمونه، «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا نسبت به اسلافش صریح‌تر سخن می‌گوید و حقیقت خبیث این کشور را آشکارتر می‌سازد، مثل سخنرانی وی در آستانه اجرای تحریم «کاتسا» که ملت ایران را «تروریست»! خطاب کرد؛ هرچند که او شاید بیش از هر مقام دیگری در آمریکا، بهتر می‌داند برچسبی که به ملت ایران زده، سزاوار دولتمردان و اکثر قریب به اتفاقات مسئولین این کشور است.

استفاده از عبارت مجعول «خلیج ع رب ی» برای «خلیج‌فارس»، یک نمونه دیگر از خصومت‌های آمریکا علیه ایران اسلامی است اما واقعیت آن است که دشمنی استکبار با ملت ایران، تنها در دوران انقلاب اسلامی اتفاق نیفتاده است. آمریکایی‌ها با کودتا علیه دولت مصدق، بر سرکار آوردن منسوبین فاسد رژیم شاه و حمایت همه‌جانبه در طول 25 سال حکومت پهلوی دوم، ازجمله کمک به تأسیس ساواک، تأمین وسایل شکنجه، تعلیم شکنجه‌گران و غارت منابع ایران، از هیچ اقدامی برای خصومت با ملت بزرگ ایران دریغ نکردند.

مصدق تصور می‌کرد که با پناه بردن به آغوش آمریکایی‌ها و جلب اعتماد آن‌ها می‌تواند با مشت پر،‌ در برابر انگلیسی‌ها بایستد ولی وقتی‌که تاریخ‌مصرف مصدق منقضی و در کفه ترازوی محاسبه کاخ سفید، وزن شاه از مصدق بیشتر شد، وی را به‌سادگی کنار گذاشتند. به‌این‌ترتیب، آن‌ها حتی به کسی که بیشترین اعتماد را به آن‌ها داشت هم رحم نکرده و او را قربانی مطامع خود در ایران کردند. نتیجه حکومت خاندان فاسد پهلوی، چیزی جز عقب‌گرد کشورمان و جا ماندن از قافله علم در دنیا نبود و تنها عایدی مردم از حاکمیت آن رژیم منحوس، ضرر و خسرانی هنگفت است که به‌ندرت می‌توان نظیر آن را در طول تاریخ مشاهده نمود.

با توجه به این تجربه تاریخی، چنانچه آمریکایی‌ها بر مقدرات ایران اسلامی مسلط شوند، نه‌تنها به مردمی که ادعای حمایت از آن‌ها را دارند رحم نمی‌کنند، بلکه، تصاحب و غارت منابع کشور، ازجمله منابع نفت و گاز را در اولین گام، در دستور کار خود قرار خواهند داد. آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا که با استثمار کشورهای دیگر به این جایگاه رسیده، درعین‌حال، محتاج‌ترین کشور ازلحاظ منابع انرژی است و طبیعتاً جمهوری اسلامی و ملت سربلند ایران، به زیاده‌خواهی آن‌ها تن نمی‌دهد. آمریکا آن‌چنان در اضطرار قرارگرفته که به منابع نفتی ایران و بلکه همه کشورهای نفت‌خیز منطقه، نیاز مبرم دارد ولی اگر آن‌ها نفت ایران را می‌خواهند،‌ باید برای آن هزینه بپردازند، چراکه دوره غارتگری آن‌ها در این آب‌وخاک به پایان رسیده است.

بر اساس آمار رسمی، آمریکا امروز بدهکارترین کشور جهان است و بدهی‌های واشنگتن، قریب به 20 هزار و 500 میلیارد دلار و معادل 5 قرن تولید نفت ایران برآورد شده است، درحالی‌که ما کمی بیش از 100 سال است که نفت را استخراج می‌کنیم. سالانه حدود 2 هزار میلیارد دلار بر بدهی‌های این کشور اضافه می‌شود، یعنی برابر با حدود نیم‌قرن تولید نفت ایران و ظرف دو ماه گذشته، بیش از 450 میلیارد دلار بر بدهی‌های کاخ سفید افزوده‌شده است که با دستکم 10 سال درآمد نفتی کشورمان برابر است. حدود 50 میلیون نفر در شهرهای کوچک و بزرگ آمریکا زیرخط فقر قرار دارند و تمام شاخص‌های این کشور رو به افول می‌رود؛ درنتیجه، جهان تک‌قطبی، علیرغم میل سیاستمداران واشنگتن، به‌سوی چندقطبی شدن در حال حرکت است.

آمریکا برای جلوگیری از این ‌روند، نیازمند تصاحب منابع نفتی و غیرنفتی است تا قطب‌های دیگر در حال شکل‌گیری مثل هند،‌ چین، ژاپن و ... وابسته به نفت و منابعی باشند که در تصاحب آمریکاست تا از این طریق، مانع چندقطبی شدن جهان گردد. بنابراین، هدف نهایی آمریکا، صرفاً سرنگونی جمهوری اسلامی نیست، بلکه آن‌ها به دنبال هدفی بالاتر از آن هستند. قرار نیست که نظام سلطه، به‌زعم خود، ایران اسلامی را ساقط کرده و اجازه دهد که در این پهنه گسترده، حکومت دیگری جایگزین آن شود. باید وضعیت به‌گونه‌ای پیش رود که ملت ایران از منابع ثروت خویش محروم شوند و سپس آن‌ها را تصاحب کنند که جز با سیاست شوم «تجزیه» ایران، این راهبرد شیطانی میسر نمی‌شود. لذا رؤیای تجزیه ایران اسلامی،‌ جزو اهداف ماقبل نهایی آنان بوده و نهایت توطئه‌های آن، تسلط بر همه مواهب خدادادی ایران است.

از سوی دیگر، آمریکا به‌شدت نیاز دارد که با تحقق رؤیای به‌زانو درآوردن ایران، دیگر کشورهای مستقل و مقاوم را هم شکست دهد تا پازل خود را در ایجاد جغرافیای جدید سیاسی منطقه، در امتداد تأمین منافع اقتصادی خود، تکمیل کند. اما مستکبران جهانی با سد محکم جمهوری اسلامی مواجه‌اند و اگر برفرض محال، بر نظام اسلامی فائق آمده و به خیال خود،‌ جمهوری اسلامی را سرنگون کنند؛ آنگاه به سراغ سایر کشورهای نفت‌خیز منطقه نیز خواهند رفت.  حتی اگر کسی به جمهوری اسلامی اعتقاد نداشته باشد، اما تمامیت و حق ملت ایران بر مالکیت ثروت و سرنوشت کشور را به رسمیت بشناسد، باید به شناخت دشمن اهتمام ورزیده و برای دفاع از کیان کشور به دفاع برخیزد؛ به این دلیل غیرقابل‌انکار که دشمن‌شناسی، لازمه پیروزی بر دشمنی‌ها و هموار کردن راه تعالی به‌سوی اهداف و آرمان‌های کشور به شمار می‌آید.
 
خوشبختانه در پرتو بصیرت مثال‌زدنی مردم و به‌خصوص جوانان، سلطه‌گران در بسیاری از توطئه‌های خود با شکست مواجه شده‌اند و در مقابل، هر جا که دشمن امیدوار شده، از ناحیه خوش‌خیالی‌ها و کوته‌بینی‌هایی بوده که از سوی برخی نخبگان و خواص رخ‌داده است. ازاین‌رو، بر افسران جنگ نرم و همه خواص جامعه فرض است که با شناسایی همه ابعاد دشمنی‌های استکبار جهانی، لحظه‌ای از مکر دشمن غافل نشده، با فراست و جامع‌نگری، موانع ترقی و پیشرفت را یکی پس از دیگری از پیش پای نظام اسلامی بردارند و بدون توقف به‌سوی تحقق آرمان‌های بلند کشور حرکت کنند.
 
منبع: روزنامه حمایت
نظر شما
پربیننده ها