با فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی از طریق هنرستان وارد بسیج شد و در پادگان آموزشی قدس همدان آموزشهای نظامی را گذراند.هوش و ذکاوت او در کسب فنون نظامی به قدری بود که در مدت کوتاهی به عنوان فرمانده نیروهای آموزشی انتخاب شد. بعد از آن او فرمانده مرکز آموزش نظامی شد. نیروهایی که توسط علی آموزش دیدهاند بالغ بر چندین هزار نفر هستند.
با آغاز جنگتحمیلی و تجاوز دشمن بعثی به خاک مقدس جمهوری اسلامی با تشکیل و قبول «فرماندهی گردان انصار الحسین (ع)» و به عهده گرفتن مسئولیت آموزش جنگهای کوهستانی در این گردان، به منطقه عملیاتی رفت.درعملیات «مسلم بنعقیل» با اینکه فقط 17 سال سن داشت به خاک دشمن نفوذ کرد و 140 نفر از نیروهای بعثی را که به اسارت رزمندگان ایرانی در آمده بودند از داخل خاک عراق به پشت جبهه انتقال داد و شهامت و شجاعت خود را با این انتقال به اثبات رساند.
علی چیتسازیان با تشکیل «لشکر انصار الحسین (ع) » در همدان به عنوان «فرمانده اطلاعات و عملیات» این یگان برگزیده شد و در بیشترعملیاتهایی که توسط رزمندگان برای مقابله با متجاوزان صورت میگرفت شرکت کرد. از جمله عملیاتهای «والفجر2»، «والفجر 5» و «والفجر 8». او چند بار در این عملیاتها مجروح شد اما هربار با جدیتی بیشتر و عزمی راسختر به جبهه بر میگشت.
علی با وجود اینکه مسئولیت سنگین فرماندهی اطلاعات و عملیات لشکر انصارالحسین(ع) را به عهده داشت ولی هیچگاه از نیروهای مخلص بسیجی دور نمیشد. در مواقع عملیات با اینکه او مأموریت خود را که شناسایی مواضع دشمن بود، از قبل انجام داده بود اما با حضور در عملیات به یاری رزمندگان گردانهای عملیاتی میشتافت.
شهید چیتسازیان درعملیاتهای کربلای 4و5 نیز به عنوان فرمانده محور عملیاتی لشکر انصارالحسین (ع) به مبارزه با دشمنان خدا پرداخت و رشادتهایی را از خود به یادگار گذاشت.تیزهوشی و قدرت تصمیمگیری فوقالعاده او درعملیات باعث شده بود که فرماندهی لشکرانصارالحسین (ع) بگوید:«با وجود علی بسیاری ازمشکلات عملیاتی ما حل میشود.» در نهایت روز چهارم آذر 1366 در حین انجام یک مأموریت گشت شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از دست اندرکاران راهیان نور با ایشان که 16 اسفند سال گذشته در سخنانی بیان کردند: " بندهی حقیر -که خودم هم حاضر بودم، ناظر بودم و خیلی از قضایا را میدانستم- آن کتاب را میخوانم، یک عالَم مطلب از آن کتاب گیر من میآید؛ اشخاص را، شخصیّتها را، حرفها را، حکمتها را [میتوان شناخت]. این مطلبی که ایشان نقل کردند از من، حرف من نیست؛ حرف یک رزمندهی همدانی {شهید علی چیت سازیان} است که اگر چنانچه از سیم خاردار میخواهی رد بشوی، اوّل باید از سیم خاردار نفْست عبور کنی. وقتی گرفتار خودمان هستیم، نمیتوانیم کاری انجام بدهیم؛ این را آنها به ما یاد دادند؛ این را آن جوان 20 ساله یا ٢5 سالهی رزمنده به ما تعلیم داد، از آنها یاد گرفتیم؛ این یک ثروت عظیم است."
منبع: تسنیم