به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «حسین مظفری» سال 1346 در روستای سیاهزار چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام پنج فروردین 1366 در شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحيم
فلا تطع الكافرين و جاهدهم به جهادا كبيرا
از كفار پيروی نكنيد و با آنها به نبرد گستردهای برخيزيد
و لا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
اكنون كه قلم خود را به حركت در میآورم وقت دعا و مناجات است و برادران رزمنده و اهل سنگرهای شلمچه، قرآن میخوانند و دعا میكنند و من هم شروع كردهام به نوشتن وصيتنامه.
مادر عزيزم! شما بايد افتخار كنيد جوانی پرورش دادهايد و او را به اسلام عزيز هديه كردهايد. پس از كوشش فراوان كه برای رفتن به جبهه داشتم به هر دری میزدم آن در بسته شده بود، بالاخره دری از درهای رحمت الهی باز شد و اين بنده روسياه و گناهكار به آن در روی آوردم و موفق شدم. باری برادران و خواهران عزيزم! میروم به جبهه برای پيروزی و اگر در اين راه شهادت بالهايش را گشود و مرا همراه خود به پرواز در آورد چه خوب و نيكوست.
مادرم! درود بر تو كه برايم زحمت كشيدی، از شما تشكر میكنم و اگر حق فرزندی را ادا نكردهام از شما میخواهم كه با روح بزرگواری كه داريد مرا ببخشيد، من اكنون جان ناچيزم را تسليم خدا نمودهام و در راه خدا میدهم، ولی شما فرزندی دلبند را طبق امر قرآن به خدا تقديم كردهای و تو ارزشت بيشتر از من است و والاترين ارزشها را داری.
مادرجان! میدانم كه منتظر بودی روزی برگردم و برايم مراسم عروسی برقرار كنی و ناظر جشن عروسی من باشی، ولی مادرجان! من ترجيح دادم و دوست داشتم كه با تمام شهدای تاريخ باشم، با امام حسين (ع) و يارانش باشم، با شهدای انقلاب و با بهترين دوستانم كه شهيد شدهاند باشم، همراه با آنان عروسی كنم، من ترجيح دادم كه در جبهه خون عروسی كنم و از شما میخواهم كه جز اشک شوق برايم اشک ديگری نريزيد و به جای جشن عروسی، جشن شهادت بپا كنی، برای شهادتم خوشحال باشی و جشن بگيری و چراغانی كنی و از ديگر دوستان و آشنايان دعوت كنيد و شيرينی دهيد و هيچ برايم گريه نكنيد كه راضی نيستم.
آخرين وصيتم به برادران پاسدار، ارتشی و بسيجیها و نيروهای مسلح است، شما برادريد و در جبهههای جنگ حق عليه باطل میجنگيد، به ريسمان الهی چنگ بزنيد و متفرق نشويد كه دشمن در كمين است. كتاب شما، قرآن، مكتبتان اسلام و رهبرتان خمينی عزيز است. باز میگويم راه اسلام راه امام است، مواظب باشيد به بيراهه نرويد.
آخرين وصيتم به ملت ايران چنين است كه به فرمان امام امت خمينی بت شكن باشيد تا فتنه در جهان است دست از مبارزه بر نداريد و لبيک گويان پيش رويد.
خداحافظ به اميد پيروزی»
انتهای پیام/ 181