به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، یک اندیشکده آمریکایی به دولت این کشور پیشنهاد داده از فرصت آشوبهای اخیر در برخی شهرهای ایران برای کاهش قیمت نفت و ضربه زدن به حکومت مستقر در تهران استفاده کند.
اندیشکده «بلفر» از درآمدهای نفتی ایران به عنوان «آسیبپذیرترین» بخش حکومت ایران یاد کرده و خواسته راهبردهای دراز مدت و کوتاهمدتی برای کاهش قیمت جهانی نفت در نظر گرفته شوند.
«ایالات متحده میتواند ـ و بایستی ـ با وارد کردن فشار بر حکومت ایران از ناحیه درآمدهای نفتی که آسیبپذیرترین نقطه آن است از آزادیطلبی مردم ایران حمایت کند. چنین راهبردی بایستی حاوی مولفههای بلند مدت و کوتاهمدتی باشد که هر دو برای کاهش بهای جهانی نفت طراحی میشوند.»
این اندیشکده کاهش بهای جهانی نفت را «سریعترین و مطمئنترین» روش برای «تغییر حکومت» ایران خوانده است. بلفر مینویسد: «از آنجا که ۸۰ درصد بودجه ایران از صادرات نفتی تأمین میشود، فوریترین و مطمئنترین روش برای تغییر حکومت در تهران، کارزاری وسیع برای کاهش بهای فعلی نفت جهانی است.»
اندیشکده «بلفر» یا یادآوری اینکه ایران برای تراز کردن بودجه نیازمند قیمت نفت ۱۳۰ دلاری به ازای هر بشکه است، مینویسد: «به خاطر مردم ایران و ثبات جهانی، نمیتوان اجازه وقوع این اتفاق را داد. واشنگتن بایستی، رهبری این تلاش را به عهده بگیرد.»
«بلفر»، چهار راهکار را برای کاهش بهای نفت مطرح کرده است: «اولاً، لازم است تفاهم نفتی موقت میان عربستان سعودی و روسیه، به عنوان اولین و دومین صادرکنندههای بزرگ نفت جهان برای کاهش تولید نفت متوقف شود.
دوم، ایالات متحده بایستی تلاشهای درازمدت برای افزایش تولید نفت را ادامه دهد ـ کاری که واشنگتن، در حال حاضر با توسعه عملیاتهای حفاری فراساحلی نفت انجام میدهد ـ و با احداث خط لولهها و تأسیسات بیشتر ظرفیت خود برای صادرات نفت و فرآوردههای نفتی را بالا ببرد.
این اقدامات باعث اعمال فشارهایی برای کاهش بهای نفت میشوند اما لازم است آنها با تدابیر کوتاهمدتی همراه شوند که میتوانند اثرات فوری بر قیمت نفت بر جا بگذارند. ایالات متحده بایستی توافقی هم با یک ائتلاف به رهبری عربستان سعودی برای افزاش تولید نفت حاصل کند تا بتواند قیمت نفت را دستکم ۱۰ دلار به ازای هر بشکه کاهش دهد. به علاوه، از آنجا که تهران فاقد سرمایهها و فناوریهای بومی برای افزایش ظرفیت تولید و در نتیجه، افزایش صادرات نفت است، همین ائتلاف بایستی شرکتهای انگشتشمار نفتی که تمایل به سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران دارند را متقاعد کند که فعالیتشان در این زمینه را متوقف کنند.
چهارم، از آنجا که تهران به بازارهای مالی دنیا دسترسی ندارد و بانکهای آمریکایی سرمایهگذاری در ایران را بیش از حد مخاظرهآمیز میدانند، تنها امید اران به بانکهای اروپایی، و در سطحی پایینتر به بانکهای آسیایی است. دولت ترامپ بایستی قاطعانه به بانکهای اروپایی و آسیایی پیام بدهد در صورت اعطای اعتبار به هر شکل به ایران، دسترسی آنها به بازارهای سرمایه آمریکا با خطر مواجه خواهد شد.
انتهای پیام/ 141