گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ «امپراطور جهنم» در پنحمین روز از سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در پردیس سینمایی ملت اکران شد. این فیلم در حوزه آثار استراتژیک سینمای ایران یک اثر شاخص و پیشرو محسوب میشود که متاسفانه قربانی کج سلیقگیهای برخی مدیران فرهنگی و مصلحت سنجی بیمورد دستگاههای مختلف شد.
از این جهت «امپراطور جهنم» فیلم مظلومی است که «پرویز شیخطادی» نیز با همه تلاشی که کرد نتوانست اثرش را از زیر چکمه اندیشههای مسموم مصلحت اندیش خارج کند و در این مسیر خود نیز قربانی شد.
زیر چکمههای امپراطوری مصلحت
چگونه میتوان «امپراطور جهنم» را نقد کرد و سره و ناسره آن را از هم تمیز داد وقتی با فیلمی مثله شده و تقریبا خنثی (به زعم کارگردان و تهیهکننده) روبهرو هستیم. از طرفی سکوت در قبال چنین اثری ظلم مضاعفی به فیلم و صاحب آن است.
اگر در کارنامه سینمای ایران به دنبال اثری استراتژیک هستیم بدون تردید «امپراطور جهنم» اولین گزینه آن است و اگر به دنبال اثری نمادین هستیم باز باید از این فیلم نام ببریم.
«امپراطور جهنم» بدون آنکه به دام نمادسازی افراطی بیافتد، نمادین است. همچنین این فیلم از آثاری است که بر شخصیت استوار است. در این فیلم دیگر مساله داشتن داستان و نداشتن آن مطرح نیست. فیلم قرار است ماهیت وجودی تروریسم را مطرح کند. آن هم از نوع تکفیری آن. در این گونه آثار این شخصیت است که حرف اول را میزند تا داستان، اما این بدان معنا نیست که «امپراطور جهنم» ضد داستان است.
در این فیلم یک داستان یک خطی و بدون حواشی زائد وجود دارد که در این خط سیر داستانی، شخصیت رفته رفته به مخاطب شناسانده میشود. هر چند این خط داستانی کمی دیر شکل میگیرد اما به خوبی پیش میرود و به پایان غیر قابل پیشبینی خود نزدیک میشود.
«ریاض» شیخ فرقه وهابیت است که زیر ترکههای ملای مکتب، قرآن آموخته و از همان کودکی نوعی خشونت مذهبی (که در مذهب وجود ندارد) را تجربه کرده است. او بخاطر تخطی از فرمان ملای مکتب در زیر آب غرق میشود اما زنده میماند.
این تنبیه سخت بر زوایای پنهان شخصیت ریاض تاثیر گذاشته است. سالها بعد ریاض که به عللی در پاریس زندگی میکند، همسرش توسط پلیس فرانسه مورد تعرض قرار میگیرد و پسری به نام سلطان متولد میشود که شیخ او را مشروع اعلام میکند.
در ادامه همسر شیخ به علتی خودکشی میکند و پزشک خانوادگی آنها که یک آمریکایی است شیخ را با افسون زنانه خویش تبدیل به رهبر بخشی از داعشیانی میکند که در فرانسه دست به عملیات تروریستی میزنند.
شخصیت اصلی فیلم در این داستان به خوبی شکل میگیرد و معرفی میشود. در خلال روایت داستان فلسفه داعش به آرامی طرح و مورد بررسی قرار میگیرد. نکته مهم این اثر این است که تفسیر مرام تروریستهای تکفیری بدور از هیاهو و افراط و در خلال دیالوگهای کوتاه و غیر شعاری به مخاطب عرضه میشود. مهمتر از آن این روند عرضه به آرامی شکل میگیرد و مخاطب زیر بمبباران اطلاعات قرار نمیگیرد.
برای شناخت داعش نیازمند صحنههای محیرالعقول نیستیم تا به خشونت این گروه تروریست پیببریم. ما داعش را باید از نگاه داعش بشناسیم.
در «به وقت شام» ساخته «ابراهیم حاتمیکیا» با مساله داعش روبهرو بودیم اما نقطه ضعف این فیلم در این بود که تصویر داعش همانی است که پیش از این میدانستیم حتی در گفتگوی شیخ با کاپیتان ایرانی نه داعش را شناختیم نه دلیل حضور ایران در سوریه را.
اما شیخطادی در «امپراطور جهنم» با وجودی که به داعش بسیار نزدیک میشود، سراغ جبهه مقابل نمیرود. تیزهوشی کارگردان هم در این نوع نگاه است. یعنی شیخطادی همه جهان اسلام را در مقابل داعش قرار داده است و ملیت ایرانی و غیر ایرانی و شیعه و سنی دیگر مطرح نیست.
برای داعشیان، شیعه و سنی هر دو کافرند و جان و مال و ناموسشان بر مجاهدان داعشی مباح است. به فرمان ریاض رهبر سنیها و شیعیان در فرانسه به شهادت میرسند. برای این شیخ متعصب متحجر، قرآنی مهم است که برای خوارج مهم بود.
ریاض عملا خود را جانشین بلامنازع حضرت محمد (ص) میداند و هر حکمی که صلاح بداند میدهد حتی اگر این حکم مغایر با حلال و حرام پیامبر اسلام باشد. در این صورت طبیعی است که او نه امام علی (ع) را قبول دارد نه جناب عمر را. «علی نصیریان» نیز ریاض را به درستی درک کرده و به خوبی زوایای پنهان این نقش را اجرا کرده است.
انتخاب نام ریاض برای رهبر وهابیون و حمایت آلسعود از این شیخ کاملا زیرکانه است. توجه داشته باشیم که پایتخت عربستان چه شهری است. در این صورت درک خواهیم کرد چرا نام این شیخ تکفیری باید ریاض باشد.
شیخطادی در به کارگیری جلوه ویژه به دام افراط و تفریط نیفتاده است. برای اولین بار شاهد هستیم که استفاده از ویژوال افکت در «امپراطور جهنم» در خدمت درام است و این ویژگی در فیلم به یکی از ارکان فیلم تبدیل شده است. اوج استفاده از این جلوههای ویژه را در سکانسهای مسجد، بالا آمدن سطح آب و فرو ریختن مسجد شاهد هستیم. به جرات میتوان گفت که هیچ کارگردان وطنی تا این اندازه بر استفاده دراماتیک از ویژوال افکت مسلط عمل نکرده و مقهور امکانات بصری آن نشده است.
فروریختن مسجد در «امپراطور جهنم» علاوه بر اجرای درست جلوههای ویژه، بار معنایی عمیقی نیز دارد. سرنوشت محتوم شیخ ریاضها را نیز در این سکانس به تصویر کشیده است.
ریاض مسجد را نه به عنوان مکان تعالی و رشد که نماد قدرت و پایگاه حکومتش قرار داده و او در این مسجد کرم بیماری است که پیله میطند اما امیدی به پروانه شدنش نیست. ریاض که روزگاری میخواست حکومت اسلامی را در اروپا و آمریکا محقق کند و جوانان بسیاری را وادار به عملیات انتحاری میکرد و به بهشت کذاییاش میفرستاد، برای حفظ جانش پناهنده صهیونیسم میشود و در کنیسه قرآن آتش میزند تا یهودی بودنش را اثبات کند.
همسر آمریکایی ریاض در واقع شارع مذهب داعشیان است و عروسک گردان عروسکهایی چون ریاض. این زن نماد آمریکا است یعنی در ظاهر زیبا است و در باطن فتانهای هزار رنگ. این زن به ضرورتی عروسکهایی از صندوق بیرون میآورد و بعد از انقضایشان آنها را سر به نیست میکند تا باز عروسک دیگری از صندوق مکر صهیونیستم و امپریالیسم بیرون بیاورد و البته این قصه سر دراز دارد.
اگر «امپراطور جهنم» به هر بهانه تکه تکه نمیشد در جشنواره فیلم فجر سی و ششم با اثر پویاتری روبهرو بودیم. هر چند بسیاری به حضور این فیلم به دلیل ملاحظات سیاسی از قبیل اینکه نمیدانند در مواجهه ما آل سعود چه خواهد شد و مشی سکوت و لبخند در پیش گرفتهاند، مخالفند و جماعتی به دلیل اشکالات روایی در مقابل فیلم گارد گرفتهاند اما باید گفت حضور «امپراطور جهنم» در جشنواره امسال حیاتیتر از چیزی است که فکر میکنیم.
حضور این فیلم در جشنواره و اکران عمومی آن یک بیانیه سیاسی علیه داعش و هر گروهک تروریستی تکفیری است. ساخته شدن این فیلم و سعی در اکران آن در بهترین فصل اکران، خود نوعی مبارزه علیه تروریسم است. به عبارت بهتر حمایت از این فیلم ایستادن در کنار مدافعان حرم و جنگ با همه شیعیان انگلیسی و سنیهای آمریکایی و اربابان صهیونیستی آنان است. امید است مدیران فرهنگی غفلت خود را با اکران مناسب داخلی و پخش درست و اصولی خارجی آن جبران کنند تا تنها فیلم استراتژیک این سالها به بهترین شکل ممکن دیده شود.
انتهای پیام/ 161