ماتوانستیم ۶/علوم و معارف دفاع مقدس در آموزش و پرورش-۳/ حجت‌الاسلام محمدیان در گفت‌وگوی تفصیلی با دفاع پرس مطرح کرد؛

تدوین درس‌هایی برای آشنایی دانش آموزان با شهدا/ «دفاع مقدس» هویت‌ساز است

رییس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی گفت: نهاد تعلیم و تربیت، وظیفه بزرگی دارد و آن انتقال فرهنگ و ارزش‌های دفاع مقدس، ایثار، شهادت و فداکاری است که ما باید این را به نسل‌های بعدی منتقل کنیم.
کد خبر: ۲۸۱۲۵۸
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۶ - 28February 2018

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی یکی از موثرترین مراکز کشور است که می‌تواند در آینده نظام جمهوری اسلامی ایران نقش مهم و اثرگذاری داشته باشد؛ از آن جهت که این سازمان به تالیف کتب درسی می‌‌پردازد و محتوای دروس تحصیلی دانش آموزان امروز و آینده‌سازان جامعه را فراهم می‌آورد.

با توجه به اهمیت این سازمان و نقشی که می‌تواند در تاریخ کشورمان داشته باشد، به گفت‌وگو با حجت الاسلام والمسلمین محی‌الدین بهرام محمدیان رییس این سازمان پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

دفاع مقدس بر زندگی مردم ایران تاثیر گذاشته است

دفاع پرس: سبک زندگی دانش آموزان و معلمان در دفاع مقدس چگونه بود؟ ضمن اینکه به بررسی نقش دانش آموزان و معلمان در دفاع مقدس نیز بپردازید.

محمدیان: دفاع مقدس یک مقطع درخشان از انقلاب اسلامی است و به همین جهت بر نحوه سلوک، رفتار و زندگی آحاد مردم ایران تاثیر گذاشته است.

شعارهای جذاب و گرم انقلابی و روحیه انقلابی، یکپارچگی در ملت را ایجاد کرده بود که گرایش به اسلام و ارزش‌های انقلابی تجلی و ظهور یافت. در دفاع مقدس این معنا مضاعف شد؛ به عبارت دیگر همان روحیه انقلابی با ایثار، شهادت و فداکاری آمیخته شد. ملت ایران، انقلاب و هویت خودش را در معرض یک تهاجم دید و برای دفاع از خود و هویت انقلابی و اسلامی و ارزش‌هایی که سالیان دراز با پشتوانه تفکر اسلامی و شیعی متراکم شده بود، همه آن‌ها را به میدان آورد تا از این یکپارچگی و هویت واحد خودش دفاع کند.

به همین جهت اولین چیزی که در دفاع مقدس به چشم می‌خورد یک خودآگاهی انقلابی در برابر تهاجم دشمن است. هیچ کس تردید نکرد که در برابر دشمن باید ایستاد؛ این یک نوع خودآگاهی بود و همین باعث شد تا عزم‌ها راسخ و ثبات و پایداری ایجاد شود. علیرغم اینکه دفاع مقدس هشت سال طول کشید، از نستوهی ملت ایران کاسته نشد و من بر خلاف برخی از تحلیل‌ها اعتقاد دارم که اگر در سال‌های آخر دفاع مقدس اطلاعات و واقعیت‌های میدان، به درستی منتقل می‌شد و مدیران همان‌گونه که امام فرمودند جنگ را در راس امور قرار می‌دادند؛ با قبول آتش‌بس جنگ را به پایان نمی‌رساندیم؛ با آن که آتش‌بس برای ما به عبارتی پیروزی بود، چرا که در هشت سال دفاع مقدس یک وجب از خاک‌مان را به دشمن واگذار نکردیم. کاری که در جنگ‌های تاریخ ایران به خصوص از دوره زندیه هر جا که جنگیدیم یا جنگ بر ما تحمیل شد، بخشی از کشورمان جدا شد.

در دفاع مقدس همه قدرت‌ها پشت رژیم بعثی بودند و جنگ را بر ما تحمیل کردند و به دنبال شکست ایران و انقلاب اسلامی بودند. یکی از اهداف دشمنان این بود که انقلاب اسلامی را از بین ببرند و ایران را هم تکه تکه کنند. با آنکه این هدف محقق نشد و ما در شکست اندیشه و نقشه دشمن پیروز شدیم، اما می‌توانستیم سقوط صدام را سرعت بخشیم و من اعتقاد دارم که مردم ما ایستاده بودند؛ اما حقایق میدان درست منتقل نشد و آن مدیریت یکپارچه‌ای که باید جنگ را در راس

امور قرار می‌داد، اتفاق نیافتد و بعد از عملیات والفجر 8، سیاست‌زدگی در کشور سرعت پیدا کرد و برخی خواستند در میدان سیاسی، مطامعی را که داشتند، به دست بیاورند و به اعتقاد من این به جنگ لطمه زد و نمونه‌اش هم مجلس سوم است که ما در آن زمان می‌بینیم برخی از سنگرها عوض شد و از فاو به پشت خاکریزها و تهران منتقل شد و برخی از افرادی که در جنگ می‌توانستند موثرتر واقع بشوند، در میدان سیاست حضور جدی پیدا کردند.

ی

انقلاب اسلامی به ما روحیه شجاعت و ایثار بخشید

سبک زندگی مردم در دوران دفاع مقدس، مبتنی بر ایثار بود. ایثار یعنی اینکه آنچه که خود لازم دارم، از آن چشم‌پوشی کنم و جای دیگری که موثرتر است، هزینه کنم. یادمان نمی‌رود کمک‌های مردمی نسبت به جنگ، مردم تهی‌دست، بی‌بضاعت و مستضعف که حتی تخم‌مرغ های خانه‌شان را به جبهه‌ها هدیه می‌دادند. نانی را که در خانه و روستا می‌پختند برای جنگ می‌دادند. شهری‌ها نیز همین‌طور و آن خانمی که جوراب می‌بافت، جوراب را برای رزمنده‌ها می‌فرستاد و هر کس هر آنچه را که داشت در طبق اخلاص می‌گذاشت و بدون هیچ منتی برای دفاع مقدس هدیه می‌کرد. ایثار همین است. شجاعت هم همین است.

یک زمانی، پاسبانی در محله می‌آمد، همانطور که سرش را برمی‌گرداند، مردم فرار می‌کردند. امروز انقلاب اسلامی ما را آنقدر توانا و قدرتمند کرده است که در برابر آمریکا هراس نداریم. در زمان جنگ همین گونه بود. بچه‌هایی که در تاریکی شب، 10 قدم نمی‌توانستند راه بروند، همین‌ها در جنگ میدان‌دار شدند و با یک کٌلت یا اسلحه‌ای که خشابش هم خالی بود، عده‌ای را اسیر می‌کردند. این روحیه شجاعت از کجا دمیده شده بود؟

یادی کنم از شهید غلامرضا اسدی که در پایگاه مسجد محله ما فعالیت داشت و گاهی که از پایگاه به حیاط مسجد می‌رفت به ما می‌گفت چراغ حیاط را روشن کنید و یکی هم دم پنجره بایستد چون که هراس داشت، البته سنی هم نداشت اما همین آدم وقتی که به جنگ می‌رود، چنان شجاعتی از خود نشان می‌دهد که برای اولین بار که به ستاد جنگ‌های نامنظم رفته بودیم، یادم است بالای مدرسه رودابه (شهید براتی‌پور) اهواز، وقتی هواپیماهای عراقی بمباران می‌کردند، این بجای تیربار یا ضدهوایی با ام یک به هواپیما شلیک می‌کرد، یعنی این بچه‌ای که دیروز می‌ترسید، امروز نترس شده بود.

ی

رزمندگان، نبوغ، خلاقیت و ابتکارات خود را در دفاع مقدس به نمایش گذاشتند

موضوع دیگری که در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مشاهده می‌کنیم، این است که نبوغ و خلاقیت‌ها و ابتکارات، خود را نشان دادند. دفاع مقدس توانست، یک سبک زندگی برای مردم ایجاد کند که از نتوانستن‌ها، توانایی‌ها را درآورد. در دفاع مقدس شعار نتوانستن، نمی‌توانیم و نمی‌شود، کنار گذاشته شد. ما زمانی در شب 10 قدم راه نمی‌رفتیم، در جنگ، یک شب تمام را پیاده‌روی می‌کردیم. آن کسی که غذای گرم دست‌پخت مادررا می‌خورد آن غذای گرم را کنار گذاشت و به جبهه آمد و با شیشه مربا چای ‌خورد. همه زرق و برق‌ها کنار رفت و ساده‌زیستی‌ها به میدان آمد.

موضوع دیگری که اگر مورد فهم درست قرار گیرد، مساوات، برادری و برابری بود. در تاریخ صدر اسلام خوانده بودیم که یک خرما بود و بین چند رزمنده تقسیم شد و یا جرعه آبی بود که به هم تعارف کردند و آخر سر همه تشنه لب شهید شدند، در دفاع مقدس همین‌ها را ‌دیدیم و هر چه بود با هم بود. در دفاع مقدس درجه و عنوانی نبود و حتی آن‌هایی که در یگان‌ها عنوان‌دار بودند، سعی می‌کردند ناشناخته باقی بمانند. گاهی اوقات فرماندهان لشکرها، تیپ‌ها و گردان‌ها در تمیز کردن سرویس‌های بهداشتی کمک می‌کردند و در کنار دیگر رزمندگان مانند یک فرد عادی سنگر می‌ساختند. کیسه شن پر می‌کردند و به دوش می‌کشیدند. این‌ها همان جلوه‌های زیبای دفاع مقدس است که در سبک زندگی آدم‌ها، در جبهه ایجاد شد و به پشت جبهه هم منتقل شد؛ و در یک جمله می‌گویم که سبک زندگی دفاع مقدس، سبک زندگی صلواتی بود.

دفاع پرس: آموزش و پرورش تاکنون چه اقداماتی برای تدوین نقش آموزش و پرورش، دانش آموزان و معلمان در دفاع مقدس انجام داده است؟

محمدیان: دفاع مقدس همه را متاثر کرد و یقیناً خدماتی که آموزش و پرورش در آن زمان ارائه داده است، شاید بخشی‌ از آن در شهدای معلم و دانش آموز متجلی شده باشد. ما شهید دانش آموز و حتی شهید دانش آموز شاخص کم نداریم.

انتقال ارزش‌های دفاع مقدس وظیفه نهاد تعلیم و تربیت است

یکی از کارهایی که در ثبت و ضبط ارزش‌های دفاع مقدس انجام می‌شود، کارهایی است که پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس انجام می‌دهد؛ خدا شهید سوداگر را رحمت کند که این پژوهشگاه را بنیان‌گذاری کرد.

آموزش و پرورش نیز به عنوان نهاد و سازمانی که در دفاع مقدس موثر بوده است، زندگی‌نامه شهدای معلم و دانش آموز را توسط معاونت پرورشی خود منتشر کرده است و هر ساله تعداد بسیار زیادی مراسم، بزرگداشت و کنگره شهدا به صورت ملی و استانی برگزار می‌شود.

ولی به اعتقاد من نهاد تعلیم و تربیت، وظیفه بزرگتری دارد و آن انتقال فرهنگ و ارزش‌های دفاع مقدس، ایثار، شهادت و فداکاری است که ما باید این را به نسل‌های بعدی منتقل کنیم. در این زمینه در چند حوزه کار می‌شود؛ یکی از آن‌ها برنامه‌های رسمی (درسی) آموزش و پرورش است و بخشی در برنامه‌های تبلیغی - ترویجی (فوق برنامه‌هایی که توسط معاونت پرورشی انجام می‌شود) است. اما در برنامه‌های درسی یکی از رویکردهای جدی ما، تبیین تاریخ انقلاب اسلامی که بخش زرین آن دفاع مقدس است، می‌باشد. باید این را تبیین کنیم که دفاع مقدس چرا شکل گرفت، تهاجم چگونه آغاز شد و ما در دفاع مقدس چه وظیفه‌ای داشتیم، برخلاف آنکه امروز برخی‌ها تردید ایجاد می‌کنند و شک می‌کنند که چرا ما در برابر دشمن دفاع کردیم. نسل‌های امروز که دفاع مقدس را ندیده‌اند، جنگ و موشک‌باران‌ها را ندیده‌اند، شلیک گلوله‌های ضدهوایی را در دل شب نشنیده‌اند، باید این حس برای آن‌ها تداعی شود. دانش آموزان باید بدانند که در ماه مبارک رمضان و در سر سفره افطاری یا سحری، صدای بمباران و شلیک موشک را در شهرها می‌شنیدیم.

ما اگر در مرزهایمان دفاع نمی‌کردیم، یقیناً شهرهایمان سقوط می‌کرد. نه اینکه شهرهای مرزی ما سقوط می‌کرد، بلکه میانه کشورمان هم سقوط می‌کرد. دشمن با تمام امکانات و تجهیزاتش آمده بود.

ی

قابل اعتماد نبودن دشمن بعثی باید در کتاب‌های درسی تبیین شود

ما باید ابتدا دشمن را متوقف می‌کردیم که کردیم؛ پس از اشغال خرمشهر دشمن را متوقف کردیم و مقاومت جانانه نیروهای شهید جهان آرا در خرمشهر، باعث توقف دشمن شد و پس از توقف باید بازپس‌گیری خاک‌مان از دست دشمن را دنبال می‌کردیم و بعد از آزادسازی و رسیدن به مرزهای بین المللی، باید کاری می‌کردیم که گلوله توپ او به شهرهای ما نرسد و بایستی متجاوز را تا جایی به عقب می‌راندیم که او دیگر نتواند، مجدداً ما را تهدید کند.

برخی که عنوان می‌کنند ما در خرمشهر می‌توانستیم، جنگ را تمام کنیم و اگر جنگ پایان می‌پذیرفت، امکانات زیادی داشتیم و بعدها خسارت نمی‌دادیم، این‌ها یا تاریخ جنگ را خوب نمی‌دانند یا به واقعه‌های بعد از خرمشهر اصلاً توجه ندارند. پس از آزادسازی خرمشهر، رژیم بعث عراق با تحریک آمریکا و مرتجعین منطقه دوباره تجدید آرایش تهاجمی کرد. ما اگر فاو را نمی‌گرفتیم و دشمن را تا بصره به عقب نمی‌راندیم و اگر امنیت پشت جبهه‌ عراق را به هم نمی‌زدیم، آن‌ها می‌توانستند تهاجم کنند. همچنان که در دو سه روزی که گفتیم آتش بس را می‌پذیریم، عراق از دو - سه محور عملیات جدید شروع کرد. اگر ما در خرمشهر دفاع را ناتمام می‌گذاشتیم، یقیناً عراق دوباره حمله می‌کرد. این مطالب باید در کتاب‌های درسی ما تبیین شود. نسل آینده ما باید بداند که ما مهاجم نبودیم، بلکه مدافع بودیم. ثانیاً دفاع ما مقدس بود و جنگ طلبانه نبود. ثالثاً دشمن ما قابل اعتماد نبود. یعنی به نظر من اگر امروز صدام می‌ماند و کمی آرامش پیدا می‌کرد، همان حمله‌ای را که پس از دفاع مقدس به کویت کرد، شاید همان حمله را به نوع دیگر و با تحریکاتی دیگر انجام می‌داد.

یک دختر از این صدام به جا مانده است که عقد و کینه فراوانی دارد و دیدیم که به دنبال این بود تا شکست پدرش را در آشوب‌های داخلی جبران کند، ذات رژیم بعثی تجاوز بوده و است و این را باید تبیین کنیم. ما همچنین باید الگوهای دفاع مقدس را توسعه بدهیم، امروز تبیین دفاع مقدس، یاد شهدا، بیان ارزش‌های دفاع مقدس، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و هویت انقلابی لازم است.

دفاع مقدس و شهدا هویت‌ساز هستند

برخی که از دفاع مقدس با عنوان خشونت‌طلبی یاد می‌کنند و یا هنگامی که عکس شهیدی را به تصویر می‌کشیم، می‌گویند چرا هی عکس شهید می‌کشید که از آن بوی خون می‌آید، این‌ها نمی‌دانند که با خون‌های پاک شهدا، از کشور محافظت شد. این‌ها در ادعاهایشان نیز دروغ می‌گویند؛ چرا که بعضی وقت‌ها می‌بینیم که برخی از اسطوره‌هایی که افسانه هستند و حقیقت و واقعیت بیرونی ندارند، و اگر هم داشتند به همان وسعت و اندازه نبود، برای آنان شعار درست می‌کنند، روزمرگ و یا سالزاد می‌گیرند؛ آن وقت از آنان می‌پرسیم چطور آنان را برای هویت ایرانی لازم و برای مردم ارزش می‌دانید؛ اما شهید همت و شهید پیچک که معلمان شهید بودند و دیگر شهدا را می‌گوییم، اینچنین بودند و خشونت‌طلبی می‌دانید. آیا ما باید یادمان برود که شهید فهمیده، شهید بهنام محمدی و 36 هزار شهید دانش آموز برای حفظ ارزش‌ها و هویت ایرانی اسلامی به شهادت رسیدند؟ این‌ها باید برای نسل بعدی گفته بشود و بیان بشود که جوان امروز باید هویت را در وجود خودش ایجاد و یا حل کند و با آن همزاد بشود که اگر چنین اتفاقی بیافتد، پا در پای شهید فهمیده و یا شهیده ناهید کرمجانی می‌گذارد. این‌ها وظیفه آموزش و پرورش است که چه در برنامه رسمی و چه در برنامه غیردرسی انجام بدهد.

ما اخیراً بحث ورود نام و یاد شهید حججی را در کتاب پایه دوازدهم مطرح کردیم و از همه کسانی که طرح درس می‌توانند بنویسند، خواستیم طرح‌هایشان را بفرستند. اکنون سایت‌ها و کانال‌های تلگرامی در استان‌ها برای شهید حججی ساخته شده است و من می‌بینم که این شهدا چقدر می‌توانند هویت‌ساز باشند و مایه اجتماع و همگرایی هستند.

همه آدم‌هایی که به نوعی به زیبایی‌ها عشق می‌ورزند، با یاد شهید حججی و امثال او عشق می‌کنند.

ما باید این مواردی که ذکر شد را به نسل آینده منتقل کنیم و دستاوردهای دفاع مقدس که نه تنها دستاوردهای سیاسی و اجتماعی بلکه دستاوردهای علمی و توانایی‌های رزمی هستند، نیز بیان شوند. ما در خصوص تکنولوژی ساخت پل‌های متحرک در کتاب‌های فنی و حرفه‌ای، نمونه پل سیدالشهدا (ع) را آورده‌ایم. یا اینکه در خصوص استحکامات جنگی، دستاوردهای دفاع مقدس آورده شده است. قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (ص) که اینقدر نقش فعال در سازندگی کشور دارد، مجموع یافته‌ها، آورده‌ها و ارزش‌های دفاع مقدس است که در کتاب‌ها باید مورد استفاده قرار گیرد.

ی

دفاع پرس: حرکت عظیم راهیان نور دانش آموزی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

محمدیان: راهیان نور یک حرکت هوشمندانه است و می‌تواند در تبیین دفاع مقدس و تحکیم هویت انقلابی و ایثارگری و مشاهده عینی خاطرات اثرگذار باشد. البته این موضوع در حوزه ماموریت معاونت پرورشی و بسیج دانش آموزی است، ولی آمارهای بازدید سالانه بیش از 500 هزار دانش آموز تا یک میلیون نفر از مناطق عملیاتی که در ایام تعطیلات این حضورها بیشتر می‌شود.

دانش آموزان در راهیان نور حس عاشورایی پیدا می‌کنند

برنامه عملی درس آمادگی دفاعی در اردوهای راهیان نور تدارک دیده شده است، البته در بحث راهیان نور باید توجهات بیشتری داشته باشیم. به این معنا که این‌ها دانش آموز هستند و وقتی که از خانواده جدا می‌شوند، باید به لحاظ سلامت و امنیت‌شان بیشتر مراقبت کرد تا آن اثرگذاری مثبت صورت بگیرد و احساس دلتنگی نسبت به محیطی که از آنجا آمده‌اند، نداشته باشند.

آنچه در اردوهای راهیان نور دیده‌ام، احساس همبستگی و همذات‌پنداری در بچه‌ها بوده است. برخی وقت‌ها که توفیق داشتم در کنار دانش آموزان باشم و یا به صورت غیررسمی به راهیان نور بروم، می‌بینم که دانش آموز نوجوانی که وارد منطقه‌ای مانند سوسنگرد می‌شود و یا از مناطق عملیاتی غرب و جنوب کشور بازدید می‌کند و با عناوین شهدا و مشهد شهدا آشنا می‌شود، یک نوع همذات‌پنداری در خود احساس می‌کند و خود را جای آنان می‌بیند.

راز و نیازشان، اشک‌هایشان و دل‌نوشته‌هایشان سمت و سویی پیدا می‌کند. یک موقع با گروهی از راهیان نور با بچه‌های تفحص روبرو شدیم و وقتی دیدم که بچه‌های تفحص با چه دقت و احتیاطی جست‌وجو می‌کنند و انگار که به دنبال عتیقه‌ای هستند که نباید بگذارند خراب بشود، دانش آموزان حس و حالی عاشورایی پیدا کردند و اشک‌هایشان سرازیر شد.

یک وقت با بچه‌ها به جزایر مجنون رفته بودیم و برای آن‌ها توضیح می‌دادم که نیروهای لشکر عاشورا در این منطقه اردوگاه زده بودند و محور عملیات و نحوه عبورمان از کانال تا رسیدن به هور را تشریح کردم که دیدم بچه‌ها از جزئیات هم می‌پرسند و مثلا سوالشان این بود که حمید باکری کجا شهید شد و چرا پیکرش به عقب بازنگشت. من پاسخ دادم که آقا مهدی باکری گفت که اگر توانستید همه را بیاورید وگرنه حمید را نمی‌خواهد، می‌دیدم که دانش آموزان با هم نجوا می‌کنند و می‌گویند فرمانده‌ای که می‌گویند مردمی است، همین است. دانش آموزان از این رفتار شهید باکری الگو می‌گیرند. اگر زمینه شهری ما با آن صحنه بخواند خیلی خوب است و اگر نخواند باید احساس تاسف کنیم. یک فرمانده بزرگ بین برادر خود و دیگر شهدا فرقی نمی‌گذارد و حالا آیا یک مدیر بین نزدیکان خود و دیگر مردم فرقی می‌گذارد.

ی

دفاع پرس: علوم و معارف دفاع مقدس چه نقش و جایگاهی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دارد؟

محمدیان: علوم و معارف دفاع مقدس به صورت مستقیم در سند نیامده است؛ بلکه آنچه سند مکلف می‌کند این است که ما از هویت انقلابی، اسلامی و ایرانی دفاع کنیم و ارزش‌های دفاع مقدس مانند ایثار، رشادت، فداکاری و جهاد را در برنامه‌های درسی داشته باشیم.

در تعلیم و تربیت، امور باید به صورت در هم تنیده مطرح شود، یعنی ما می‌گوییم 5 حوزه داریم، ما باید تفکر، ایمان، علم، عمل و اخلاق را در ارتباط با خدا، خلقت، خلق خدا و خودمان گسترش دهیم. ما همچنین 11 حوزه یادگیری داریم که در این حوزه‌ها، برخی از ارزش‌ها وجود دارد که این‌ها را باید در هم تنیده ارائه کنیم. ارزش‌هایی مانند عفاف، حجاب، شهادت، ایثار، آشنایی با معارف دینی مانند توحید، نبوت، امام عصر (عج)، غیبت، انتظار و نماز باید در هم تنیده آورده شود.

یک دهم گنجینه دفاع مقدس را هم کشف نکرده‌ایم

وقتی این‌ها در هم تنیده می‌آید، می‌بینیم که هم به موضوع حجاب پرداخته‌ایم، هم به موضوع نماز پرداخته‌ایم، هم به موضوع شهید پرداخته‌ایم و هم به موضوع خانواده شهید پرداخته‌ایم، یعنی یادی از خانواده شهیدی می‌کنیم که از شهید و روحیاتش می‌گوید و از ایثار خودش که از فرزندش گذشته است نیز می‌گوید. روحیه فداکاری و حماسه آن شهید را می‌گوید، سپس می‌گوید که آن شهید در وصیت‌نامه‌اش نوشته است که خواهرم سیاهی حجاب تو از سرخی خون من با ارزش‌تر است. ما در اینجا توانسته‌ایم چند ارزش را به صورت درهم‌تنیده صید کنیم و در فرادست مخاطب قرار دهیم.

یا وقتی که تصویری از یک رزمنده در منطقه هور که نیزار وجود دارد و اثر اصابت گلوله توپ نیز در آن دیده می‌شود، منتشر می‌کنیم و آب پخش می‌شود و آن رزمنده بر روی تخته‌ای نشسته و نماز می‌خواند، نشان می‌دهد که ایثار، شهادت و شجاعت ما با نماز گره خورده است. آنجا است که انسان می داند نماز خوف حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عاشورا چه بوده است و این رزمندگان چقدر مطیع امام حسین (ع) بودند.

ی

سند تحول بنیادین نسبت به این نوع مفاهیم تاکید دارد که دامنه بخشی از این مفاهیم دفاع مقدس است؛ اما آنچه که مهم است این است که این‌ موضوعات را بروزآوری کنیم. این گنجینه هر روز باید کشف بشود، ما هنوز یک دهم گنجینه دفاع مقدس را هم کشف نکرده‌ایم. این‌ها باید به زبان امروزی نوآوری و نقل بشود و نسل‌های بعد این‌ها را بشنوند. همچنین از آنجایی که تعداد شهدای اثرگذار ما بسیار هستند، باید تبیین نوبتی انجام بگیرد.

در برخی از مناطق جغرافیایی باید شهدا را به نوبت تبیین کنیم. هر کدام از شهدا در زندگی‌شان جلوه‌هایی دارند. در محل خودمان شهیدی داشتیم که مادرش لال بود. آن شهید که قامت رعنایی داشت، کارگر کارخانه‌ کبریت‌سازی بود. او سوادش در حد ابتدایی بود اما همچون یک عارف باتقوا عازم جبهه‌ها می‌شد. به یاد دارم روز وداع در پادگان عملیات سپاه تبریز، دست مادرش را بوسید و سپس به پای مادرش افتاد و پای مادر پیرش را هم بوسید. چادرش را هم بوسید و گفت من می‌روم و حلالم کن. این رزمنده حدود 3 ماه در جبهه بود و نامه می‌نوشت و آخرین نامه‌ای که نوشته بود و من بعدها خواندم این بود که به مادرش گفته بود که من مقداری پول دارم که دست فلان فرد است، مال شماست. کارخانه‌ هم اگر پولی داد، مال شماست و چند توصیه دیگر کرده بود و در پایان گفته بود که من به دختر همسایه که از خانواده‌ای مستضعف است، قول داده‌ام که اگر از جبهه برگشتم برای او عروسکی بیاورم، اگر شهید شدم و برنگشتم، یک عروسک برای او بخرید و بگویید علی برای تو فرستاده است. این شهید فرمانده شاخص نیست، اما عملش انسان‌ساز است. این‌ها باید گفته و تبیین شود.

یا وقتی که خلبان ما به بغداد می‌رود و می‌خواهد جایی را بمباران کند، می‌بیند چند نفر بی گناه آنجا هستند، او خودش را به خطر می‌اندازد تا جان‌ آن‌ها به خطر نیافتد؛ این‌ها را باید نوشت.

امروز آن شیخک‌ها و آدم‌هایی که روزی پشت صدام بودند، دارند در یمن آدم کشی می‌کنند و به عمد هم آدم‌کشی و کودک‌کشی می‌کنند.

باید تبیین شود که کدام ارزش با کدام ضدارزش مقابله می‌کند. اینجا بحث تکنولوژی، فناوری و میزان ثروت کشورها نیست، امروز باید دید که ما این ارزش را داریم. رزمنده ما این ارزش را داشت که خود را به خطر انداخت تا چهار انسان بی‌گناه کشته نشوند، اما امروز سعودی‌ها، بیمارستان، خانه، مراسم عروسی و مدرسه را به عمد بمباران می‌کنند. این‌ها تفاوت سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی آمریکایی است. سبک زندگی اسلامی برای همه حق حیات قائل است، اما سبک زندگی آمریکایی می‌گوید حیات من مهم است که آن حیات هم حیوانی است.

دفاع پرس: آموزش و پرورش برای معرفی شهدای شاخص در برنامه‌های رسمی و غیررسمی اقداماتی انجام داده است؟

محمدیان: بله از پایه اول تا پایه دوازدهم، کتاب‌های درسی ما نسبت به ارزش‌های دفاع مقدس، شهدا، رزمندگان و تاریخ انقلاب اسلامی به صورت رسالت‌مدار پرداخته است؛ البته نمی‌گویم تمامی حق مطلب ادا شده است، چرا که گفتم گنجینه دفاع مقدس، گنجینه عظیمی است و باید سال‌ها بگذرد تا رگه‌های آن معدن را بیابیم و نسبت به اینکه، این موارد را داشته باشیم، تعصب داریم.

ی

دفاع پرس: یعنی اگر امروز از دانش آموزی در رابطه با شهید همت و یا یکی از شهدای شاخص و معروف بپرسیم، اطلاعی درباره این شهدای بزرگوار دارد؟

محمدیان: ما در اصفهان درسی به نام «فرمانده‌ دل‌ها» داریم که در رابطه با شهید خرازی است. دانش آموزان آن درس را بر سر مزار شهید خرازی یاد می‌گیرند. این حرکت به مثابه یک راهیان نور اما در مقیاس کوچک است.

اخیرا که برای شرکت در کنگره شهدای سیستان و بلوچستان به زاهدان سفر کردم، آنجا دانش آموزانی را دیدم که شهدای منطقه خود را به خوبی می‌شناختند و برای معرفی شهدا غرفه‌ای ایجاد کرده بودند. از آنان در رابطه با سردار شهید شوشتری پرسیدم که دیدم اطلاعات بسیار خوبی دارند.

اما از این سو، نباید غافل شویم که تهاجم دشمن بسیار است و شبهه‌افکنی زیادی می‌کند.

دفاع پرس: دانش آموزان فطرت بسیار پاکی دارند و باید به آن‌ها توجه شود.

محمدیان: بله؛ همه آدم‌ها فطرت پاکی دارند و با فطرت توحیدی متولد می‌شوند، اما تبلیغات، نوع تربیت و محیط موجب غفلت‌ها و نشستن گرد و غبار بر آن فطرت می‌شود.

سرداران و فرماندهان ما پیروز هستند

فضای ضد اسلام و ضد هویت ایرانی و انقلابی، فضای ناجوانمردانه کینه‌آمیزی است؛ یعنی دشمنان در این فضا کینه‌ورزی دارند. فردی که پرچم کشورش را آتش می‌زند، یعنی اینکه در جهالت مطلق قرار دارد. سیب‌زمینی رگ و بخاری دارد اما این فرد رگ و بخاری هم ندارد.

امروز نه تنها دوستان بلکه دشمنان نیز به سردار سلیمانی احترام نظامی می‌گذارند. اینکه در داخل کشور کسی عکس ایشان را پاره کند، یعنی اینکه در جهالت محض قرار دارد و تحت تاثیر دشمن به شدت فریب خورده است.

موقعی به ویتنام رفته بودم و صحبت از ژنرال جیاپ می‌کردند که این ژنرال، فرانسوی‌ها را شکست داد. یکی از آن پیرمردهای آنجا که معاون وزیر آموزش و پرورش ویتنام بود و در جریان جنگ جهانی دوم جزو نیروهای متفقین بود که به تهران آمده بود، در بحث‌هایمان به یکباره اسم سردار صفوی را آورد و گفت این سردار ژنرال طلایی است. گفتم ژنرال طلایی چیست؟ او با توجه به اینکه سابقه نظامی‌گری داشت گفت: ژنرال طلایی یعنی اینکه دشمن حاضر است برای گرفتن او به اندازه وزنش طلا بدهد. پرسیدم برای چند فرمانده نظامی اینچنین ارزشی قائل هستید که اسم دو سه نفر دیگر آورد که یکی از آن‌ها افغانستانی بود. ما امروز سردار صفوی‌های خودمان را نشناخته‌ایم و نشناسانده‌ایم.

امروز سرداران و فرماندهان ما پیروز هستند، اما بسیاری با کینه به این پیروزی‌ها نگاه می‌کنند.

انتهای پیام/ 221

نظر شما
پربیننده ها