از انقلاب فرهنگی تا ولنگاری فرهنگی-10/

هشدار رهبر انقلاب درباره رکود کار فرهنگی در حوزه کتاب کودک

ایران اسلامی با وجود ظرفیت‌های بالا در ادبیات و منابع فکری‌ غنی، کار شایانی در حوزه ادبیات کودک انجام نداده است. توصیه‌های مقام معظم رهبری که چنان‌که باید مورد توجه قرار نگرفته است، می‌تواند در رشد و ارتقای کتاب کودک موثر واقع شود.
کد خبر: ۲۸۲۷۶۵
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۰:۵۵ - 07April 2018

هشدار رهبر انقلاب درباره رکود کار فرهنگی در حوزه کتاب کودکگروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ با همه تاکیدی که دین اسلام بر اهمیت دادن به کودکان دارد، متاسفانه دستگاه‌های فرهنگی چندان حرکت ثمربخشی در این زمینه نکرده‌اند.

یکی از این حوزه‌ها کتاب است که دارای ظرفیت‌های بالایی برای جهت‌دهی ذهن پویای کودکان به سمت اسلام و مفاهیم انقلابی است.

هر چقدر که دشمنان اسلام و معاندان نظام سعی در استعمار فکری کودکان دارند، مدیران فرهنگی جز چند تلاش محدود و حرکت‌های منفعلانه کار در خوری نکرده‌اند.

مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان کانون پرورش فکری در اردیبهشت 1377 کودکان و نوجوانان درباره اهمیت این موضوع فرمودند: «اگر مسؤولان امور فرهنگی کشور بخواهند مسأله‌ی کودک و نوجوان را آن‌چنان که هست، مورد اهتمام قرار دهند، از ساعات خوابشان هم خواهند زد تا به این مسأله بپردازند. امروز قضیه‌ی تربیت کودک و نوجوان، با گذشته خیلی تفاوت کرده است.

ما می‌خواهیم از این نسلی که امروز در اختیار یکایک ماست، چه ساخته شود؟ آینده‌ای را که آنها خواهند ساخت و پرداخت و پیش برد، چگونه تصویر کرده‌ایم؟ اگر حقیقتاً به آرمان‌های اسلامی و ملی و عظمت ایران و ایرانی و جبران راهی که دست‌های استبداد سیاه در این صدوپنجاه سال، دویست سال اخیر ما را در آن کشانده است، فکر می‌کنیم؛ اگر اینها برایمان مهمّ است و به آینده به معنای حقیقی کلمه اهمیت می‌دهیم، پس بایستی به تربیت کودک و نوجوان خیلی بپردازیم، درباره‌ی آن خیلی فکر کنیم و اهمیت آن را خیلی بشناسیم. احساس می‌کنم برای برخی از مسؤولان امور فرهنگی مسأله به این شکل مطرح نیست!»

آینده نگری قابل تامل رهبر انقلاب در باب اینکه کودکان امروز صاحبان قدرت و ارکان آینده نظام اسلامی هستند، در مدیران فرهنگی دیگر شکل پررنگی ندارد.

گویا برای آنها مهم حالی است که در آن زندگی می‌کنند. هر چند برنامه‌ریزی برای جوانان و تامین منابع فکری آنان مهم است، که البته آن هم به درستی اجرا نمی‌شود، با این حال حضوری فعالی در حوزه کودک و نوجوان ندارند.

رهبری نیز در ادامه بیانات‌شان در ارتباط می‌فرمایند: «امروز کودک ما آگاهی و هوشیاری‌ای دارد که داده‌ی تردیدناپذیر جو و فضای انقلاب است. در گذشته این آگاهی‌ها، این آزادی‌ها و این روح استفهام و این میل به دانستن، نبود. دسترسی‌هایی هم وجود دارد که در واقع دسترسی کودک ما، یک منبع فرهنگی نیست؛ بلکه با دید درست، دسترسی مراکز هدایت کننده‌ی فرهنگ در سرتاسر دنیا برای القای مقاصد استعماری به کودک ماست. قضیه از این طرف مطرح است. وقتی که ما از یک متاع فرهنگی فاسد که از طرف دشمنِ کشور، دشمنِ مردم، یا لااقل یک بیگانه‌ی بی‌علاقه حرف می‌زنیم، بعضی خیال می‌کنند که ما از دسترسی‌های فرزندان خودمان ناراحت و نگران هستیم یا شکایتی داریم.»

مقام معظم رهبری با همه تاکیدی بر ارتباط و تعامل فرهنگی با سایر فرهنگ‌ها دارند و همواره با انزوای فرهنگی مخالفت دارند، اما از اینکه کودکان ما مصرف کننده فرهنگ بیگانه باشند و مورد استثمار دولت‌های غربی باشند هموراه ابراز نگرانی کرده و خطرات آن را گوش‌زد می‌کنند. ایشان در این باره می‌فرمایند:

«ما از دسترسی بیگانه به ذهن فرزند خودمان نگرانیم. قضیه از آن طرف، قابل مطالعه و بررسی است. بچه‌ی شما در آغوش شما، در مدرسه‌ی شما، جلوِ روی شماست و شما برای او فکرهایی، آینده‌ای و امیدواری‌ای دارید. ناگهان مشاهده می‌کنید دسترسی یک نفر که حداقل بیگانه است به این بچه، از راه همین کالاهای فرهنگىِ متداول و رسانه‌های گوناگون خبری و فرهنگی، بیشتر از شماست! این، جای نگرانی است و امروز این وجود دارد؛ چه من و شما بخواهیم، چه نخواهیم!»

آنچه رهبر انقلاب به عنوان زنگ خطر به صدا درآورده‌اند در صورت بی‌مبالاتی نهاد‌های فرهنگی به مثابه یک سونامی ویرانگر همه داشته‌های اسلامی و ایرانی ما را از بین خواهد برد.

رمز موفقیت غرب در این نکته نهفته است که آنها با سرمایه گذاری روی مخاطب کودک و شناسایی ذائقه آنها و تغییر این ذائقه به نفع خود نسلی را تربیت خواهد کرد که در جهت منافع‌شان حرکت خواهد کرد.

تنها راه برون رفت از این بحران سرمایه گذاری فکری و اقتصادی روی کودکان است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
در این خصوص می‌فرمایند:
« ما باید گردش کار را تندتر کنیم. ما باید بیشتر تلاش کنیم و می‌توانیم. من اعتقاد دارم ما می‌توانیم بهتر، عینی‌تر، دقیق‌تر و سریع‌تر کار کنیم و نگذاریم. ما جوانان خودمان را تربیت کنیم.»

همچنین معظم‌له درباره اهمیت کار برای کودکان و نوجوانان اشاره داشتند که: «من به شما عرض کنم که شما مربی عزیز، شما که در کتاب‌خانه با کودک مواجه می‌شوید، شما که قصه می‌گویید، شما که کتاب می‌فرستید، شما که کتاب می‌خوانید و شما که در کار هنری و آفرینش هنری خودتان، آن کودک را مخاطب قرار می‌دهید، بدانید که الان درست روی نقطه‌ی اصلی و اساسی حرکت می‌کنید.

شما درست آن کاری را که باید انجام گیرد انجام می‌دهید. آن کسی می‌تواند از کار خود، شاد و خشنود و از رضای الهی خاطرجمع باشد که خلاء لحظه را پر کند. خللء لحظه این است و شما این خلاء را پر می‌کنید. پس، این نکته‌ی اول در مورد اهمیت کار بر روی کودکان و نوجوانان است؛ یا به تعبیر بهتر، برای کودکان و نوجوانان است که در حقیقت برای آینده، برای خانواده‌ها، برای کشور و تاریخ است.»

ایشان در ادامه به عنوان راه‌کاری برای تولید آثار فرهنگی مخصوص کودکان می‌فرمایند: «کشور ما خوش‌بختانه کشور هنر و ادبیّات است. نمی‌خواهم به طور مطلق و بی‌مطالعه ادعایی را بکنم که حالا در خیلی از رشته‌های هنری، یا بلد نیستیم، یا عقبیم، یا مقلّدیم! در این بحثی نیست؛ لیکن طبیعت این تاریخ، بیشتر یک طبیعت ادبی و هنری است و گذشته‌ی ما، طبیعت ما و ادبیّاتِ خیلی قوی ما هم این را نشان می‌دهد.»

معظم‌له پس از ارائه این مسئله با احاطه بر حوزه ادبیات و ظرایف آن، نکاتی را به شرح زیر بیان داشتند:   

«نکتاتی در ادبیات، حائز اهمیت است: یکی پیش بردن ادبیات در هر عصری که به عهده‌ی کسانی است که سروکارشان با ادبیات است و در هر بخشی از بخش‌های ادبیات، نسبت به آن آگاهی، توانایی و خبرویت دارند. یک نکته خرج کردن درست ادبیات در سطح کشور، در سطح جامعه، یا در سطح جهان است؛ هرجایی که در برد ادبیات ماست. البته روزی از قسطنطنیه، یا از استانبول تا آسیای شرقی، برد ادبیات ما بود. خوب؛ زمانی این‌طور بوده است؛ زبان فارسی، زبان دیوانی کشور عثمانی بود.

در همان زمانی که کشور عثمانی دائماً با ایران جنگ داشت، نفوذ زبان فارسی آن‌چنان بود که منشی و دبیر دستگاه عثمانی کار خودش را با خط فارسی، با عنوان فارسی، با تعبیر و زبان فارسی و با شعر فارسی راه می‌انداخت! از این طرف هم تا هند و چین، زبان فارسی برد داشت.

زبان مذهبی بود؛ زبان اداری، زبان دبیران و منشیان و زبان ادبیات و هنر بود. امروز این دایره محدود شده است. زبان فارسی زبانی است با ظرفیت و با کشش. یکی از مراکزی که باید در آن، روی زبان و ادبیّات  مرکز شماست (کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان)؛ چون شما با نسلی کار می‌کنید که آن نسل هرچه را که از شما فرا گرفت، برایش ماندگار خواهد بود.»

رهبر انقلاب تاکید فراوانی بر درست آموزی زبان فارسی دارد تا از این طریق مفاهیم انقلابی و اسلامی به کودکان منتقل شود. ایشان نتیجه درست آموزش زبان فارسی به کودکان را این گونه بیان فرمودند: «اگر امروز کودک ما فارسی را درست یاد بگیرد و بتواند لغت فارسی را در جایی که لازم دارد، استفاده و مصرف کند، اگر شاعر شد، اگر هنرمند، گوینده، برنامه‌ساز، یا کتاب‌نویس شد، شما دیگر خاطرتان جمع است؛ مثل کتاب‌نویس، فیلمنامه‌نویس، گوینده‌ی تلویزیون و افرادی نظیر آنها که در محیط قبلی پرورش پیدا کرده‌اند، نخواهد بود. یعنی شما در حرکت خودتان در کانون، می‌توانید آن دو مقصود و دو وظیفه‌ای را که در باب ادبیات هست، هر دو را با هم تأمین کنید؛ هم ادبیات را پیش ببرید، هم آن را در قشرهای گوناگون  درست صرف کنید. بنابراین به زبان و ادبیّات، باید خیلی اهمیت داده شود.»

رهبر انقلاب درباره ابزار قدرتمندی چون هنر در رشد و تعالی کودکان می‌فرمایند: «زبان هنر زبانی است که هیچ چیزی جایگزین آن نیست. حتی در نوشته‌ها هم بایستی هنر به کار برد. حتی در فرهنگ کلامی هم هنر است که اثر می‌گذارد! یک عبارت را شما می‌توانید دو نوع بیان کنید: هنرمندانه و غیر هنرمندانه. اگر هنرمندانه بیان کردید، اثر می‌گذارد ولی همان عبارت اگر غیرهنرمندانه ادا شد، اثر نخواهد گذاشت! هنر این‌گونه است؛ هیچ چیز جای هنر را نمی‌گیرد. هنر، تا آن نهایی‌ترین لایه‌های ذهن انسان نفوذ می‌کند و ماندگار و سازنده است. هرچه می‌توانید از هنرِ خوب، هنرِ فاخر استفاده کنید.»

رهبر انقلاب از قصه گویی به عنوان هنر مهمی یاد کرده و با تاکید بر رشد و گسترش آن می‌فرمایند: «قصّه‌گویی، هنر بسیار خوبی است. قصه‌های خوب، سازنده‌ی شخصیت کودک است. همان قصه‌های قدیمی را که ما از مادر خودمان، از مادر بزرگ شنیده‌ایم، امروز که مرور می‌کنیم، می‌بینیم در آنها چقدر حکمت وجود دارد! انسان، بعضی از خصال و تفکرات خودش را که ریشه‌یابی می‌کند، به این قصه‌ها می‌رسد.

قصه مقوله‌ی خیلی مهمی است؛ منتها قصه‌های خوب. سعی کنید در این قصه‌گویی، اولین چیزی را که در کودک ایجاد می‌کنید، ایمان باشد. هیچ چیز، معادل ایمان نیست. شما از این بچه، هرچه بخواهید بسازید، باید در او ایمان به وجود آورید. بدترین ضربه‌ای که امپراتوری خبری و هنری زد، این بود که شبکه‌ی عظیم فساد در دنیا را در این سال‌های متمادی راه انداخت هُرهُری مذهبی را رواج داد که انسان به هیچ ستونی متکی نباشد! سعی کنید بچه‌ها را با ایمان کنید؛ ایمان به خدا، ایمان به حقیقت مطلق و ایمان به اسلام.

اگر این بچه‌ها باایمان پرورش پیدا کردند و شما توانستید بذر ایمان را در دلشان بکارید، در آینده می‌شود از آنها هر شخصیت عظیمی ساخت و برای هر کاری مناسبند. البته آن وقت میتوان بر محور ایمان، تعصّب و جمود و امثال آن را پروراند و تنید؛ میتوان صفات عالی، آزاداندیشی، شجاعت، بزرگواری و سماحت را پروراند و تنید. آنچه را که فکر میکنید برای این بچه و برای شخصیت او لازم است، بر محور ایمان بتنید. ان‌شاءاللَّه خداوند شما را توفیق دهد.»

انتهای پیام/ 161 

نظر شما
پربیننده ها