به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، زمانیکه حوادث اواخر سال 1993 را مرور میکنیم، شاهد اتفاقی هستیم که در آن زمان از آن به عنوان صلح بزرگ جهانی یاد میشد. بر روی چمنهای کاخ سفید اسحاق رابین رهبر وقت اسرائیل، یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین و بیل کلینتون که از خوشحالی در پوست خود نمیگنجید، پیمان صلح اسلو را امضا کردند. رسانه ها در آن زمان از این پیمان تعابیر مختلفی را عنوان میکردند، «رهبران شجاع»، «آینده نگر» و «تاریخساز» گوشه کوچکی از این توصیفات بود. آغاز پیمان صلح اسلو با مذاکرات مخفی نمایندگان ساف و اسرائیل در اسلو پایتخت نروژ همراه شد و در نهایت منجر به رسمیت شناختن اسرائیل توسط ساف به عنوان یک دولت قانونی و به رسمیت شناختن ساف توسط اسرائیل به عنوان نماینده فلسطینیان شد.
جهانیان امیدوار بودند که این پیمان نقطهای پایانی بر جنگ و خونریزی میان رژیم صهیونیستی و فلسطینیان باشد؛ اما با گذشت 25 سال از این پیمان هنوز مردمان این منطقه رنگی از صلح و آرامش را در زندگی خود نمیبینند. از سال 1948 که صهیونیستها به این منطقه کوچ کردند، روز به روز بر تعداد کشتههای فلسطینی افزایش پیدا میکند. در این بین نمیتوان از نقش پررنگ باندهای صهیونیستی غافل شد. آنها یهودیان را مجبور کردند به فلسطین مهاجرت کنند در حالی که آنها خود تمایلی به این کوچ نداشتند؛ زیرا که در دین یهود مهاجرت به این سرزمین حرام اعلام شده بود.
یهودیان سعی کردند با ساختن افسانههایی مهاجرت خود به این سرزمین را در دیدگاه جهانیان توجیه کنند. در سال 1948 میلادی بیش از 60 درصد مردم فلسطین مجبور شدند از این کشور خارج شوند و به نوعی میتوان گفت که اولین موج از آوارگان فلسطینی شکل گرفت. شاید بتوان گفت که به انزوا کشاندن فلسطینیان بهانهای بود تا 41 درصد از یهودیان جهان را در این منطقه ساکن کنند.
«فدریکا موگرینی» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نسبت به پیمان اسلو واکنش نشان داد و با انتشار پیامی در توئیتر نوشت: «موضع اتحادیه اروپا پایبندی به پیمان اسلو است و من با این نظر که میگویند این پیمان مرده است مخالفم. تنها راه حل واقعی برای خاورمیانه راه حل تشکیل 2 کشور است و بیت المقدس پایتخت هر 2 کشور بر اساس مرزهای 67 است.»
با نگاهی کوتاه و گذرا به این پیمان پی میبریم که این در توافقنامه تنها بازنده اصلی آن فلسطینی است که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته و از حقوق اولیه خود صرف نظر کرده است. در ادامه به چندین دلیلی که نشان از پایمال شدن حقوق فلسطینیان دارد، اشاره میکنیم.
ماهیت دائمی نبودن این پیمان:
این توافقنامه به گونهای تنظیم شده بود که رهبران رژیم صهیونیستی و فلسطین زمان کافی برای اعتمادسازی و متقاعد کردن ملت خود داشته باشند. در ابتدا برای این پیمان اعتباری 5 ساله متصور بودند؛ ولی اکنون که 25 سال از این پیمان گذشته و به کابوس فلسطینیان مبدل شده است. در همین سو هیچ بند یا مادهای در این قرارداد وجود ندارد که با این موضوع مقابله کرد.
نداشتن محدودیتی در شهرک سازی:
در ابتدا مذاکره کنندگان فلسطینی سعی داشتند در این پیمان، ساخت شهرکهای رژیم صهیونیستی را در یک دوره 5 ساله به حالت تعلیق دربیاورند؛ اما در این امر ناکام ماندند. در حال حاضر و با گذشت ربع قرن از این مذاکرات، صهیونیستها هر زمان و مکانی که اراده کنند شهرکی یهودی نشین میسازند. در حال حاضر هم این شهرکها بهصورت قارچگونه در سرزمینهای اشغالی رشد میکنند.
پناهندگان:
متضررین اصلی این پیمان پناهندگان فلسطینی بودند. این در حالی بود که سازمان آزادیبخش فلسطین خود را عمدتا جنبشی برخواسته از پناهندگان میدانست که در جهت حفظ منافع پناهندگان تاسیس شده است. در این توافقنامه به پناهندگان به عنوان یک مسأله دائمی اشاره میکند که همانند قطعنامه 194 سازمان ملل، هیچ چارچوب یا مرجع اصلی ندارد.
روابط اقتصادی:
«پروتکل پاریس» که از پیمان اسلو نشات گرفته، به صورت حیرتآوری به سود اقتصاد اسرائیل و کسب و کار این رژیم بوده است. رژیم صهیونیستی همچنان ورود کالاها به مناطق فلسطینی را کنترل میکند و از کالاهایی که برای فلسطین ارسال میشود، عوارض گمرکی دریافت میکند. تولیدکنندگان صهیونیستی نیز در بازار آشفته فلسطین، همچنان از انحصار تقریبی محصولاتشان بهرهمند هستند.
محدودیتهای ورود و خروج:
در پیمان اسلو مقرراتی برای حضور دائمی پلیس فلسطین در تمامی گذرگاههای مرزی در نظر گرفته شده بود؛ اما رژیم صهیونیستی پس از انتفاضه دوم در اکتبر 2000، این مقررات را نقض کرد و صدها نقطه بازرسی را ایجاد کرد که تا به امروز پابرجا هستند. در حالی که رژیم صهیونیستی تعهد بر بازگشت به وضعیت پیش از سال 2000 را داشته است، ولی تاکنون این رژیم به تعهدات خود عمل نکرده است.
آب:
کمبود آب از یک سو و اجازه ندادن اسرائیل به فلسطینیها برای حفر چاه که از لحاظ داشتن آبهای زیرزمینی بسیار غنی است، به کمبود شدید آب در این مناطق منجر شده است؛ این موضوع در شرایطی اتفاق میافتد که رژیم صهیونیستی، مقادیر فراوانی از آب یارانهای در اختیار شهرک نشینان خود قرار میدهد.
دیوار:
در پیمان اسلو هیچ اشارهای به دیوار حائل بین رژیم صهیونیستی و فلسطین نشده است. هدف صهیونیستها از احداث این دیوار بر مبنای منافع اسرائیل و حفاظت از شهرکهای یهودی نشین و تقویت مرزهای بیت المقدس اطلاق میشود. در همین حال فلسطینیان به خاطر احداث این دیوار از صهیونیستها در دادگاه لاهه شکایت کرد؛ اما تاکنون اسرائیل زیر بار رای دادگاه مبنی بر غیر قانونی بودن این دیوار نرفت و حاضر به جابهجایی نشد.
انتهای پیام/ 441