به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، در روزهای پایانی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حاج سعید حدادیان - شاعر و مداح اهل بیت (علیهم السلام)- بازدیدی از غرفه انتشارات شهرستان ادب داشت و در پی این بازدید شعری را تقدیم به شهرستان ادب و شهرستان ادبی ها سرودند که در ادامه می آید:
مدتی هست که من
اهل شهرستانم
شهر شوریدهء شعر
شهر شیرین رمان و قصه
شهر ایمان و ادب
شهر عسل
شهر رطب
وسعت شهر پر از زهره و ناهید
پر از بهرام است
مثل منظومهء خورشیدی نیست
راه شیری دارد
شهر ما شعر امیری دارد
اهل شهرستانم
این نیستان قلم
این شبستان ادب
شرط شاعر شدن این است
مودب باشی
پر از احساس ترحم به پر پروانه
پر از احساس تعلق به کبوتر در ده
پر از آواز قناری در باغ
پر از آوای خلیج
پر از اندوه غریبانهء یک ویرانه
و پر از حسرت یک قایق بی ماهیگیر
و پر از حرمت یک سفرهء خالی از نان
باید از عشق لبالب باشی
روح این شهرستان
دختر سورهء نان
پسر عرفان است
شهر ما خانهء عشق
وطن باران است
چه کسی می داند
چقدر خندهء نوزاد غزل شیرین است؟!
و رباعی به همآوایی نیمایی گفت:
جشن میلاد غزل شیرین است
حرفها بسیار است
هر کجا برق شهابی روشن
هر کجا
سوسوی آغاز ستاره پیدا
شهر ما میآید
شهر ما سیار است
اهل شهرستانم
در بساطم گاهی آش رشته، سنگک
کاسهء شلهقلمکاری هست
من کجا شاعر این شهر کجا...
پسرم! کاری هست؟
پسرم! باید اول دو سه پیمانه گریست
تا به یک گل نگریست
گل سبحانالله گوشهء باغچه هم کوچک نیست
دل بیچارهء من
باز دنبال بهاریست که عاشق شده است
شور پاییز تویی
جشن امضا نبرد شعر تو را
جشن ما
جشن حنابندان بود
پرسه در خون دل خویش زدن
بهترین کار هنرمندان بود
بعد از این
با همهء مردم این شهر بگو:
امضا او
امضا هو
من به قول رفقا
حاجیام آری
پسرم!
شعر پرپر شدهام اهل قربانگاه است
غزلی سوختهام
که به مهمانی ماه آمده است
کل دیوان من امروز فقط یک آه است
غزلی سوختهام
که از آوار یتیمان یمن
که از آن سوی حلب آمده است
غزلی سوخته در سوگ فلسطین و دمشق
من و این نیمهء جانی که به لب آمده است
ای شما
آبی چشمان حسین همدان
ای شما
سرخی فریاد نگاه حججی
ای شما
سرعت قالیچهء پرواز سلیمان دمشق
ای همه هدهد عشق
جشن میلاد من و سوگ فلسطین
هیهات!
باید ای اهل ادب
شب جشن میلاد
شب فریاد شود
جشن میلاد من آن است
که با شعر شما
قدس آزاد شود
منبع: فارس