گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: رزمندگان با نثار جان خود رسالت عظیمی را بر دوش بازماندگان گذاشتند. ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی و ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، اما هنوز برخی از شهدا برای مردم، گمنام و ناشناخته هستند. به این منظور خبرگزاری دفاع مقدس در نظر دارد به انتشار زندگینامه شهدایی بپردازد که نامی از آنها به میان نیامده است. در ادامه سرگذشت شهید «مصیب درزی» را میخوانید:
مصیب درزی سال 1339 در تهران متولد شد. وی در دامان پدر و مادری زحمتکش پرورش یافت. پدر شهید درزی با لحافدوزی مخارج خانواده خود را تامین میکرد. او با وجود اینکه به سختی فرزندانش را بزرگ کرد اما هرگز از اینکه فرزندش در راه اسلام و انقلاب به شهادت رسید، گلایه ندارد. این پدر شهید در خصوص اعزام فرزندش به جبهه غرب روایت کرد: «مصیب از آغاز انقلاب همچون دیگر جوانان انقلابی، خود را از صحنه مبارزات حق و باطل به کنار نکشید. صحبت در خصوص شهادت ورد زبانش بود. دوستانش هم برایم از اشتیاق مصیب برای شهادت میگفتند، آن روز گمان نمیکردم که روزی به آرزویش برسد. در آن دوران با مادرش تصمیم گرفتیم که مصیب را داماد کنیم اما با مخالفت وی مواجه شدیم. آن زمان جنگ ایران و عراق به طور رسمی آغاز نشده بود اما دشمن تحرکاتی در مرزها داشت. مصیب پس از مخالفت با ازدواج بحث ثبت نام برای خدمت سربازی را مطرح کرد. او با ثبت نام در حوزه نظام وظیفه به کرمان اعزام و دو ماه بعد به شیراز فرستاده شد. پس از چند ماه خدمت در شیراز از طریق تیپ 55 هوابرد ارتش جمهوری اسلامی شیراز مستقیما به جبهه پاوه اعزام شد. پسرم در 17 شهریور ماه 59 با اهدای سرش، دین خود را به کشور و انقلاب ادا کرد.»
شهید درزی در قسمتی از آخرین نامهاش خطاب به پدر و مادر نوشته است: «لباسی را که من بر تن کردهام و حدود هفت ماه از پوشیدن آن میگذرد، از لباس دامادی هم بهتر است. امیدوارم که با همین لباس هم داماد بشوم و با خون، دست و پایم را مانند دیگر دامادان حنابندان کنم. هیچ چیز در زندگی برای انسان با ارزشتر از شهادت نیست.»
انتهای پیام/ 131