برشی از کتاب «سلام بر ابراهیم 2»؛

حکایت انتخاب محلی که مزار یادبود «ابراهیم هادی» در آنجا ساخته شد

در بخشی از کتاب «سلام بر ابراهیم 2» آمده است: «وقتی می‌خواست برود، به مزار برادرم اشاره کرد و گفت: «عجب جای خوبی دفن شده، من دوست دارم که ان‌شاء‌الله قبرم همین جا کنار شهید حسن سراجیان باشد که هر کسی از کنار این خیابان رد شد به یاد ما باشد.»
کد خبر: ۲۹۸۴۷۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۳ - 06July 2018

حکایت انتخاب محلی که مزار یادبود «ابراهیم هادی» در آنجا ساخته شدبه گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، پهلوان بسیجی «ابراهیم هادی» از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب بود. از این رو بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان غریب کشورمان را که در کتاب «سلام بر ابراهیم 2» گردآوری شده است، آورده‌ایم که در ذیل می‌خوانید:

مزار

«برادرم در عملیات آزادسازی خرمشهر شهید شد. او را در قطعه 26 بهشت زهرا (ع) دفن کردیم. در مراسم او متوجه شدم که «ابراهیم هادی» با موتور یکی از رفقا به آنجا آمد. مادر ابراهیم، دخترعموی ما حساب می‌شد و شهید مهدی خندان نیز پسرخاله ما بود.

او پایش آسیب دیده بود و با عصا راه می‌رفت. وقتی کنار مزار رسید، شروع به روضه‌خوانی کرد. چقدر حالت زیبایی ایجاد شد. او با اخلاص مثال‌زدنی خودش می‌خواند و ما لذت می‌بردیم.

وقتی می‌خواست برود، به مزار برادرم اشاره کرد و گفت: «عجب جای خوبی دفن شده، من دوست دارم که ان‌شاء‌الله قبرم همین جا کنار شهید حسن سراجیان باشد که هر کسی از کنار این خیابان رد شد به یاد ما باشد.»

من این جمله در ذهنم ماند، سال‌ها بعد یک شهید گمنام در محل خالی در کنار برادرم دفن شد. وقتی مزار یادبود ابراهیم، در مجاورت برادرم ساخته شد، تعجب کردم و از خانواده ابراهیم پرسیدم: شما به منظور این مزار را انتخاب کردید؟ پاسخشان منفی بود. اما یقین داشتم که خودش اینگونه می‌خواسته.»

انتهای پیام/ 114

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۵
انتشار یافته: ۱
اسماعیل
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۰۲ - ۱۳۹۸/۰۲/۱۶
0
0
سلام ابراهیم جان، سلام خدا بر تو، زمانی که بدنیا آمدی ، زمانی که خدا را ملاقات کردی و زمانی که با صورتی سفید و درخشان دوباره برانگیخته خواهی شد ، پس آن زمان اسماعیل را بیاد بیاور
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار