به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، عراق همچنان در عذاب بلاتکلیفی است. ناآرامیهای اخیر در استان بصره بازتابی از بلاتکلیفی کشوری است که از تاریخ شکلگیری (1920) تا استقلال (1932)، سرانجام از زمان سقوط رژیم بعثی و اشغال (2003) تاکنون همواره در اندازه یک ساختار سیاسی دولت بدون ملت بروز و ظهور داشته است.
انتخابات پارلمانی 22 اردیبهشت (12مه 2018) ممکن بود در نابسامانی و شکاف میان دولت و ملت در عراق پایان داده و به تشکیل دولت ائتلافی فراگیر بینجامد، اگر چند شرط اصلی پیشاپیش و یا حداقل دورنمایی از لوازم تحکیم حاکمیت نظام سیاسی را فراهم می کرد. در واقع اگر انتخابات دموکراتیک و توزیع عادلانه فرصتها برای رقابت میان دیدگاههای حتی متعارض، شرط لازم برای سامان بخشی به آشفتگی مزمن در عراق محسوب میشود، ولی شرط کافی آن تشکیل دولت قدرتمند و ایده مشترک در خدمت به تحکمیم رابطه دولت ـ ملت است. عراق تاکنون از این نعمت برخوردار نبوده است.
مشکل عراق، آشفتگیهای سیاسی و مطالبه خواهیها و ناامنیهای جاری در آن نیست، بلکه اصلیترین عوامل را باید در فقدان دولت قدرتمند؛ ایدئولوژی و یا به تعبیر آسانتر، نبود ایده مشترک و اجماع عمومی برای سازماندهی دولت مشروع، معتبر و کارآمد؛ بیثباتی سیستم حکومتی؛ بیاعتمادی عمومی و سرانجام فقدان و یا ضعف در طیف نخبگانی دانست که شوربختانه بخشی از مشکلات اساسی عراق شدهاند. هر یک از عوامل بالا بهعنوان یکی از متغیرهای همپوشاننده با دیگری عمل میکند. نابسامانی دنبالهدار عراق و خشم مردم ناامید در این کشور نیز ریشه در همین عوامل دارد.
سقوط رژیم بعث، فرصت طلایی برای عراقیها اعم از شیعه، سنی و کرد بود تا موقعیت ایجاد دولت قدرتمند دارای ملت را پس از دههها تجربه کودتاهای خونین، جنگ و استقرار دولت اقتدارگرا ایجاد کند. این فرصت به سرعت از دست رفت؛ چون زمان طلایی برای تحقق این منظور به سرعت تلف شد. دلیل آن از یکسو مربوط به اراده ایالات متحده در ایجاد دولت امنیتگرا بدون ملت بود. از سوی دیگر دولت و نخبگان حزبی و قومی که یا از سر بیتجربگی و یا کج فهمی به ورطه فساد، ناکارآمدی، و تنازع بقا زیر سایه وابستگی به این یا آن دولت خارجی سقوط کرده و همه فرصتهای ملی را حراج کردند. این نخبگان هرگز واضع ایده مشترک و سازماندهنده در ایجاد قوام ملی نبوده و اصولاً کمترین بروز را در اینباره داشتهاند. حتی وقتی داعش سقوط کرد هم ایده وفاق ملی زیر غبار مطالبهگری بیمنطق نه تنها کردها، بلکه دیگر اقوام این کشور پنهان شد. خشم عراقیها ریشه در همین عوامل دارد.
عراقیهای معترض براین باورند که دولت منابع کشور را برای حفظ خود هزینه میکند. به باور آنان فساد سیاسی، اقتصادی در بدنه دولت و نخبگان سیاسی نه تنها در ارائه خدمات و رفاه عمومی تأثیر گذاشته بلکه کشور را در برابر آسیبها و بالتبع آن تهدیدها مانند آنچه داعش رقم زد، قرار داده است. ممکن بود انتخابات اردیبهشت گذشته به ایجاد دولت ائتلافی و مشروع میان عموم ملٌت بینجامد، اما این امید طولی نکشید که به ناامیدی از توان نخبگان سیاسی در سامان بخشی به اوضاع انجامید. بدهیهای داخلی و خارجی دولت عراق به بیش از 100 میلیارد دلار سرمیزند. این درحالی است که به زعم عراقیها هزینه این وضع بردوش آنان است بیآنکه کمترین منافع را از هزینهکردها داشته باشند. تصرف فرودگاه نجف از سوی معترضان نمادی از اعتراض عراقیها به فساد جاری در این کشور است. یک نویسنده عراقی مدعی است؛ مدیر خدمات بازرگانی الرافدین، به هریک از اعضای شورای استان صدهزار دلار باج داده است تا با واگذاری فرودگاه نجف به یک شرکت اماراتی موافقت کنند. سلیمالحسنی همچنین اشاره میکند که در گذشته اداره فرودگاه نجف به صورت هیئت امنایی متشکل از احزاب اسلامی اداره میشد. دولت به بهانه جلوگیری از فساد اداره فرودگاه را برعهده گرفت، اما وضع به مراتب فاسدتر از گذشته شد. تصرف فرودگاه توسط معترضان نیز در واقع اعتراض مردم به نماد فساد جاری در بدنه دولت بود. یکی دیگر از موارد شاید خیلی دم دستی از فساد جاری در دولت و نخبگان سیاسی ـ حزبی، هزینه کرد 36 میلیارد دلاری وزارت برق برای تأسیس نیروگاه برای تأمین برق مردم بود. اما تاکنون نتیجهای تلخ و گزنده داشته است؛ نه تنها مشکل بیبرقی مردم حل نشده بلکه همچنان 12 تا 13 ساعت برق قطع است. نکته طنز ماجرا نیز اینکه نیروگاه یاد شده مصرف گاز دارد، درحالیکه اساساً عراق فاقد منابع گازی است. به عبارت روشنتر، هزینه 36 میلیاردی برای هیچ انجام شده است؛ چون مجری این طرح تنها به منافع فاسد خود توجه داشته است.
فساد در عراق، ناامیدی از ترمیم اوضاع اقتصادی، به ویژه پس از سرخوردگی از نتایج دو اجلاس بازسازی را تشدید کرده است. دولت عراق امیدوار بود با ارائه 175 پروژه در اجلاس یاد شده بتواند 100 میلیارد دلار اعتبار را از دولتهای عربی و اروپایی کسب کند. اما این امید کوهی بود که از دل آن تپه هم زائیده نشد. از مجموع نتایج چنین برآمد که عراق میتواند 30 میلیارد دلار اعتبار بگیرد؛ آنهم 15 میلیارد دلار برای بازسازی به صورت وام و 2 میلیارد دلار به عنوان کمک بلاعوض مستقیم و غیر مستقیم. همچنین دریافت 430 میلیون یورو وام برای بخش نفت. بخش اعظم پرداختیها نیز مشروط به انجام برخی تغییرات در سیاست خارجی دولت بغداد خواهد بود. این درحالی است که عراق هم اکنون سومین تا چهارمین کشور صادر کننده نفت در جهان است. از انتخابات 22 اردیبهشت 97 ماهها میگذرد اما هنوز تشکیل دولت ائتلافی مقتدر، مشروع و فراگیر چشم انداز روشنی دور است. این وضع دلایل روشن دارد؛ نبود ایده مشترک و فراگیر در خدمت به ایجاد ساختار دولت ـ ملت؛ عدم تغییر و یا جایگزینی نخبگان سیاسی سنتی با نخبگان نوگرا و توافق ملی با پرهیز از مطالبات انحصاری.
رنج عراق، استمرار دولت ضعیف است. تغییر برخی رویکردها در رفتار نخبگان در برون رفت از نابسامانی سیاسی، بارقهای در ظلمت ناامیدی مردم عراق است.
معترضان خسته از بلاتکلیفی و نامیدی در عراق، شعار بامسمایی را در تظاهرات اعتراضی اخیر خود که در بصره شعلهور شده سر دادهاند: « لاشیعه، لاسنیه، علمانیه، علمانیه». این شعار یعنی خواست مردمی که از فرقهگرایی به هرشکل آن خسته شده و خواستار استقرار دولتی هستند که مقید به منافع ملٌت درچارچوب واقعیتهای جاری باشد.
منبع: دیپلماسی ایرانی