به گزارش خبرنگار دفاع پرس از استان مرکزی، ۲۵ روز از بهمنماه سال ۱۳۲۵ میگذشت که در منطقه «اناج» از توابع شهرستان «اراک» کودکی دیده به جهان گشود، مادر و پدر نام «داریوش» را برای برگزیدند و نمیداستند که سالهای بعد افتخاری بزرگ نصیبشان میشود و نخستین شهید عکاس دفاع مقدس پسرشان خواهد شد.
سال ۱۳۵۵ بود که «داریوش» در سمت عکاس در خبرگزاری «ایرنا» مشغول به کار شد، سال ۱۳۶۰ نیز بندهای پوتینش را محکم بسته و دوربینش را همانند کلاشینکف سایر رزمندگان بر شانههای خود انداخت و پا در میدان نبرد گذاشت.
او به جبههها آمد تا لحظه لحظه ایستادگی و مردانگی غیورمردان دفاع مقدس را در لنز دوربینش جای دهد، تصاویری که امروز بهتر از هر راوی میتواند هشت سال دفاع غیرتمندانه را برای نسلهای امروز روایت کند.
دوربین روی شانههای مردانهاش عمق میدان دلاوریها و ایثار رزمندگان را در خود جای میداد، «داریوش» از پشت ویزور دوربینش چه بسیار فرشتگانی را دید که آسمانی شدند و او توانست آخرین لبخندهایشان را برای امروز به یادگار ثبت کند.
بیست و نهم مهرماه سال ۶۳ از راه رسید، روزی که قرار بود بهترین و زیباترین عکس در دوربین «داریوش» ثبت شود.
به منطقه «میمک» که رسید اینبار تمامی فرشتگان عرش برایش صف کشیدند و همهشان دوربین به دست در مقابلش ایستادند و با شلیک گلوله دشمن ماندگارترین عکس از «داریوش» را ثبت کردند.
عکسی که امروز در مزارش به یادگار مانده و کنارش به زیبایی نوشته: «شهید «داریوش گودرزیکیا» نخستین شهید عکاس دوران دفاع مقدس».
وصیتنامه شهید «داریوش گودرزیکیا»:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا را سپاس که به من فرصتی داد تا بتوانم چند خطی بهعنوان وصیتنامه از خود باقی بگذارم. البته با تشکر از ذات پاک بیهمتایش، الهی تو گرامی داشتهای نام شهدا را و به آنان اجر و مقام ارزانی داشتهای.
خدایا تو تنها قادری نه کس دیگر، تو را به نام اعظمت؛ تو را به نام «الرحمن الرحیم»؛ تو را به آنهایی که در ۲ دنیا شفیع انسانها قرار میدهی؛ تو را به دودمان پاک انبیاء، اولیاء و شهدا مرا ببخش و بیامرز و از چاکران شهدا قرار بده، مگذار نامم به بدی در آخرت برده شود.
خدایا! اگر به آن مقام لایق نیستم پس به غلامی غلامان شهدا قرارم ده. خدایا! تو راسپاس؛ الهی تو کریمی، تو قدیمی، تو غفاری، تو عظیمی، تو داناترینی؛ پس من نادان را دریاب که نیاز جز تو به کسی دیگر نتوان داشت.
خدایا تو میدانی در ۲ دنیا مقروض هستیم، چه کنیم به کجا رو آوریم اگر تو ما را نبخشی. خدایا تو دریای رحمتی، ما را در آن دریا غسل ده که ما جز آن دریا به دریاهای دیگر پاک نمیشویم.
خدایا فرمودهای شهید پس مقامی والا دارد شهدا نمردهاند بلکه در نزد تو روزی میخورند، پس تو را قسم به نام شهید و مقام شهید و به ارج و قرب شهید، مرا ببخش و از رهروان شهدا قرارم بده.
خدایا تو را قسم به کودکان شهدا و به ارواح شهدا، از گناه من بگذر که طاقتم تاب شده، به عزت و مقام شهدا نام شهید بر من قرار بده. خدایا چندبار به جبهه مشرف شدم، هر بار از بار اول دیدم بهتر شد، گویی در این دانشگاه یک درس نیست، بلکه درسها وجود دارد که باید از تمام آنها با نمرات عالی قبول شد و هر کس تمام دروس را مرور کرد، لابد شهید میشود. کسانی هستند که با یکبار مرور تمام نمرات قبولی را با معدل کلمه «شهید» میگیرند.
راه شهید راه حسین است و راه حسین راه خداست، آیا میشود از این راه گذشت؟ بهراحتی هر کس به این سعادت نمیرسد. پس شاد و صبور باشید ما راهمان را پیدا کردهایم خدا شما را اجر و جزای خیر عنایت فرماید. دوست دارم چون کوه سرفراز باشید بالاخره ما باید بمیریم چه خوب است دراین راه، راه خدا، راه خوبان، راه عزیزان خدا جان دهید.
خداوند به ما لطف فرموده و پس کرامت عطا کرده؛ چطور باید این خوبیهای خوب را فراموش کرد. خدایا تو را به ارواح پاک شهیدان و به مقام خوبانت مرا بیامرز، پدر مادر و همسرم را از من راضی گردان.
الهی از تو تمنای بخشش برای تمامی مسلمین و هدایت نمودن تمام انسانها به راه راست دارم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
انتهای پیام/