بخش اول/ دفاع پرس گزارش می‌دهد؛

چالش‌های فراروی انقلاب اسلامی ایران

معاندان جمهوری اسلامی ایران، در بعد سیاسی با ناکارآمد جلوه دادن نظام سیاسی حاکم، تشدید نارضایتی عمومی از عمکرد دولت و حکومت و تلاش برای بحرانی نشان دادن شرایط موجود، سعی در براندازی نظام سیاسی ایران از درون و بیرون را کرده‌اند.
کد خبر: ۳۰۴۱۴۲
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۴:۳۰ - 22September 2018

چالش‌های فراروی انقلاب اسلامی ایرانبه گزارش خبرنگار بین‌الملل دفاع پرس، وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 سبب شد تا قدرت‌هایی که منافع خود را در خطر می‌دیدند، علی الخصوص ایالات متحده آمریکا، برای به چالش کشاندن نظام سیاسی جدید ایران در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، و نظامی تلاش کنند. در این بخش به بررسی اجمالی چالش‌های سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران می‌پردازیم:

معاندان جمهوری اسلامی ایران، در بعد سیاسی با ناکارآمد جلوه دادن نظام سیاسی حاکم، تشدید نارضایتی عمومی از عمکرد دولت و حکومت و تلاش برای بحرانی نشان دادن شرایط موجود، سعی در براندازی نظام سیاسی ایران از درون و بیرون را کرده‌اند. در سطح داخلی، ایالات متحده و هم پیمانانش همواره سعی در تعمیق شکاف بین مردم و حاکمیت داشته‌اند. ایجاد فاصله بین مردم و حاکمیت از طریق پر رنگ کردن تمایزات قومی، مذهبی و نژادی سهل‌ترین دستاویز دشمنان انقلاب بوده است. در واقع در هر کشوری تمایز‌های قومی، نژادی، زبانی، مذهبی، و جنسیتی همواره وجود داشته‌اند و ایران نیز همانند دیگر کشور‌ها که از تنوع قومی برخوردارند از این موهبت بی‌بهره نبوده است و این تمایزات هرگز به منزله تهدید برای ایران قلمداد نشده‌اند. برجسته و گاه وارونه نشان دادن مطالبات قومی می‌تواند منجر به تنش و چالش‌های غیر قابل انکاری شود که ثبات یک نظام سیاسی را به خطر خواهد انداخت.

به عنوان مثال، جلال طالبانی رئیس جمهور پیشین عراق در مصاحبه 2 شهریور 83 با خبرنگار روزنامه «نویه تسوریشر تسایتونگ» اظهار داشت: «تشکیل یک کردستان مستقل نمی‌تواند هدف مبارزات کرد‌های عراق باشد؛ زیرا این امر عملی نیست. یک کردستان مستقل نافی تمامیت ارضی کشور‌های منطقه است و هیچ کدام از این کشور‌ها نه می‌خواهند و نه می‌توانند تغییری را در مرز‌های خود تحمل کنند.»

در حقیقت هرگونه کوشش در تعریف جدید مرز‌ها و یا تغییر آن می‌تواند به خشونت و جنگ منجر شود. با این وجود نمی‌توان منکر این حقیقت شد که سطح زندگی مردم در غالب استان‌های مرزی پائین‌تر از سطح زندگی متوسط مردم در ایران است. اما پاسخ به نیاز‌های این مردم غیور در تجزیه ایران نیست، بلکه در فراهم آوردن بستر مناسب رفاهی در حوزه زیرساخت‌ها، مراکز بهداشتی، فرهنگی و اقتصادی است.

یکی دیگر از حربه‌های دشمنان انقلاب اسلامی ایجاد شکاف بین حکومت و مردم است؛ حربه‌ای که سبب انقراض حکومت پهلوی شد. عدم ثبات سیاسی در کشور از طریق ایجاد شکاف میان مسئولان و مردم همواره از کارآمدترین شگرد‌هایی بوده است که دشمنان انقلاب بر آن تاکید داشته‌اند؛ لذا عدم پاسخگویی به مطالبات و مشکلات عمده مردم، زمینه تقویت این شکاف فراهم خواهد کرد. عوامل موثر در گسترش این فاصله، بی‌اعتنایی سیاست‌گذاران و مجریان به خواسته‌های مردم، فساد اداری، مشکلات معیشتی، کم توجهی به آزادی‌های مشروع در قانون اساسی و تبعیض است.

در بعد خارجی، یکی از چالش‌های بارز جمهوری اسلامی ایران، موقعیت جغرافیایی کشور ماست. کشور ایران در منطقه‌ای قرار گرفته است که در میان همسایگان مرزی خود، هم از نقطه نظر ایدئولوژیک و هم از نظر راهبردی، متحد منطقه‌ای ندارد. افغانستان، پاکستان، عراق، ترکمنستان، ترکیه و کشور‌های حاشیه خلیج فارس همگی از هم‌پیمانان و متحدان آمریکا می‌باشند و این بدان معناست که این کشور‌ها با وجود نزدیکی دینی، قومی و نژادی، مناسبات راهبردی با ایران ندارند و ایران با چالش‌های امنیتی و مرزی مواجه است.

پاکستان و افغانستان در شرق ایران از نظر راهبردی با ایران تضاد دارند به طوری که مرز بین ایران و پاکستان، مرکز تجمع اشرار مسلح می‌باشد. از سویی در افغانستان پایگاه‌های نظامی آمریکا مستقر است که تهدیدی امنیتی برای ما به شمار می‌رود. در غرب کشور، در بدو انقلاب اسلامی ایران، عراق با تحریک ابر قدرت‌های آن زمان و به منظور تصرف مناطق نفت‌خیز کشورمان و از بین بردن انقلاب اسلامی، جنگی نابرابر را به ما تحمیل کرد که ناکام ماند. با وجودی که امروز این کشور از ثبات نسبی برخوردار است، مسائلی، چون قاچاق کالا از عراق به ایران از چالش‌های ایران محسوب می‌شود.

در مرز‌های شمالی کشور، چالش امنیتی بین مرز‌های ایران و آذربایجان، با طرح مسئله «پان ترکیسم» و تبلیغات ضدفرهنگی برای تجزیه آذربایجان و ایجاد آذربایجان بزرگ وجود دارد. نیز نفوذ اسرائیل در این کشور و منطقه قفقاز باکمک ناتو و آمریکا و خرید تسلیحات صنایع هوایی از جمله خرید سامانه‌های موشکی و پهپاد از اسرائیل از سوی جمهوری آذربایجان، از دیگر دغدغه‌های جمهوری اسلامی ایران در قبال این کشور است. همسو با این تهدیدات، احداث سد «آفرین» و «قیز قلعه سی» بر روی رودخانه ارس که 400 کیلومتر از مرز ایران و آذربایجان را تشکیل می‌دهد، تهدید امنیتی جدی را برای ایران ایجاد می‌کند.

از دیگر چالش‌هایی که امکان بروز آن در آینده محتمل به نظر می‌رسد، چالش‌های هیدروپلتیک منابع آبی است. منابع طبیعی از مولفه‌های قدرت محسوب می‌شوند. در برخی نقاط رودخانه‌ها مرز ملی را تشکیل می‌دهند که با توجه به گرم شدن کره زمین و کمبود منابع آب در نقاط گرم و نیمه خشکی، چون غرب آسیا می‌تواند به تنش بین کشور‌های منطقه منجر شود مانند ادعای عراق در خصوص اروند رود، ترکیه در خصوص دجله و فرات، مصر در خصوص نیل و اسرائیل در استفاده از آب رودخانه مرزی اردن و لیطانی.

حملات سایبری علیه ایران از دیگر معضلاتی است که ایران به خوبی توانسته است آن را کنترل کند. 8 سال پیش در خرداد 1389 تاسیسات هسته‌ای نطنز مورد حمله سایبری قرار گرفت. این حمله با مشارکت آمریکا و اسرائیل انجام شد که در نتیجه هزار سانتریفوژ هسته‌ای ایران نابود شد و سبب شد تا برنامه هسته‌ای ایران 2 سال به عقب بیافتد و 60 هزار رایانه آلوده شدند. خوشبختانه دفاع سایبری ایران توانست راه حلی برای مبارزه با این ویروس رایانه‌ای پیدا کند. طبق گزارش کانون مطالعات امنیت ملی اسرائیل در سال 1394، ایران یکی از فعال‌ترین کنش‌گران عرصه فضای سایبری در دنیاست.

از دیگر چالش‌های منطقه‌ای ایران، حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای نظیر ایالات متحده آمریکا، تقویت گروه‌های تکفیری از سوی دولت‌های مرتجع منطقه مانند عربستان سعودی، تنش‌های قومی و فرقه‌ای، وجود دولت‌های ضعیف در منطقه که به حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای استمرار می‌دهد و عدم اعتماد بازیگران منطقه‌ای به یکدیگر است.

از سویی دیگر، مطابق قانون اساسی، مذهب رسمی جمهوری اسلامی ایران ایران تشیع است، اما این بدان معنا نیست که دیگر ادیان از حقوق شهروندی برخوردار نباشند. باور دینی پیروان دیگر ادیان نمی‌تواند و نباید مایه تضییع حقوق شهروندی آنان شود. متاسفانه گاه دیده شده است که برخی از افراد و خصوصا کسانی که تصدی امور حکومتی را برعهده دارند به دلیل ناآگاهی از روح تعالیم دینی، در ابراز احساسات مذهبی خود چنان دچار افراط و یا تفریط شده‌اند که تنش‌های مذهبی میان پیروان ادیان مختلف ایجاد کرده‌اند این رفتار‌های نسنجیده، بهترین دستاویز را برای دشمن به وجود آورده است تا بدین وسیله میان مذاهب مختلف در ایران تفرقه ایجاد کنند.

آمریکا و متحدانش در بعد فرهنگی سعی در استحاله فرهنگی با متاثر کردن افکار عمومی ایرانیان از طریق ترویج فرهنگ و زندگی غربی، به استهزاء کشاندن ارزش‌های عرفی جامعه و برجسته کردن کاستی‌های اقوام مختلف ایرانی و عدم توجه مسئولان به رفع این کمبود‌ها داشتند و دارند. هدف نهایی این تلاش‌ها عدم انسجام ملی و گرایش نسل جوان به سوی فرهنگ غربی بوده است که در این راستا سال‌ها است که هزینه‌های چند میلیاردی صرف ساخت سریال‌های خانوادگی چند قسمتی کرده‌اند تا هسته اصلی انسجام جامعه یعنی خانواده ایرانی را متلاشی کنند.

شکاف جنسیتی از مواردی است که معاندان جمهوری اسلامی بر روی آن سرمایه‌گذاری زیادی کرده‌اند. زیرا زنان نیمی از نیروی انسانی فعال کشور را تشکیل می‌دهند. نارضایتی زنان از نگرش متفاوت به زنان و مردان در حوزه‌هایی مانند فرصت‌های شغلی، مشارکت در بازار کار، تفاوت در میزان دستمزد و موانع مدیریتی زنان، با وجود آن‌که در سال‌های اخیر زمینه‌های حضور زنان در سطوح مختلف (غالبا سطوح پایین و میانه) اجرایی و مدیریتی فراهم شده است، وجود داشته است. با توجه به ترکیب جنسی پذیرفته شدگان دانشگاهی که از سال 1377 به این سو بیش از 60 درصد قبول شدگان دانشگاه‌ها را زنان به خود اختصاص داده‌اند و افزایش زنان تحصیل کرده در جامعه، متاسفانه بر طبق گزارش مرکز آمار سال 1390، نرخ بیکاری زنان تحصیل کرده نسبت به مردان تحصیل کرده در حدود 2 برابر بوده است. بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، جایگاه ایران در شکاف جنسیتی در حوزه اقتصادی نسبت به ترکیه و عربستان به مراتب پایین‌تر است، در حالی که شکاف در زیربخش‌های بهداشتی و آموزشی بسیار کمتر است. نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران در شرایطی کمتر از کشور‌های خاورمیانه است که زنان ایران از نظر میزان سواد و تحصیلات با کشور‌های پیشرفته قابل مقایسه است.

از دیگر بحران‌هایی که با آن مواجه هستیم، فرار مغز‌ها از کشور است؛ متاسفانه شرایط به گونه‌ای است که به جای جذب این نیروی کارآمد و مفید، شرایط فرارشان مهیا شده است. سرمایه کشور بر روی نیروی کارآمد جوانان در هنگامی که باید از آنان استفاده بهینه شود، به دلیل عدم ایجاد فضای مناسب، امکانات، تسهیلات و برنامه ریزی جامع، به راحتی در اختیار دیگر کشور‌ها قرار می‌گیرد.

زمان آن رسیده که متصدیان امر در حوزه‌های مختلف دولتی ارتباطی دوسویه و نزدیک بین خود و وارثان اصلی این نظام که همانا مردم هستند، برقرار سازند. تعامل ملت و مسئولان تهدید‌های انقلاب را به عرصه‌ای برای ظهور وحدت ملی تبدیل خواهد کرد. اگر معترضی به خیابان می‌آید و فریاد می‌زند، دلیلش کم کاری و بی‌اعتنایی مسئولی است که فراموش کرده است برای خدمت به همین مردم بر مسند کار است. اگر مسئولان دغدغه نظام و ثبات جمهوری اسلامی را دارند، باید پاسخگو باشند نه در حرف که در عمل وگرنه این تهدید‌ها چهل سال است گاه شدید و گاه ضعیف وجود داشته است. همان‌گونه که رهبر انقلاب تاکید کردند: «مهمترین وظیفه مسئولان خدمت به مردم است؛ زیرا فلسفه وجودی حکومت در اسلام، انجام امور مردم و خدمت رسانی به آنان است.»

انتهای پیام/ 431

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار