بخش دوم/ باز‌خوانی مصاحبه با «آیت‌الله خامنه‌ای» در سال 64 به بهانه روز سینما؛

نشان دادن زندگی حضرت محمد (ص) در فيلم به معناى اسلامى بودن آن نيست/ محتوای فیلم‌ها باید حاوی پیام انقلاب باشد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: گاهى مى‏‌شود که فیلمى نماز خواندن را نشان مى‏‌دهد، ولى بازیگران فیلم با رفتارشان و با وضع نامناسب نگاه‌شان یک ضد ارزش اسلامى را در حقیقت متجلى مى‏‌کنند.
کد خبر: ۳۰۸۰۰۲
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۲:۲۰ - 11September 2018

نشان دادن زندگی حضرت محمد (ص) در يك فيلم هرگز به معناى اسلامى بودن آن نيست /// روز سه شنبه نتشر شودبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، سینمای ایران در طول چهار دهه فعالیت مستمر خود همواره از فقر مضمون و محتوا رنج می‌برد و با وجود پیشرفت در تکنیک و فرم هنوز در این بخش دچار ضعف است. با وجود مفاهیم غنی در معارف اسلامی و ارزش‌های انقلابی، سینماگران ما نتوانستند سینمایی را شکل دهند که در جهت اهداف انقلاب باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۶۴ در گفت‌و‌گو با معاونت سینمایی وزارت ارشاد اسلامی، درباره محتوای «فیلم» توضیحات ارزشمندی را ارائه داده‌اند که هنوز برای سینماگران ما کاربردی و راه‌گشاست.

این مصاحبه در همان سال در مجله‏ ‏ «صحیفه‏» (۱ اردیبهشت ۱۳۶۴) منتشر شده است. بخش اول این مصاحبه پیش‌تر منتشر شد و در ادامه، بخش دوم آن را می‌خوانید:

فعالیت در زمینه تولید فیلم در کشور به سه طریق مى‏‌توانند صورت گیرد فعالیت انحصارى بخش خصوصى، فعالیت انحصارى بخش دولتى، فعالیت هر دو بخش دولتى و خصوصى. اولا کدام یک از سه طریق فوق مى‏‌تواند مطلوب‏‌تر باشد؟ ثانیا چه انتظاراتى از بخش دولتى و چه انتظارى از تولیدات بخش خصوصى دارید؟

از دولت طبیعى است که انتظارات بیشترى داریم، چون بخش خصوصى به سود خودش فکر مى‏‌کند، یعنى به سود تجارى خودش. اما دولت‏ به عنوان یک مسئول اقدام مى‏‌کند و این از جمله عرصه‏‌هایى است که اگر در آن فقط سود مادى مورد نظر باشد بى‏‌شک منحرف خواهد شد. من اعتقادم این است که فعلا در شرایط کنونى بخش خصوصى، اگر بخواهد اصول و معیار‌ها و ضابطه‏‌هایى را که جمهورى اسلامى براى سینما در نظر مى‏‌گیرد، رعایت کند، شاید براى این کار شوق زیادى نداشته باشد.

از نظر کمى و کیفى چه تناسبى بین فیلم‌هاى ایرانى و خارجى مى‏‌توان قائل شد؟ به عبارت دقیق‌تر ما به ازاء فیلم ایرانى چیست، مى‏‌توانیم از فیلم خوب خارجى صرف‌نظر کنیم و براى این که فیلم ایرانى به نمایش‏ درآید تا چه حد مى‏‌توانیم در مقابل اشتباهات فیلم ایرانى گذشت کنیم تا فیلم خارجى کمترى نمایش داده شود؟

در این سوال تصور مى‏‌شود که فرض بر این بوده که ما هر جا یک فیلم ایرانى را که از یک تکنیک مطلوب و از حد نصابى برخوردار نیست مى‏‌بینیم و یا به قول شما تحمل مى‏‌کنیم حتما به ازاء آن یک فیلم خارجى خوب حاضر و آماده هست که اگر این را تحمل نکردیم فورى آن فیلم خارجى خوب را خواهیم دید. فرض سوال ظاهرا بر یک چنین وضعیتى است. من فکر مى‏‌کنم که اینطور هم نیست که ما هر وقت ‏با یک فیلم نه چندان خوب ایرانی وقتمان را مى‏‌گذرانیم از یک فیلم خوب خارجى خودمان را محروم کرده باشیم.

اولا من به شما بگویم ما با فیلم خارجى خوب مخالفتى نداریم، هر چى فیلم خارجى خوب هست ‏شما بیاورید اشکالى ندارد، اما فیلم خارجى خوب چقدر هست؟ «خوب‏» با معیارهاى شما و با معیارهاى انقلاب چقدر دارید؟ آن فیلمى که از نظر محتوى و تکنیک و عدم تصادم با ارزش‌هاى اسلامى یک فیلمى باشد که از نظر شما قابل قبول باشد، چقدر در اختیار شماست؟ من مى‏‌گویم هر چقدر دارید بیاورید و مطرح کنید و نشان بدهید و هیچ فیلم ایرانى را مانع آن قرار ندهید، اما بدانید که اگر همه فیلم‌هاى خوب آنچنانى را بیاورید باز شما خلایى خواهید داشت که باید آن خلاء را با فیلم ایرانى پر کنید.

در مورد فیلم ایرانى من مى‏‌گویم ایده‌آل‏‌هایمان، یعنى مطلوب ایده‏‌آل‌هایمان را در حد بالاتر قرار بدهیم. اما با توجه به واقعیت‏‌هایى که وجود دارد توقعات کنونى را کم کنیم. یعنى فیلم ایرانى که محتواى خوب و مطلوبى دارد و لو تکنیک ضعیفى هم دارد ما این را رد نکنیم. امروز مساله‏ ما این است که ما در سینما مى‏‌خواهیم محتواى فیلم، پیام انقلاب را داشته باشد. این براى ما همان‌طور که قبلا هم گفتیم اصل است، درست است که باید جاذبه داشته باشد شکى نیست و بگردید جاذبه‏ دارترین آن‌ها را پیدا کنید، ولى براى ایجاد این جاذبه ‏هم تلاش کنید و تا وقتى که آن جاذبه بوجود نیامده از آن که در حد بالاى جاذبه نیست، یک قدرى تنازل کنید و قناعت کنید به آن چیزى که جاذبه‏ کمترى هم دارد.

ما با فیلم خارجى در صورتى که مطابق با مفهوم فرهنگ ما باشد هیچ مخالفتى نداریم، اما من متاسفانه مى‏‌شنوم که بعضى از فیلم‌ها خوب نیست، نه فقط از لحاظ محتوى، بلکه از لحاظ تکنیک هم چیزهاى بسیار ضعیف و ملالت آور و خسته‏ کننده‏‌اى هستند. من نمى‏‌بینم آن فیلم خوبى که محتواى خوب و تکنیک قوى داشته باشد به وفور و در حد زیاد وجود داشته باشد تا اینکه ما فکر کنیم که اگر وارد کشور شود فضاى فیلم ایرانى را تنگ خواهد کرد.

عملکرد سینماى ایران نشان دهنده‏ رشد تولید فیلم ایرانى است، با عنایت‏ به این که شش سال از پیروزى انقلاب اسلامى مى‏‌گذرد (۱۳۶۴)، ارزیابى شما از سینماى ایران طى این مدت چیست؟

البته ۶ تا فیلم در سال ۶۱ وقتی به ۶۰ فیلم [در سال ۶۴]برسد این یک رشد کمى را نشان مى‏‌دهد و خوب است. رشد کمى این سه ساله همین‌طور که شما ذکر مى‏‌کنید خوب بوده، از نظر رشد کیفى من نمى‏‌توانم الان نظرى بدهم، چون درست مطلع نیستم و فیلم‌هاى این چند سال را درست ندیده‏‌ام لکن روى آن حرف‌هاى قبلى تکیه مى‏‌کنم، من مى‏‌گویم اگر بخواهید سینماى ایران رشد کند دو چیز را باید در نظر بگیرید: یکى میدان دادن به عناصر با استعداد و خودى، دوم ایجاد یک تحول در اصل سینما. همان‌طور که اول اشاره کردم ضد ارزش‌ها را در سینماى ایرانی هر طور هست ‏باید این‌ها را بکشید بیرون. حقیقتا در فیلم دنبال یک پیام حقیقى و دلنشین بگردند. اگر این کار انجام گرفت، تحول حقیقى در سینما انجام شده است.

سینماى کشور تا چه میزان مى‏‌تواند به استقبال تماشاگر متکى باشد؟

سینما مال تماشاگر است و شکى نیست که نمى‏‌تواند خودش را از تماشاچى جدا کند، اما ضمنا نباید فراموش کرد که نقش هدایت‌گر هم دارد مثل همه‏ کسانى که مستمعى دارند و وجودشان براى مستمع است. پس نمى‏‌توانند نظر مستمع را ندیده بگیرند. اما فلسفه وجود آن‌ها هدایت مستمع است. بین این دو یک خط مستقیم وجود دارد که مى‏‌توان با ظرافت آن خط را تعقیب کرد.

به نظر شما سوژه‏ فیلم باید صرفا مسائل اسلامى، جنگى و انقلابى باشد؟ یا مى‏‌تواند سایر مضامین و مسائل اجتماعى را نیز در برگیرد و در نهایت اینکه به نظر شما اسلامى بودن فیلم به چه معناست؟

همه‏ موضوعات مى‏‌تواند اسلامى و غیر اسلامى باشد، حتى فیلم محمد (ص) (یعنى شرح زندگى پیغمبر مى‏‌تواند جورى ساخته شود که ضد اسلامى باشد) پس نام فیلم محمد (ص) و نقش اول داشتن محمد (ص) در یک فیلم هرگز به معناى اسلامى بودن آن نیست. همه‏ موضوعات مى‏‌توانند اسلامى ترتیب داده شوند. ما در مورد اسلامى بودن یک فیلم دو چیز را مى‏‌خواهیم، یکى اینکه ارزش‌هایى که آن فیلم تلقین مى‏‌کند ارزش‌هاى اسلامى باشد، شما ببینید ارزش‌هاى اسلامى چه چیزهایى است و با کاوش مشخص مى‏‌شود که ارزش‌هاى اسلامى یک عرض عریضى دارد.

البته تعلیم دادن نماز جزو ارزش‌هاى اسلامى است، اما تعلیم دادن راستى و درست‌کارى و شجاعت و مقاومت هم از جمله ارزش‌هاى اسلامى است. پس هر چیزى که این ارزش‌ها را آموزش دهد یک محتواى اسلامى را در حقیقت آموزش داده است. این یک جهت، جهت دوم این که فیلم با نمودار‌ها و نمادهاى غیر اسلامى همراه نباشد. گاهى مى‏‌شود که فیلمى نماز خواندن را نشان مى‏‌دهد ولى بازیگران فیلم با رفتارشان و با وضع نامناسب نگاه‌شان یک ضد ارزش اسلامى را در حقیقت متجلى مى‏‌کنند. یعنى این نکته هم بقدر نکته‏ اول اهمیت دارد. یعنى متن فیلم، متن محتوى و حاشیه محتوى هر دو باید اسلامى باشد.

آثار برگزارى جشنواره‏ فیلم فجر چه مى‏‌تواند باشد؟

اینطور جشنواره‏‌ها خیلى خوب مى‏‌تواند باشد. البته بیشتر تابع این است که شما چه ارزش‎‌هایى را بر این جشنواره حاکم کنید و چگونه آن را اداره کنید. اما مى‏‌تواند خیلى خوب باشد. اگر در این جشنواره‏‌ها ما وسیله‏‌اى بیابیم براى تشویق هنرمندان مستعد، یا راهى پیدا کنیم براى همکارى و تکمیل اطلاعات یکدیگر به وسیله‏ هنرمندان ایرانى، یا وسیله‏‌اى پیدا کنیم براى آموختن شگردهاى فیلمسازى به عناصر علاقمند و تازه‏‌کار و جوان، یا مطرح کردن و معرفى کردن عناصرى که مى‏‌توان به آن‌ها تکیه کرد و آن‌ها را معرفى کرد، اگر چنانچه یک چنین آثارى داشته باشد، این جشنواره طبعا نتایج‏ خوب خودش را داشته و به نظر من مفید بوده است. البته در برخورد با اداره این جشنواره‏‌ها هم بى‏‌شک باید هوشمندانه عمل کرد. مجموعا با این جشنواره ها من موافقم.

جشنواره فیلم فجر بهتر است ‏به صورت یک جشنواره داخلى ادامه یابد یا ترجیح مى‏‌دهید که به صورت بین‌المللى و با حضور فیلم‌هاى خارجى در بخش مسابقه همراه باشد؟

آوردن فیلم‌هاى خارجى به اعتقاد من چیز بى‏‌ضررى است، بلکه‏ در شرایطى مى‏‌تواند مفید هم باشد، یعنى ارائه‏ آن اثرهایى که شما نشان دادن آن‌ها را به مردم مفید مى‏‌دانید در یک جشنواره چه ایرادى براى شما دارد، البته بیشتر روى آن فیلم‌هایى تکیه شود و فیلم‌هایى انتخاب شود که جنبه آموزش‌گرى این فستیوال را حفظ کند، یعنى واقعا آموزنده باشد، یک کلاس باشد براى کسانى که در آنجا حضور پیدا مى‏‌کنند.

اگر ما سینمایى را که باعث انحرافات اخلاقى، اعتقادى و اشاعه دهنده‏ فساد و فحشاء و منکرات‏ باشد و همچنین سینمایى را که ارزش‌هاى اسلامى را مورد تهاجم قرار مى‏‌دهد کنار بگذاریم و جلوى امکان نفوذ آن را بگیریم، سینمایى را که باقى مى‏‌ماند مى‏‌توان به سه دسته عمده تقسیم کرد: سینمایى که وجه سرگرمى آن غالب است، سینمایى که در خدمت تفکر حاکم است، سینمایى که ملهم از تفکر و اعتقادات اسلامى است. نظر شما درباره این سه نوع سینما با توجه به آنچه در بالا آمد چیست؟

ما چیزى به عنوان تفکر حاکم و چیزى به عنوان تفکر اسلامى جداى از یکدیگر نداریم. تفکر حاکم همان تفکر اسلامى است. طبقه‏ حاکم بر جامعه‏ اسلامى همان مردم هستند و ایدئولوژى دستگاه حکومت که از تفکر حاکم بیشتر آن معنا تداعى مى‏‌شود، وجود ندارد. ایدئولوژى حکومت، ایدئولوژى مردم است. شما ببینید بنده که در راس قوه‏ مجریه‏ این مملکت هستم، شغل روحانى من در این جامعه چیست؟ من امام جمعه یعنى پیش‌نماز هستم.

پس ببینید آنچه که بر ذهنیت دستگاه اداره کننده‏ کشور حکومت مى‏‌کند چیزى جز علائق و عقاید و عواطف و خواست‌ها و عشق‌ها و آرزوهاى این ملت نیست. پس آن تعبیر «سینمایى که در خدمت تفکر حاکم است‏» به نظر من تعبیر درستى نیست و بهتر است ‏بگویید درخدمت اندیشه‏ اسلامى، در خدمت ایدئولوژى مردم و در خدمت اعتقادات و ایمان مردم است.

پس دومى و سومى یک چیز است. آنچه ملهم از این تفکر است ‏با آن چیزى که در خدمت اوست، دو چیز نیست. هر آنچه که از تفکر اسلامى الهام گرفته باشد، بى‏ شک در خدمت این تفکر قرار خواهد گرفت. بنابراین دو نوع خواهیم داشت‏ یکى آن سینماى سرگرم کننده که معنایش پوچی است هیچ چیز ندارد، جز اینکه یک ساعتى انسان را مشغول بخود کند و وقت انسان را بکشد. فقط این فایده را دارد و یک نوع سینماى دیگرى که داراى یک محتوایى است که آن محتوى در جهت مردم و آرزو‌ها و ایده‏‌آل‌هاى مردم است.

طبیعى است که من دومى را انتخاب مى‏‌کنم و اولى را رد مى‏‌کنم، چرا؟ براى خاطر این که قبلا شما گفتید آن سینمایى که احیا کننده ضد ارزش‌هاى اسلامى است کنار گذاشته مى‏‌شود. من مى‏‌خواهم ببینم سینمایى که بیکارى و لغو را عملا به انسان مى‏‌آموزد، این در خدمت کدام ارزش اسلامى مى‏‌تواند باشد؟ ببینید من راجع به محتوى و جاذبه صحبت کردم همه‏ حرف خود را در این زمینه گفتم. ما وقتى که اصل را و ستون فقرات یک فیلم را محتواى فیلم مى‏‌دانیم و پیامى که آن مى‏‌خواهد بدهد، بر روى آن دقت و تاکید کنیم، طبیعى است که جاذبه‏ فیلم، یعنى همان چیزى که جنبه‏ سرگرم کننده به فیلم مى‏‌دهد و آن را دلنشین مى‏‌کند، این را هم ما نمى‏‌توانیم ندیده بگیریم بلکه هر دو به هم آمیخته و تکمیل کننده‏ یک هنر تمام است.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها