به گزارش خبرنگار ساجد، یک قطعه ادبی با نام «جاودان نام» در وصف احوال شهید «عبدالطیف سالمی» سروده شده است.
تصویر شعر ادبی گفته شده در وصف شهید «عبدالطیف سالمی»
متن شعر ادبی گفته شده در احوالات شهید «عبدالطیف سالمی» :
«جاودان نام
هم وطن ماهم به دین خویشتن
کردهایم ادا به راه این وطن
صد بلا را در دل شهبای خون
وزنفاق و کینه خصم زبون
در میان آتش رگبارها
در درون خانه آن آوارها
بهر جان کردیم مهیا از ازل
بهر مقصدطی نمودیم صد قلل
بعد ویرانی قضا را بین چه شد
هجرت از کارون و خرمشهر خود
یک یک یاران به نوعی رفتهاند
هر کدام آواره سوئی رفتهاند
راد مردانی به جنگ دشمنان
زان دیار هم دوش دیگر عاشقان
در نبرد خصم جانها دادهاند
گوئیا از بهر آن ره زادهاند
زان میان عبدالطیف سالمی
رفت و محزون شد ز مرگش عالمی
ای لطیف، ای جاودان نام، ای پسر
گرچه داغت خم نمود از ما کمر
خاطراتت تا ابد در یاد ما
در فلک پیچید تُن فریاد ما
یک صدا خوانیم لطیف خویش را
مرهمی سازیم دل صدریش را
ای لطیف اشکان مادر خشک شد
رَخت تو آراسته از مُشک شد
جای پایت ماند و خود رفتی چه زود
بر تو ای میهنپرست صدها درود
از عزیزت دل، ز رزاقت کمر
از کریمت قامت ای نیکو سیّر
از رضا جان و تن و بود و نبود
وز علی صبر و قرارش ای شهود
جملگی بشکست، چون جام بلور
چون شدی در خاک آن سومارگور
صادق از مرگت پریشان خاطر است
گرچه از گفتن در این ره قاطر است
خواهرانت مویهها بنمودهاند
شکوهها پیش خدا بنمودهاند
کی خدا کامش ندادی بهر چه؟
راه مرگش را گشادی بهر چه؟
حجلهاش ناکرده برپا با عروس
بینشان بردی لطیف ما فسوس
بارالاها گرچه ناکام بُردیش
شکر باز او را نکونام بُردیش
استقامت بخش بر اُمش الا
تا که رنج و غم از او گردد جدا
وعدهاش در روز محشر با پسر
روزه رضوان دنیای دگر
به امید آنکه یادش گرامی، خاطراتش جاودان نزد تمام عزیزان، نزدیکان و دوستان بماند. وطن نیز از یوغ متجاوزان و ظالمان و اجانب رهایی یابد.
مخلص و زنده کننده راهیان پاک وطن و استقلال میهن عزیز
احمد دولتخواه
۱۳۶۵/۱۱/۲۸»
انتهای پیام/ 900