به گزارش خبرنگار دفاع پرس از اراک، روزها را خط میزنی تا میان تمام دلمشغولیهای دنیای مادی به محرم برسی، به عاشورا و عزای فرزند زهرا (س)، انگار زنگارهای دلت را تنها «حسین بن علی (ع)» میتواند بزداید و با نفس مسیحاییاش، میان تمام سینهزنیها تاریخ انقضای دلت را بار دیگر تمدید کند.
اصلا انگار محرم که میآید یادت میرود که وسط تمام دویدنهایت بهدنبال چه بودی؟ هرچه بار بر روی شانههایت بوده را زمین میگذاری و با کاروان اهل بیتش راهی سرزمین کرب و بلا میشوی.
۱۰ روز میگذرد و ظهر عاشورا از راه میرسد؛ ظهری که چشمهایت حق مطلق را بر نیزه میبینند و تو که از قرن ۲۱ به سال ۶۱ هجری سفر کردهای، فقط میبینی و اشک میریزی.
عاشورا ظهر سال ۶۱ هجری در سرزمین کربلا تمام نمیشود، هنوز هم محرم که میآید، در گوشت صدایی را میشنوی؟ صدایی که نجوا میکند «کجاست یاری کنندهای که مرا یاری کند».
داغ حسین و ۷۲ حقیقت بر نیزه برافراشته در همان ظهر عاشورا تمام نمیشود، اربعینش از راه میرسد تا حقانیت دردانه زهرا (س) را در تاریخ برای ابد حک کند.
به قرن ۲۱ برمیگردی، به اربعین قرن ۲۱، به همان روزی که هزاران پای پیاده در گوشهایشان صدای «حسین بن علی (ع)» را شنیدند، صدایی که هنوز هم نجوا میکند «کجاست یاری کنندهای که مرا یاری کند؟»
به قرن ۲۱، به عصر ماهوارهها، به عصری که نوادگان یزید در رسانههایشان فریاد میزنند و میخواهند با تبلیغات دروغیشان پرده بر عظمت خورشید بیافکنند و آن را از چشمهای حقیقتبین مخفی کنند، گویی که هنوز هم دریافتنهاند عشق «حسین بن علی (ع)» عالمگیر است و تلالوی آن سراسر جهان هستی را در بر میگیرد.
بگذار ماهوارههایشان تا میخواهند فریاد دروغین سر دهند، دردانه زهرا بر دلها حکومت میکند.
نام حسین (ع) که در عالم شنیده میشود دیگر فرقی نمیکند که اهل کدام مذهب باشی؛ چرا که هزاران پای پیاده را میبینی که با دعوتنامههای فرزند زهرا به کربلا آمدند.
اینها آمدهاند تا به دنیا نشان دهند که در قرن ۲۱ هم این حسین (ع) است که بزرگترین رسانه را در اختیار دارد.
عشق به حسین زبان نمیشناسد؛ چرا که هر کدام از این زائران متعلق به سرزمین و دیاری متفاوت هستند، آن یکی را میبینی که ندای ثارالله را از قارهای دور شنیده و با همسفر شدن دیگر عاشقان، فریاد «لبیک» سر میدهد.
اینجاست که تو با وضوح هر چه تمام کربلا را «حسین یجمعنا» میبینی.
هر کدامشان که از سفر باز میگردند وقتی بوسه بر پیشانیشان میزنی و بوی حسین (ع) و عباس (ع) را استشمام میکنی.
چشمانشان هنوز هم نور بینالحرمین را دارد و خیس از ترنم اشکهایی است که در مقابل بارگاه ملکوتشان ریخته است.
یکی دیگر از این زائران عاشق، جوانی است ۲۵ ساله که همنشینی بر سفره خاندان حسین (ع) او را نمکگیر و به گفته خودش روضه و عزای محرم او را رهیافته این مسیر کرده و گریه بر سالار شهیدان راه و منش زندگیاش را چند سالی است که دستخوش تغییراتی شیرین و لذتبخش کرده است.
خبرنگار دفاع پرس به سراغ این جوان ۲۵ ساله که «میلاد» نام دارد رفته است تا قصه دلدادگیاش به حسین (ع) و راهی شدنش به پیادهروی اربعین را برای ما نقل کند.
دفاع پرس: برایمان از دعوت امام حسین (ع) به این سفر بگویید؟
من فکر میکنم که عشق به امام حسین (ع) همواره از همان سالهای کودکی همراه با شیره جان مادرانمان به ما منتقل شده است، اما با گذر زمان و آلوده شدن به بازیهای دنیوی، ممکن است مدتی را غافل شویم و فراموش کنیم که ما همیشه و در همه حال باید رهرو راه سیدالشهداء (ع) باشیم.
اما لطف و کرم این خاندان بهگونهای است که در تاریکترین بخش از زندگی، چراغ راهت شده و مسیر را نشانت میدهند، لباس سیاه عزایشان را قواره اندامت و نوکری درگاهشان را نصیبت میکنند.
من خود یکی از همانهایی بودم که قسمتی از زندگی را به گونهای متفاوت زندگی کردم، اما دستان یاریگر و نجاتبخش مولایم امام حسین (ع) رهایم نکرده و در همان جایی که ممکن بود در مسیر گمراهی باشم، بار دیگر در را به رویم گشودند و بیرق عشق اهل بیت (ع) را به دستهایم دادند.
به لطف و نگاه امام حسین (ع) و خانم فاطمه زهرا (س) افتخار چهار بار حضور در پیادهروی اربعین را دارم که از آن میتوانم به عنوان دوران طلایی زندگیام یاد کنم.
نخستینبار سال ۱۳۹۳ بود که همراه یکی از دوستانم راهی این مسیر عشق و جنون شدم، و به خوبی دریافتم که این سفر شربت گوارا و شیرینی است که با یکبار رفتن سیرابی نیست و جنون لذتبخشی پس از آن با تو همراه خواهد بود.
روز به روز دلتنگتر میشوم
در همان نخستین قدمهایی که برمیداری به این موضوع فکر میکنی که آیا اربعین سال دیگر باز هم دعوتنامه حضور برایت ارسال خواهد شد یا نه؟ از همان ثانیهها دلتنگیات آغاز میشود و معجونی آمیخته از دلتنگی، علاقه، شور و اشتیاق و انتظار را مینوشی که تا تکرار دوباره این سفر، مزهاش را در دهانت احساس میکنی.
نخستی دعوتنامه از سوی حضرت اباعبدالله (ع) در سال ۹۳ به دستم رسید که خوشبختانه اربعین امسال برای چهارمین سال بود که مُهر تمدید بر روی آن زده شد.
دفاع پرس: سفرهایی که تاکنون از اربعین تجربه کردهاید چگونه است؟
به نظرم سفر اربعین کارگاه آموزشی به منظور آموختن دروس صبر، وفاداری و پایبندی به عهد است، تو در این سفر میآموزی که با تمرین خودسازی و کسب صفات مورد تایید امام خود، سربازی در رکاب مهدی موعود (عج) را فرا بگیری.
در طول سفر، مردمی را میبینی که با زبانها و پوششهای متفاوت گردهم آمدند و تنها نقطه اشتراکشان عشق به حسین (ع) است و با تحمل سختی و پیمودن مسیری دشوار، میخواهند خودشان را به قبلهگاه عشق و دلدادگی برسانند.
به تعبیری دیگر اربعین سیر و سلوکی عاشقانه از منیت خود به سمت خودشناسی است، این سفر این دیدگاه را در تو پدید میآورد که هرچه در این ایام سختیها فزونی یابد و دردها بیشتر، زیارتت مقبولتر خواهد بود؛ چرا که خودت را با حسین (ع) و یارانش همدرد میبینی و بیشتر طعم کربلا، نینوا و تنهایی اسرا را درمییابی.
عجیبترین حس در این سفر، این است که هر چه به کربلا و زیارت بارگاه دو قبلهگاه عشق نزدیکتر میشوی، دلتنگیات هم بیشتر میشود و در افکارت لحظات خداحافظی و دل کندن عذابت میدهد و اینجاست که تنها اشکهای گرم میتوانند آرامت کنند.
شاید کوچکترین تاثیر کربلا این باشد که مدام در ذهنت مراقبت میکنی که مبادا اعمال و رفتارت بهگونهای باشد که سال بعد از لیست مسافران حضرت عشق جا بمانی.
دفاع پرس: امام حسین (ع) بعد از سفر اربعین برایتان چگونه شد؟
من در اربعین و در تمام لحظات پیادهروی مصداق حدیث «إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینَةُ النَّجاةِ» را احساس کردم و نجاتبخش بودن حضرت سیدالشهداء (ع) را با تمام وجودم لمس کردم.
من خودم نزدیک به هفت سال است که با کمک امام حسین (ع) مسیر زندگی را تغییر دادهام، اما از همان سالهای کودکی عشق و علاقه به حضرت اباعبدالله (ع) در وجودم شعله میکشید و همان عشق توانست مسیرم را تغییر دهد و رفتن به کربلا شدت این علاقه را روبهروز بیشتر کرد.
شخصیت امام حسین (ع) بسیار والاست و برای درک ابعاد آن باید در این مسیر تلاش فراوانی داشت تا به پاسخ این سوال برسی که آیا واقعا زندگی، کلام، رفتار و منشت حسینی است یا نه؟
حسین (ع) سالار عشق
سفر اربعین به تو کمک میکند تا در کل ایام سال، حسینی زندگی کنی و این تفکر سبب میشود که از اعمال و رفتار خود مراقبت کنی، در واقع حضرت سیدالشهداء (ع) همانند طبیبی است که هر سال در سفر اربعین با ویزیت ویژهای، دارویی تخصصی برایت تجویز میکند و نسخه شفابخشت را از داروخانه کربلا دریافت میکنی.
خاصیتی که حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) در تو به عنوان یک زائر ایجاد میکند در قالب کلمه نمیگنجد، تازمانی که کربلا را ندیدهای، دلتنگی برایت یک معنی دارد و زمانی که میبینی به گونهای دیگر بیقرار میشوی.
دفاع پرس: زیباترین خاطرهای که در طول این سفرها به یاد دارید چه بوده است؟
این سفر لحظه لحظهاش مملوء از خاطرات نابی است که قابل تکرار نیست، نظاره صف طویلی از عاشقان گرداگرد ستارهای بیهمتا، حس شعف و شادمانی وصف نشدنی را در تو بر میانگیزد.
پذیرایی و خدمت خالصانه عراقیها از زائران برایم بسیار عجیب بود، در سفر سال گذشته بود که مسافت زیادی را پیاده رفته بودیم که دیگر پاهایمان از فرط خستگی توان ادامه دادن نداشت، با استقبال و اصرار یکی از برادر عراقیمان وارد خانه آنها شدیم، مرد عرب سریع به سراغمان آمد و با دیدن پاهای خسته، گلی، زخمی و تاولزدهمان، سریع مشغول ماساژ دادن آنها شد.
نوکری درگاه حسین (ع) مدال افتخار عشاق است
پس از گذشت چند دقیقه چفه خود را از روی شانههایش به روی پاهای من و دوستم انداخت و با دندادن شروع به ماساژ داد، دیدن این صحنه برایم بسیار گریهدار بود؛ چرا که مهربانی این مرد میهمان نواز و ارادتش به امام حسین (ع) و همچنین خلوص نیتش برایم عجیب بود.
صحنه زیبای دیگری که از این سفرها به خاطر دارم، مربوط به دومین سالی است که توفیق زیارت نصیبم شد، آن سال شرایط روحی مناسبی نداشتم و دائم از امام حسین (ع) درخواست داشتم که این توفیق را شامل حالم کند که با حضور در این سفر خودم را به آغوش امن و ایمن او رسانده و همانند پدری دلسوز به او پناه ببرم و تمام دلتنگیام را با خودش تقسیم کنم.
به داخل حرم که رسیدیم، سیل ازدحام جمعیت بهگونهای بود که امکان نزدیک شدن به ضریح تقریبا امری محال و نشدنی بود، از همان فاصله دور در دلم اسم آقا را بارها تکرار کردم و از او خواستم که آغوشش را برایم باز کند تا دردهایم را در پناه گرمش تسکین دهم، مدتی گذشت درحالی که چشمانم دریایی از اشک بودند دستهایم را به گرههای ضریحش قفل شده دیدم.
دفاع پرس: در سفر امسال بهترین همسفر شما چه کسی بود؟
خدا را شاکرم که امسال به یُمن اجرای طرح «نایبالشهید»، تا کربلا یکی از شهدای دفاع مقدس به نام شهید «قربان بمانی» به عنوان همسفری بهشتی در این مسیر سبز همراه من بود.
امسال با وجود مشکلات فراوان، اما همراهی این شهید والامقام در تمام مدت سفر سبب شد که نسبت به تحمل بسیاری از موارد صبورتر بوده و لذت بیشتری از این سفر معنوی داشته باشم و زمانی که به کربلا رسیدم، عکس این شهید را در خانه یکی از کربلاییها گذاشتم و نیت کردم که سال بعد نیز به امید خدا با شهید دیگری همسفر شوم.
دفاع پرس: فکر میکنید که امام حسین (ع) چه رنگی باشد؟
از دیدگاه من تمام اهل بیت برای هدایت ما انسانها به روی زمین آمدند که همه آنها به رنگ سبز و رنگ هدایت هستند، اما امام حسین (ع) در کنار این رنگ سرخ رنگ نیز هست؛ چرا که راه هدایت حضرت سیدالشهداء (ع) ختم به شهادت میشود و از سبز به سرخ میرسد، همانند شهداء که با سرخی خونشان امضاء ورود به خلوت امام حسین (ع) را گرفتند.
دفاع پرس: جملهای که خیلی دوست دارید به امام حسین (ع) بگویید چیست؟
ما را به جبر هم که شده سربه زیر کن
خیری ندیدهایم از این اختیارها...
گفتوگو و تنظیم: مهری کارخانه
انتهای پیام/