به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، تینا مساحیپور نوجوان 13 ساله نخبه قرآنی این شهرستان حافظ کل قرآن مجید، نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه است؛ او توانسته در مدت یک سال دوری از خانواده در موسسه‌ای قرآنی در کاشان در کنار هم‌شاگردی‌هایی که بیش از 10 سال بزرگتر بودند این سه مجموعه ارزشمند اسلامی را هم‌زمان حفظ و با مفاهیم آن بیشتر آشنا شود.
تینا که از نوجوانان فعال فرهنگی شهرستان برخوار به شمار می‌رود اما با این وجود از کم‌لطفی‌ها و بی‌مهری‌ها نسبت به خود ناراحت است و خودش و خانواده اعتقاد دارند با توجه بهتر می‌تواند در شهرستان منشأ خیر باشد تا با ارائه ذکات علم قرآنی‌اش، زمینه را برای تربیت بیشتر حافشان کلام وحی در برخوار فراهم کند.
برای بررسی بیشتر موضوع و از نزدیک شنیدن دغدغه‌های این نوجوان قرآنی به سراغش رفتیم. گفت‌وگوی فارس با این نخبه قرآن را در ادامه می‌خوانید:
از شرایطت در کاشان برایمان بگویید
تینا مساحیپور: خیلی سخت بود مخصوصا روزها و هفته های اول من از همه کوچکتر بودم؛ دوازده سال داشتم و بقیه بیست سال به بالا بودند. آن‌ها شب‌ها گریه می‌کردند و طبیعتا من هم خیلی گریه می‌کردم. با گذشت زمان که مشغول به حفظ شدم با توسل به اهل بیت وضعیت بهتر شد.
شرایط سخت بود از آن جهت که در ماه فقط یک بار می توانستم خانواده را ملاقات کنم و آن هم تقریبا ده ساعت بود البته اگر در آزمون‌ها رتبه می‌آوردم سه ساعت به وقت ملاقات اضافه می‌شد. سه ماه یک بار می‌توانستم به خانه بروم اما من این را با خودم تکرار می‌کردم؛ برای رسیدن به اهداف بلندی که دارم نباید بچه‌بازی دربیاورم و باید مثل یک فرد عاقل رفتار کنم، همه این تفکراتم را در دفتر خاطراتم یادداشت کرده‌ام.
چگونه دوری تینا را تحمل می‌کردید؟
پدر تینا: خیلی دل‌مان تنگ می‌شد و ناراحت بودیم. من و مادرش بعضی اوقات گریه می‌کردیم چون به تینا وابسته بودیم اما با خود می‌گفتیم پدر و مادر شهدا چه می کردند که چندین ماه فرزند خود را ندیده بودند و یا تلفنی با او صحبت نمی‌کردند، با این روش خودمان را آرام می‌کردیم.
موسسه هزینه‌ای هم دریافت کرد؟
پدر تینا: هزینه عضویت در موسسه برای یک سال یک میلیون و هشتصد هزار تومان بود که نسبت به کارهایی که انجام می‌داد و خدماتی که به تینا ارائه می‌دادند خیلی ناچیز بود.
بعد از حفظ نهج‌البلاغه چه کردید؟
تینا: چون من زودتر از زمان مورد نظر توانستم نهج‌البلاغه را حفظ کنم یعنی در طول هفت ماه و وقت اضافه داشتم به مربیان پیشنهاد دادم که صحیفه سجادیه را هم حفظ کنم و خدا را شکر توانستم کمتر از دو ماه صحیفه را هم حفظ کنم. البته خیلی سخت بود چون فشرده روزی چهار صفحه حفظ می‌کردم.
تا به حال سازمان یا نهادی از توانایی‌های تینا حمایت کرده؟
مادر تینا: هیچ سازمان یا ارگانی از ما حمایت نکرده حتی کسی از تینا سرکشی نکرده است. فقط یک مرتبه امام جمعه برخوار با تینا دیدار کرد. من خیلی تلاش کردم و به جاهای مختلفی سر زدم تا بتوانم مجموعه‌ای پیدا کنم تا تینا فعال باشد و ذکات علم خود را به دیگران بدهد و نهج‌البلاغه آموزش دهد ولی هیچ کسی کمک نکرد تا حدی که تینا گفت دیگر نیاز نیست جایی بروی و به کسی بگویی.
حتی وقتی به آموزش و پرورش رفتیم تا مشکل دو سال عقب ماندگی درسی را جبران کند اداره منطقه که اصلا همکاری نکرد و گفتند امکان ندارد و باید از همان ششم شروع کند و اصلا برایشان اهمیت نداشت که تینا یک نخبه قرآنی است؛ تا اینکه به اداره کل آموزش و پرورش استان رفتیم و شخصی به نام آقای سلطانی خیلی ما را یاری و راهنمایی کرد و از تینا آزمون‌های تعیین سطح گرفتند و قبول شد و الان در کلاس هشتم تحصیل می‌کند.
تینا هدف تو برای آینده چیست؟
تینا: ان‌شاءالله درسم را ادامه بدهم و وارد رشته ریاضی یا تجربی شوم و با یاری خدا دوست دارم وارد رشته هوا فضا بشوم. در زمینه قرآنی هم دوست دارم ذکات علم خود را بدهم به دیگران کمک کنم تا قرآن و نهج‌البلاغه را حفظ کنند و خودم هم در زمینه مفاهیم و ترجمه بیشتر کار کنم.
از دختر دیگرتان حسنا هم برایمان بگویید.
مادر تینا: حسنا دختر دیگرم ده سال دارد در هشت سالگی پانزده جزء از قرآن را حفظ کرده است اما به دلیل عدم حمایت و اهمیت ندادن توسط افراد مربوطه به تلاش‌های تینا، انگیزه من کاملا از بین رفت و واقعا خسته شدم و حسنا را دیگر به کلاس نبردم تا ادامه دهد. چون فشار روحی زیادی به من و پدر وارد شد اما دوست دارم حسنا هم مانند تینا موفق شود.
و صحبت آخر شما؟
پدر و مادر تینا: حرف آخر ما این است که به استعدادها و توانایی‌های افراد بیشتر توجه شود از چنین خانواده‌هایی حمایت شود چرا که ارزش‌ها در جامعه نباید عوض شود. تینا و ما خیلی علاقه‌مندیم تا مقام معظم رهبری را از نزدیک ملاقات کنیم؛ دوست دارم تا آخرین قطره خون خودمان و فرزندان‌مان را وقف امام خامنه‌ای کنیم.
منبع: فارس
