به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، آیین رونمایی از کتاب «غوغای غزل» با حضور نویسنده و منتقدین سید محمد تولیت، محمدعلی علیزاده و زهیر توکلی عصر دیروز در فرهنگسرای رسانه و شبکههای اجتماعی برگزار شد.
در این مراسم، تعدادی از غزلهای این کتاب همراه با اجرای موسیقی زنده که توسط ولیالله نوروزی نواخته میشد، خوانده شد.
در ابتدای این مراسم رونمایی کتاب، ولیالله نوروزی یک قطعه موسیقی را به صورت زنده نواخت و پس از آن یکی از غزلهای کتاب «غوغای غزل» خوانده شد.
در بخش بعدی برنامه، نوبت به گردآورندگان و نویسندگان این مجموعه رسید تا صحبتهای خود را پیرامون این اثر بیان کنند. سید محمد تولیت، محمدعلی علیزاده و زهیر توکلی به روی صحنه آمدند و نظرات خود را پیرامون این مجموعه بیان کردند.
سید محمد تولیت به عنوان اولین سخنران این بخش صحبت کرد و درباره نوشتن این مجموعه اظهار داشت: در ابتدا باید از آقای سید مهدی شجاعی که شجره طیبه نیستان را بنا کردند، تشکر کنم. نهال انتشارات نیستان در حدود 20 سال پیش توسط ایشان کاشته شد و فرزندشان، آقای سید علی شجاعی نیز در بازار آشفته این روزهای نشر، بار این انتشارات را بر دوش میکشند.
وی ادامه داد: غزل دنیای عجیبی دارد. به نظرم برای فهمیدن غزل، باید تعریف شعر را بدانیم. مهمترین تعریف شعر از استاد شفیعی بیان شده است. ایشان میگویند که شعر آمیختگی عاطفه و تخیل در زبان آهنگینی است که شکل میگیرد. در این تعریف، پنج عنصر وجود دارد؛ عاطفه، تخیل، آهنگ، زبان و شکل. باید بگویم که ما با توجه به سه عنصر از این بین، غزلهای این کتاب را انتخاب کردیم. مهمترین عنصر در این بین، عاطفه است. اصطلاحی که در مقدمه این کتاب آوردم، بدین معنا است که غزل قبل از هر چیز باید از نظر عاطفی، مخاطب خود را تحت تاثیر قرار بدهد. به نظرم، این موضوع حتی قبل از جهانبینی و فکر شاعر قرار دارد.
وی ادامه داد: پس از عنصر عاطفه، خیال هم مساله بسیار مهمی است. در باب خیال باید بگویم که دو سیر متفاوت در غزل وجود دارد. این دو سبک، غزل عراقی و سبک هندی است. خیال در غزل عراقی، بسیار ملایم است. در حقیقت، شاعر تلاش نمیکند که بخواهد خیال جدیدی را ایجاد کند اما در مقابل و در شعر هندی، موضوع کاملا برعکس است. آنان حتی اصطلاحی تحت عنوان خیال دورگرد را دارند که به معنای این است که شاعر باید خیال خود را پرواز دهد و چیزهای جدیدی را کشف کند. ممکن است که از نظر خیال، یک غزل صفر باشد و حتی خیال عادی (تشبیه و استعاره) نیز نداشته باشد. بنابراین میتوان گفت که مقوله خیال، یکی از مهمترین تفاوتهای سبک عراقی و هندی است. در مقابل، باید گفت که در سبک عراقی، عاطفه حرف اول و آخر را میزند. عاطفه باید مخاطب را از پای دربیاورد و فرقی ندارد که خیال وجود داشته باشد یا وجود نداشته باشد. البته ممکن است بگویید که هر شاعری، عاطفه دارد اما در باب عاطفه یک مساله بسیار مهم است و آن هم صدق عاطفی است. در حقیقت، شعر شاعر باید وجود او را آینگی کند. این موضوع، از جمله نکاتی است که این روزها کمتر مورد توجه قرار میگیرد. هر چه قدر شعر شاعر به روحیات و ذات او نزدیکتر باشد، صدق عاطفی در او بالا میرود. امروزه شاعری را میبینید که هیچ مکنتی ندارد و تنها غم او گذران زندگی است. چنین شاعری، صدق عاطفی کمرنگی دارد و این مقوله آنچنان که شایسته است، برآورده نمیشود.
تولیت به عنصر سوم اشاره کرد و گفت: زبان، عنصر سومی است که در این جلسه میخواهم راجع به آن صحبت کنم. در هر دو سبک عراقی و هندی، تفاوتهای زبانی زیادی وجود دارد. برای مثال میبینید که عراقیون، تا چه اندازه به سادگی زبان اهمیت میدهند. مثلا وقتی که اشعار سعدی را میخوانید، میتوانید به راحتی متوجه تعابیر ساده و روانی زبان بشوید. در مقابل، در شعر هندی، زبان پیچیده است و آنان به این پیچیدگی زبان و ترکیبات جدید میبالند. به نظرم، این دو غزل، دو دنیای متفاوت است که از نظر مفاهیم، تفاوتهای عمدهای با هم دارند. در جمعبندی این بخش باید مثالی را بزنم و آن هم این است که اگر غزل را به مانند یک پرنده در نظر بگیرید، قلب تپنده آن احساس و عاطفه مطلق است و دو بال آن، زبان و خیال است. قطعا، یک شعر با احساس صرف، نمیتواند خیلی موفق باشد و شاعر باید زبان و خیال را هم بلد باشد.
زهیر توکلی، دومین سخنران این جلسه بود. او در مورد کتاب «غوغای غزل» گفت: این کتاب، براساس معیارها و ملاکهایی که آقای تولیت بیان کردند، نوشته شده است. بنابراین باید دید که غزلها با معیارهای ایشان چه تناسبی داشته است؟ خود من اعتقاد دارم که اگر از خاقانی و انوری، شعرهایی در این کتاب میآمد، از نظر عاطفه و خیال، هیچ چیز کم نداشت. معروف است که حافظ، غزلیات خاقانی را با دقت بسیار خوانده بوده است و تسلط مناسبی بر آن داشته است. حتی بعضی از تغزلهای فرخی نیز از ارزش زیادی برخوردار است. باید بگویم که اگر من قرار بود این کتاب را گرداوری کنم، تقریبا متر و معیاری شبیه به آقای تولیت را انتخاب میکردم. خود من هم به علاقه زیادی به غزل هندی ندارم و من هم چنین غزلهایی را انتخاب نمیکنم. بسیاری از غزلهای هندی، از نظر تخیل در جایگاه بسیار بالایی قرار دارند اما از نظر عاطفه و احساس چنگی به دل نمیزنند. به نظرم شعر چیزی است که انسان میتواند در تنهاییهای خود، آن را زمزمه کند. غزل، زبان تعاملات درونی و شهودی شاعر است. در غزل، خطاب با بیرون نیست و شاهد زمزمه با درون هستیم. دقت داشته باشید که فرق محوری غزل و قصیده در همین موضوعات است. غزل به مانند چیزی است که انسان میتواند آن را در زیر لب زمزمه کند در حالی که قصیده چیزی است که انسان میتواند آن را برای جمعی از حضار یک جلسه بخواند. به نظرم کسانی که شبیه به سبک صائب شعر میگویند، شعرشان از احساس کمی برخوردار است.
این نویسنده و منتقد ادبی بیان داشت: ای کاش، در ابتدای شعرهای هر شاعر، فصلبندی صورت میگرفت و توضیحاتی راجع به آن شاعر داده میشد. اکنون میبینیم که نویسنده بلافاصله، وارد شاعر بعدی شده و اشعار او را بیان نموده است. به نظرم بهتر بود که هر بخش، به صورت جداگانه بسته میشد. شاید بهتر بود که یک زندگینامه مختصر از هر شاعر داده میشد و زمان تولد و فوت او ارائه میگردید. به اعتقاد من، مورد توجه قرار دادن این موضوع در چاپهای بعدی باعث میشود که فروش کتاب چند برابر شود. برای مثال، برای مخاطب جذاب است که تلقی و نگرش شما نسبت به عطار را بداند و دوست دارد چند خطی را از زبان شما بخواند. باید بگویم که عطار یکی از نویسندههای بزرگ است و خود من آثار او را بسیار دوست دارم. به اعتقاد من، قلندریات عطار شگفت است و شاید از سنایی هم جلوتر باشد. دقت کنید که شاعران بسیاری هستند که دارای قلندریات بودهاند اما عطار از همه آنان جلوتر بوده است. جالب است بدانید که یکی از مهمترین منابع شعری حافظ، غزلیات عطار بوده است. در مورد عطار و قلندریات او باید بگویم که نوشتن چنین اشعاری بسیار سخت است. در حقیقت، شاعر باید درد بزرگی را در دل داشته باشد تا بتواند چنین اشعاری را بیان کند.
تولیت در پاسخ به این صحبت گفت: برای پشت سر هم قرار دادن اشعار، دلیل داشتم و میخواستم وحدت و یکدستی را حفظ کنم. همانطور که در کتاب میبینید، شمارهبندیها پشت سر هم زده شده است و در پایین هر صفحه نام شاعر آن شعر آورده شده است.
محمدعلی علیزاده، به عنوان سومین سخنران این جلسه، نظر خود را پیرامون کتاب غوغای غزل بیان کرد و گفت: من شعری که وقتم را خشک کند بسیار میپسندم. غوغای غزل، از سنایی تا سایه از جمله چنین کتابها است. این کتاب، پر از اشعاری است که هر مخاطبی میتواند با آنان ارتباط برقرار کند. برای مثال، 40 غزل سعدی از جمله آثاری است که بسیار دوست داشتم. در مورد تفکیکهایی که در ابتدای جلسه مطرح شد باید بگویم که بر خلاف عقیده دوستان، خود من بسیاری از شعرهای سبک هندی مانند شعرهای صائب را دوست دارم. به طبع آنچه که از اساطیر خواندهام، فرم و ساختار کلام است که دلبری میکند. در حقیقت، صدق عاطفی کلام و عاطفه و خیال مهم است اما ممکن است که یک شعر عاری از همه این پارامترها باشد اما فرم درخشان و ساختاری نیرومند را داشته باشد. همین ساختار به راحتی میتواند دل من را به خود جذب کند. باید بگویم که شعرهای سبک عراقی که در این کتاب آورده شده است، بسیار خوب و جذاب است. معیارهای که آقای تولیت بیان کردند، بسیار قابل احترام است. باید بگویم که اگرچه سنایی و عطار غزلهای بسیار خوبی را گفتهاند اما وقتی به غزلیات مولانا میرسید، میبینید که خیلی از ابیات سنایی تکرار است و از ارزش کمی برخوردار است.
توکلی اضافه کرد: یکی از موضوعاتی که در این کتاب وجود دارد و نکته مهمی به شمار میرود، بررسی تاریخی غزل است. اگر از شاعر اول که سنایی است آغاز کنید و آرام آرام به جلو بیایید، میبینید که فرآیند شکلگیری غزلهای دچار پیچیدگی خصوصا در زمینه ردیف بسیار زیاد میشود. حتی بعد از حافظ که سبک هندی به میان میآید، این موضوع پر رنگتر میشود. برای مثال میبینید که ردیفهای شعرها حروف اضافه مانند «را»، «است» و... است. جالب است بدانید که در نقطه مقابل این موضوع حافظ وجود دارد. او کسی است که با لغتی به نام «آلوده» ردیف میسازد و شعر بسیار زیبایی را بیان میکند. راجع به گزینشی که در این کتاب صورت گرفته است، باید بگویم که این موضوع بسیار خوب انجام شده است چرا که بسیاری از ما، اهل مفصل خواندن نیستیم و از پرگویی بیزار هستیم. گزینش چنین کاری را انجام میدهد و برای ما که خیلی تاب زیاد خواندن و اطناب را نداریم، گزینش، مساله بسیار خوبی است.
در بخش بعدی این برنامه، قطعهای دیگر نواخته شد و هر کدام از مهمانان ویژه این جلسه، یک غزل از کتاب غوغای غزل را خواندند. در پایان این جلسه، آیین رونمایی از کتاب «غوغای غزل» برگزار شد.
انتهای پیام/ 121