به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «استعمار مدرن، جهانی شدن یا جهانی سازی: آثار و پی آمدها» عنوان کتابی از «داود رجبی نیا» است که در آن به بررسی پدیده ویرانگر استعمار و سیاست جهانی سازی پرداخته است. نویسنده در 12 بخش به طور اجمال ابعاد مختلف این موضوع را مورد کنکاش قرار داده است.
«سه موج جهانی سازی»، «آیا ما واقعاً یك دهكده جهانی می خواهیم؟»، «معنای جهانی سازی برای كشورهای كوچك»، «آمریكایی كردن»، «جهانی كردن و سكولاریزه كردن؛ همسان شدن ساختار رسانه ای امریكا و اروپا»، «جهانی شدن و پی آمدهای آن»، «شش یادداشت كوتاه درباره جهانی شدن»، «جهانی شدن و رفع فقر از فقرا»، «ایده های نو در برابر جهانی سازی»، «جهانی سازی»، «برده داری مدرن»، «جهانی سازی و سقوط آن» از بخشهای این کتاب است.
در مقدمه کتاب آمده است:
«مجموعه پیش رو قصد دارد با استناد به منابع غربی و بهره گیری از قلم و بیان اندیشمندان غربی و پرورش یافتگان همان مکتب، آن روی سکه فرهنگ و تمدن غرب را نقد و بررسی کند. همچنین می کوشد تا سیاست های حاکم بر نظام کشورهای غربی همچون امریکا و انگلیس و نیز اسراییل را نشان دهد.
امروزه کمتر عرصه ای را می توان یافت که به گونه ای از انگاره های فکری و فلسفی و فرآورده های تمدن غرب اثر نپذیرفته باشد. با این که آثار مثبت تمدن غرب را نمی توان یک سره نفی کرد، به نظر می رسد بازخوانی آثار و پژوهش های انتقادی محققان غربی در زمینه های گوناگون، برای آشنایی بیشتر مخاطبان فرهیخته در حوزه غرب شناسی بسیار راه گشا باشد.»
قسمتی از متن کتاب:
آمریکایی کردن و جهانی سازی
«بر پدیده همانندسازی ساختارهای رسانهای جهانی، نخستین بار به عنوان یک موضوع علمی در ادبیات امپریالیسم فرهنگی، متعلق به دهه های 1960 و 1970 تأکید شد. نظریه امپریالیسم فرهنگی، آشکارا بر نظریه نفوذ خارجی مبتنی بود. بر اساس این نظریه، همانندسازی، محصول تسلّط فرهنگی است. توسعه جهانی صنایع رسانه های جمعی که در کشورهای سرمایه داری توسعه یافته به ویژه در ایالات متحده قرار دارند، سبب تخریب فرهنگ های بومی می شوند و یک دسته از اشکال فرهنگی منفرد و استاندارد شده را که با سرمایه داری مصرفی و استیلای سیاسی امریکا پیوند خورده است، جایگزین آنها می کنند.
اروپا در برابر این ادبیات موضع مبهمی در پیش گرفته است. رسانه های اروپایی به عنوان بخشی از نفوذ فرهنگی مسلّط غرب بر کشورهای در حال توسعه دیده می شوند؛ در همان حال، ادبیات ابتدایی امپریالیسم فرهنگی هم به موضوع نفوذ امریکا بر فرهنگ اروپایی می پرداخت.
در سطوح عمیق تر، با توجه به انواع ساختارهای رسانهای و تجربه هایی که در حال ظهور هستند و سمت و سوی تغییر رابطه میان رسانهها و دیگر نهادهای اجتماعی، منطقی است گفته شود «همانندسازی» عبارت است از درجه بالایی از هم گراشدن رسانههای جهانی به سمت اشکالی که نخستین بار در آمریکا ظهور یافتهاند.
زمانی امریکا در میان کشورهای صنعتی، تقریبا تنها کشور دارای ساختار پخش برنامه های تجاری بود، ولی اکنون پخش برنامه های تجاری، در حال تبدیل شدن به یک هنجار است. مبارزات انتخاباتی در اشکال رسانه محور و فردی شده و بهره گیری از تکنیک های مشابه بازاریابی تولیدات مصرفی، به گونه مشابهی، در عرصه سیاسی کشورهای اروپایی، به امری معمولی تبدیل می شود.
آشکار است که سمت و سوی جریان فرهنگی امریکا هم در این تحولات نقش بازی کرده است. برای مثال، «نهضت مطبوعات آزاد»، مفاهیم آمریکایی حرفه ای شدن ژورنالیستی و آزادی مطبوعات را که در رسانه های خصوصی ریشه دارد، در اوایل دوره جنگ سرد به گونه مؤثری گسترش داد. در سال های پایانی این دوره، این روند از طریق نفوذ فرهنگی به شیوه های متفاوت، مثل آموزش حرفه ای، تحقیقات دانشگاهی در دانشگاه های آمریکا و مؤسسات تحقیقاتی خصوصی و رسانه های فراگیر جهانی مثل هرالد تریبیون و سی.ان.ان و محصولات فرهنگی عمومی مثل فیلم «همه مردان رئیس جمهور» تقویت شده است. مشاوران تبلیغاتی آمریکایی در اروپا فعال هستند و مؤسسه های آمریکایی نیز به شرکت های تلویزیونی درباره تولید اخبار، مشاوره می دهند.
در فعالیت های تازه علمی، این تمایل وجود دارد که انواع نفوذی که در آغاز به وسیله نظریه امپریالیسم فرهنگی شناسایی شده اند، زیر نام مفهوم گسترده تر و پیچیده تر «جهانی سازی» قرار گیرند. از این نظر، تنها یک کشور به دلیل صدور و تحمیل تصورهای اجتماعی خودش سرزنش نمی شود، بلکه در این رویکرد، یک سری روابط متقابل پیچیده و مرتبط به هم در میان کشورهای مختلف و ساختار های ارتباطاتی آن ها صورت می گیرد.
از آنجا که در تجزیه و تحلیل مفهوم «جهانی سازی»، امکان امتزاج منابع بیرونی نفوذ، با روندهای داخلی تحولات اجتماعی فراهم می شود، مفهومی مناسب تر به نظر می رسد و در فهم تحولات مرتبط با رسانه های اروپایی و حوزه عمومی اهمیت بسزایی دارد. به ویژه امکان تصدیق این موضوع وجود دارد که بسیاری از ساختارها و عادت های جاری که بر همسان شدن فزاینده سیستم ارتباطی جهانی مسلط است، در ایالات متحده آزموده شده است.
با وجود این، انتشار آن ها در سراسر جهان را در نتیجه تأثیر تنها یک عامل نمی توان دانست. این یک روند، یک طرفه نبوده است: هر جا که کشورهای اروپایی ابتکارهای آمریکایی ها را به عاریه گرفته اند، این اقدام انجام داده اند و بیشتر این اصلاحات به گونه ای معنی دار انجام شده است.»
«استعمار مدرن، جهانی شدن یا جهانی سازی: آثار و پی آمدها» در 92 صفحه به قلم «داود رجبی نیا» تالیف و توسط «مرکزپژوهش های اسلامی صدا و سیما» 2 هزار و 500 نسخه منتشر شده است.
انتهای پیام/ 161