به گزارش خبرنگار دفاعپرس از سمنان، ثبت و ضبط وقایع و رویدادهای دفاع مقدس، در قالب تاریخ شفاهی یکی از راهکارهای حفظ آثار دفاع مقدس است که خود به شاخههای متفاوتی تقسیم میشود.
تاریخ شفاهی مربوط به خاطرات فرماندهان دفاع مقدس به منظور انتقال تجارب و دستاوردهای نظامی به نسل بعد بدون شک میتواند کشور را در حوزه دفاعی در سطح بالاتری قرار دهد.
کتاب «بادگیرهای سفید» خاطرات شفاهی «سعید اللهیاری» فرمانده گردان ولیعصر (عج) شاهرود به قلم «زهرا شاهینی» و به سفارش اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و توسط انتشارات «بنیاد حفظ آثارو نشر ارزشهای دفاع مقدس» در 3 بخش و 16 گفتار به ترتیب زیر تنظیم و چاپ شده است: «سال های کودکی و نوجوانی»، «جوانی»، «آموزش»، «اعزام به جنوب»، «عملیات خیبر»، «عملیات بدر»، «تیپ21 امضا (ع) یگان جدید»، «ماموریت در فاو»، «تاسیس تیپ مستقل 12 قائم(عج)»، «ارتفاعات پوشیده از برف»، «بادگیرهای سفید در بیت المقدس3»، «ازدواج به شرط حضور در جبهه »، «اعزام به مریوان»، «پذیرش قطعنامه»، «کوشک»، «بازنشستگی».
در مقدمه این کتاب آمده است:
«با نگاهی به جنگهای دوران معاصر در مییابیم که دفاع مقدس ملت ایران نقطهی عطفی در تاریخ معاصر به شمار میرود که یکی از ویژگیهای برجستهی آن حضور همهی اقشار و طبقات اجتماعی است؛ بنابراین برای نگارش دقیق تاریخ دفاع مقدس باید به سراغ شاهدان عینی این رخداد در سطوح مختلف رفت. این امر نیز تنها با رعایت دقیق اصول و فرآیندهای تدوین تاریخ شفاهی میسر میشود.
یکی از مشکلات تدوین تاریخ شفاهی در این دوره این است که هر چه از سالهای دفاع مقدس دورتر میشویم، بیماری، فراموشی خاطرات و کاهش حافظهی ناشی از کهولت شاهدان آن، نقش مخرب خود را بیشتر مینمایاند. از سوی دیگر، بر اثر سیر طبیعی تاریخ، در سالهای گذشته شماری از فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس رخت از جهان فانی بستهاند که این خود، ضایعهی جبران ناپذیری در گردآوری خاطرات و تدوین تاریخ شفاهی تلقی میشود.
بنابراین از آنجا که مرور زمان، گردآوری منابع شفاهی تاریخ دفاع مقدس و تدوین آن را تهدید میکند، ضروری است همهی آثار و اسناد دفاع مقدس با شیوههای علمی گردآوری و ثبت و منتشر شود.»
قسمتی از متن کتاب:
«چون خودم، برای شناسایی رفته و منطقه را از نزدیک دیده بودم، همهی جزئیات را توضیح دادم. مسیر طولانی بود و اگر کسی مجروح میشد و یا به هر دلیلی جا میماند، نه راه پس داشت و نه راه پیش.
این بار، نسبت به دفعه قبل تعداد بیشتری از نیروهایی که دچار سرمازدگی شده بودند، گفتند: «با این شرایط نمیتوانند در عملیات حاضر باشند»، اما در عوض اطمینان داشتم، آن تعداد نیرویی که میمانند، کاملاً آماده هستند.
مأموریت گردان ما این بود که، باید از پشت سر عراقیها، با آنها درگیر شویم. یک تیربار عراقی در قسمت پیشانی ارتفاع کار گذاشته شده بود و سایر سنگرهای عراقیها با فاصله روی ارتفاع قرار داشتند.
سنگر تیربار عراقی را در شناساییها دیده بودیم. قبل از رفتن، یک تیم را مأمور کرده بودم تا به محض این که به نزدیکی دشمن رسیدیم، این سنگر را بزنند. مهمترین نکتهای که به نیروها تأکید کرده بودم، این بود که اقداماتی مانند استتار، اختفاء و سکوت را شدیداً رعایت کنند، چرا که اگر نگهبان عراقی متوجه حضور ما میشد و شروع به تیراندازی میکرد، دیگر کسی نمیتوانست خود را به روی ارتفاع برساند.نفرات اول گروهان جلویی برای همرنگ بودن با برف بادگیرهای کاملاً سفید پوشیده بودند.»
«بادگیرهای سفید» تاریخ شفاهی «سعید اللهیاری» در 233 صفحه مصور در قطع وزیری به قلم «زهرا شاهینی» تنظیم و به سفارش اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان سمنان توسط «بنیاد حفظ آثار و نشر ارز شهای دفاع مقدس» در یک هزار نسخه منتشر شده است.
انتهای پیام/