به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، آغاز تغییرات و تحولات در جهان کنونی انقلابی در علم و فناوری هم زمان با آغاز تقسیم جهان عرب و ایجاد دولت های کوچک در آن بود که امروزه نظام رسمی عرب را تشکیل می دهند و هنوز و در عین حال نظامی کارکردی دارند که در خدمت اهدافشان است ،نه منافع مردم. در میان کشورهای عربی در مصر در دوره عبدالناصر و در عراق در دوره صدام تلاش هایی برای تغییر نظام صورت گرفت و آنها دست به دستاوردهای بزرگی زدند که در نهایت با اشتباهات خود موجب سقوط آن شدند.
امپراطوری های باستان که در سده های پیشین زندگی می کردند در قرن بیستم دچار تغییر و تحول شده و در نهایت امپراطوری اتحاد جماهیر شوروی در خلال هفتاد سال سقوط کرد. پس از این سقوط، ایالات متحده اعلام کرد که آمریکا تنها امپراطوری در جهان تا پایان آن است و هرگز رقیبی برای این امپراطوری ظهور نخواهد کرد. اما در حال حاضر همه شواهد و دلایل نشان می دهد که این امپراطوری به دوران گذشته خود بازگشته و عمر آن حتی از عمر امپراطوری شوروری نیز کمتر است.
طرح های نومحافظه کاران صهیونیستی آمریکایی در دولت جرج دبلیو بوش در خودکامگی و ادعای پاکسازی زمین از اشرار بود. آنها سوریه و عراق و کره و ایران را به عنوان محورهای شرارت و بدی در جهان تقسیم بندی و اعلام کردند که این نظامها را مطابق با نظام ایالات متحده تغییر می دهیم. آنها این طرح خود را با جنگ عراق و جنگ های نمایندگانشان در سوریه انجام داده اند و اکنون به ایران رسیده اند.
در این میان دانشمندان غربی با اختراع هوش مصنوعی و فناوری های جدید شروع به استعمار و فریب ملتهای عربی کردند. آنها همچنین با همکاری سیاستمداران به تغییر فرهنگ و هویت این مردم پرداخته و با جایگزینی هویتهای فرعی و فرقهای به تقسیم استعمارگرانه مرزها در جهت منافع خود پرداختند. این تقسیم بندی ها به دور از اصل تاریخی و جغرافیایی به منظور دستیابی به ثروت این سرزمین ها بود.
حدود صد سال است که دانشمندان و سیاستمداران استعمارگر با هم همکاری کرده اند تا امروز شاهد سقوط کشورهای عربی باشیم.
نومحافظه کاران صهیونیستی آمریکایی دریافته اند که فرصت برای تحقق اهدافشان تنها امروز است نه فردا، بنابراین رو به پروژه هایی آورده اند که بتوانند جریان فلسطین و مقاومت را یکباره حذف کنند. اما حالت کنونی سقوط اعراب ادامه نخواهد یافت.
ایالات متحده با شکست در بیشتر جنگ ها و پروژه هایش نشان داده است که در عصر اطلاعات و تکنولوژی، غرور و قدرت آن محدود است.
یکی از نتایج جهانی شدن اقتصاد، انتقال صنعت به کشورهایی با کارگری ارزان و بازارهای توسعه یافته بود که همین امر تاثیر منفی بر طبقه های گسترده ای از آمریکایی ها گذاشت. همچنین وال استریت و شرکت های آن در خارج از آمریکا با سرمایه گذاری در خارج، سرمایه گذاری های زیربنایی ایالات متحده را نادیده گرفته اند. کشورهای حاشیه ضد جهانی شدن و ضد وال استریت شورش کردند. جهانی شدن نشان داده است که حدود یک درصد از منافع آن به طور کامل به سرمایه داران اصلی در آمریکا که بیشتر آنها صهیونیست هایی هستند که بر دولت آمریکا مسلط بوده و مقامات دائمی در این کشور و بازارهای آن در اختیار دارند، می رسد.
دوره انتخاب باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده، این دولت تحت عنوان یک کلمه (تغییر) شکل گرفت؛ اما در واقع دوره خاموش شدن آتش های آمریکا در داخل و خارج بود. در انتخابات سال 2016 مرد نژاد پرستی روی کار آمد که در کار املاک و مستغلات و قمار و هم پیمان رژیم صهیونیستی بود. پس از هشت سال رکود میان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و باراک اوباما، مقامات صهیونیستی آمریکایی دریافتند که اکنون فرصت تحقق اهداف رژیم اشغالگر است. آنها این اهداف را همراه با عناصر کاذبی مانند جان بولتون و مایک پامپئو آغاز کردند تا اینکه امروز به بحران خود با ایران رسیده اند. لازم به ذکر است که اقدام برای حذف جریان فلسطین، بستن دفتر تشکیلات خودگردان فلسطین در واشنگتن و کاهش کمک به آنها و الحاق قدس اشغالی به رژیم صهیونیستی از جمله مواردی است که ترامپ و کوشنر با مخالفت با قطعنامه های ملل متحد مبنی بر غیرقانونی بودن الحاق یک منطقه اشغالی، می خواهند به نتانیاهو هدیه کنند.
در حال حاضر ایالات متحده در داخل خود میان کسانی که موافق جهانی شدن هستند با کسانی که مخالف آن هستند تقسیم شده است. به طور خلاصه می توان گفت که آمریکا هنوز از بحران اقتصادی خود در سال 2008 نجات پیدا نکرده است. اقتصاد آمریکا امروز دچار تناقض شده است و ایران تنها کشوری نیست که به خاطر سیاست های اقتصادی آمریکا تحت فشار قرار گرفته بلکه قبل از آن روسیه و چین و حتی کشورهای اتحادیه اروپا نیز از این سیاست متضرر شده اند، چرا که از سرمایه گذاری در بسیاری از کشورها از جمله ایران محروم شده اند.کاخ سفید اعلام کرده است که در کنفرانس بحرین شرکت خواهد کرد.
زمانی که آمریکا پیش از سه کشور عربی، آمادگی خود را برای شرکت در کنفرانس بحرین اعلام کرد، یکی از دیپلماتهای این کشور تلاش کرد تا این آبروریزی را توجیه کند و به همین علت مجددا اعلام کرد که دولت آمریکا هنوز تصمیمی برای مشارکت یا عدم مشارکت در این کنفرانس ندارد و بعدا درباره آن تصمیم گیری خواهد کرد.شبکه 12 رژیم صهیونیستی به نقل از منابع اطلاعاتی در تل آویو اعلام کرد که دولت های عربی پس از فشارهای شدید و تهدیدهای پی در پی آمریکا قانع به حضور دراین کنفرانس شده اند. زمانی که این کشورها در نشست های بسته اعلام کردند که در این کنفرانس شرکت نمی کنند ، مقامات آمریکایی به آنها گفتند که در دولت کنونی دونالد ترامپ در آمریکا هزینه های اقتصادی و سیاسی بالایی دارد که اگر این کشورها درخواست آمریکا برای شرکت در این کنفرانس را نپذیرند، باید این هزینه ها را بپردازند.به نظر می رسد که این پیام تهدیدآمیز را کوشنر در دیدار اخیر خود با این کشورها مطرح کرده است.
انتهای پیام/ 121