به گزارش دفاعپرس از خرمآباد، روحانیون و علما که ادامه دهندگان راه انبیا و ائمه اطهار (ع) هستند، در طول تاریخ بویژه تاریخ معاصر، همواره نقش مهمی در آگاه سازی و بصیرت افزایی افراد جامعه در همه زمینهها داشتهاند.
هر زمان که سایه ظلم و جور حاکمان بر سر مردم بوده است اولین قشری که شجاعانه در برابر دستگاه جبار ایستاده است، روحانیون بودند.
در دیار قهرمان خیز لرستان، روحانیونی بزرگی پا به عرصه گیتی گذاشتهاند که نامشان زینت بخش تاریخ این دیار است. از جمله این قهرمان از جان گذشته شهید «محمد حسین صادقی» است که در حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰ در مجلس شورای اسلامی همراه با شهید بهشتی و سایر یارانش به شهادت رسید.
خلاصهای از زندگینامه این شهید والا مقام در ذیل آمده است:
تولد تا جوانی
شهید آیت الله «محمد حسین صادقی» فرزند ملامحمد آقا به سال ۱۳۰۲ در روستای «مشکک» از توابع شهرستان الیگودرز استان لرستان در خانوادهای روحانی چشم به جهان گشود. پدرش از روحانیون خوشنام منطقه بود که به وعظ و تبلیغ اشتغال داشت. «محمدحسین»، از همان کودکی به تحصیل علوم دینی علاقه نشان میداد و نزد پدرش فراگیری علوم دینی را آغاز کرد و همزمان به کشاورزی نیز مشغول بود.
در هجده سالگی برای تحصیل معارف اسلامی به شهر مقدس قم وارد شد، ورود او به حوزه علمیه قم مقارن با دورانی بود که حوزه تحت فشار شدید خفقان رضا شاهی قرار داشت و ابتدا در محضر اساتیدی، چون امام موسی صدر، حاج شیخ حسن قمی (ره) و حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) به تحصیل علوم اسلامی پرداخت.
در پی رحلت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) در محضر درس پر بار حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف) و آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی و اراکی و حاج آقا ابوالفضل زاهدی و حاج آقا فرید محسنی اراکی تلمذ کرد و در مکتب فقهای برجسته به غور و تعمق در احکام شریعت اسلامی پرداخت و شیوه اجتهاد و استنباط فقه و اصول را فرا گرفت.
در بخشی از اجازهای که مرحوم آیت الله العظمی اراکی (ره) در سال ۱۳۷۲ ه.. ق. در حالیکه آیت الله صادقی در سن ۲۸ سالگی بودند برای ایشان صادره کرده چنین آمده است:
«.. و بعد مخفی نماند بر اینکه جناب مستطاب عمادالعالمین نخبه الفضلاء المحققین عمده المحصلین و المشتغلین، غدوه المبلغین مروج الاحکام آقای شیخ محمدحسین صادقی، سنین عدیده و مدت متمادیه در حوزه مقدسه قم محضر دانشمندان از فضلا و علما عمر خود را صرف تحصیل علوم شرعیه و نوامیس الهیه و اخلاق نبویه نمودهاند. تا اینکه مرتبه جلیله وافری از علوم را فرا گرفته و از جهت علمی و عملی و اخلاقی آراسته و شایسته و برجسته شدهاند...»
شرح کفایت الاصول، ترجمه و شرح ارشاد القلوب، تقریرات درس خارج فقه آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)، حاشیه بر کتاب حج عروه الوثقی از جمله آثار علمی او است. وی مراحل سلوک اخلاقی و تهذیب نفس را تا سرحد وارستگی از تعلق به حیات مادی و نیل به وادی رضای حق پیموده بود. بسیارند کسانی که خاطراتی شنیدنی از حضور خالصانه او در شهرها و روستاهای خود دارند و از او به عنوان انسانی وارسته و متخلق یاد میکنند که علم و عمل را نیک با هم درآمیخته بود و هم از این رو سخنانش لاجرم به دل مینشست و مخاطب را تحت تأثیر عمیق قرار میداد.
سوابق مبارزاتی شهید
روح حقیقت گرا و قلب سرشار از ایمان شهید صادقی از او انسانی مجاهد ساخته بود، به گونهای که با آغاز نخستین حرکتهای ضد رژیم ستم شاهی در حوزه به صورت فعال وارد نهضت اسلامی شد. در سال ۱۳۴۱ که مراجع بزرگ تقلید مخالفت خود را با لوایح شش گانه شاه، موسوم به انقلاب سفید، ابراز کردند، با تلاشی زایدالوصف به تبیین اهداف ضد اسلامی و ضد مردمی نهفته در پس شعارهای فریبنده رژیم پرداخت و در برپایی تجمعها و تظاهرات اعتراض آمیز مردمی علیه جریان رفراندوم شاه نقشی مؤثر داشت.
بسیاری از مردم قم هنوز به یاد دارند که او بر فراز دستان تظاهرکنندگان در حالیکه قرآن به دست داشت شعار «ما تابع قرآنیم رفراندوم نمیخواهیم» سر داده بود. در یکی از این تظاهرات در حالیکه مورد ضرب و شتم وحشیانه مأموران گارد شهربانی قرار گرفته بود دستگیر شد و پس از چند روز بازداشت در زندان شهربانی قم، به زندان قزل قلعه تهران انتقال یافت. در زندان با مبارزانی، چون مرحوم آیت الله طالقانی هم بند بود و در یادداشتی که در زندان نگارش کرده اسامی حدود ۳۰ تن از روحانیانی که در آن زمان در اسارت رژیم بودهاند، را یادداشت کرده است.
پس از مدتی در پی اعتراض علمای قم و تهران، رژیم شاه از بیم شعله ورتر شدن خشم مردم، اقدام به آزادی زندانیان از جمله وی نمود. در سال ۱۳۴۲ پس از آزادی امام خمینی از زندان با برپایی مجلس جشن و شکرگزاری در منزل خود کمال ارادت و عشق خود را نسبت به مراد خود امام ابراز نمود. در این مجلس مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی به نمایندگی از طرف امام حضور داشت.
شهید صادقی در طول نهضت اسلامی امام خمینی فعالانه به مجاهدات خود ادامه داد و در سخنرانیهای خود از مفاسد رژیم طاغوت انتقاد و مردم را به پیروی از راه امام فرا میخواند و در این راه بارها مورد تهدید، تعقیب و بازجویی قرار گرفت.
در سال ۵۶ پس از حادثه آتش سوزی سینما رکس آبادان با سخنرانیهای آتشین به افشای جنایات رژیم پرداخت و با یورش مأموران ساواک به منزلش دستگیر شد. در بازجوییهایی که در ساواک الیگودرز از ایشان به عمل آمد و متن آن در دست است، با شجاعت و هوشمندی به صورت مستدل بر حقانیت مواضع انقلابی امام و لزوم مبارزه علیه مفاسد تأکید نمود. در اثر حمایت مردم و بیم از برانگیختهتر شدن جو انقلابی در منطقه، از زندان آزاد شد و پرشورتر از گذشته به مبارزات خود ادامه داد.
در سال ۵۷ با ایراد سخنرانیهای روشنگرانه و برپایی تظاهرات مردمی نقشی چشمگیر در اوج گیری انقلاب اسلامی در منطقه ایفا نمود و پس از آنکه تحت تعقیب مأموران ساواک الیگودرز قرار گرفت، فعالیتهای مبارزاتی خود را در شهر اراک متمرکز ساخت و در آنجا نیز نقشی چشمگیر در هدایت فعالیتهای انقلابی مردمی ایفا کرد.
مسئولیتهای پس از پیروزی انقلاب
شهید آیت الله صادقی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با همکاری مردم و جوانان، نهادهای انقلابی، از قبیل: کمیته انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی، کمیته امداد امام خمینی (ره) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در شهرستان ازنا تأسیس نمود. او به موجب حکمی از سوی امام خمینی (ره) به عنوان قاضی شرع دادگاه انقلاب اسلامی الیگودرز منصوب شد و در این منصب نمونهای مثال زدنی از اجرای عدالت توأم با رأفت اسلامی را به منصه ظهور گذاشت.
وی در سخنانی که در اولین جلسه دادگاه انقلاب الیگودرز که مربوط به رسیدگی به جرائم مأموران اداره ساواک الیگودرز در حضور انبوه مردم ایراد نمود، همه را به رعایت تقوی و گذشت و دوری از کینه ورزی و انتقام جویی دعوت کرد و اظهار داشت: علیرغم اینکه من خود توسط افرادی که امروز محاکمه میشوند دستگیر و زندانی شدهام، نسبت به آنها هیچ شکایتی ندارم و آنها را میبخشم. در جریان برگزاری محاکمات نیز، با وجود حاکمیت جو انقلابی آن روزها که ممکن بود قضاوت صحیح را تحت تأثیر قرار دهد و مانع تشخیص حقیقت گردد، دور از هر گونه احساسات و هیجانات با رعایت دقت و برمبنای ادله و موازین قضای اسلامی به قضاوت پرداخت.
در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی با وجود آنکه قلبا میل به پذیرش این مسئولیت نداشت، با احساس وظیفه دینی و انقلابی خود را نامزد انتخابات نمود و از میان حدود ۲۵ کاندیدا به نمایندگی مردم ازنا و درود انتخاب گردید. در دوره کوتاه تصدی نمایندگی تمام لحظات زندگی خود را وقف خدمت به مردم کرد و با شرکت فعال در جلسات علنی و کمیسیونهای داخلی مجلس و حضور مستمر در حوزه انتخابیه خود به رفع مشکلات مردم اهتمام تمام میورزید.
وی در دفاع از خط امام و مبارزه با جریاناتی که سعی در انحراف مسیر انقلاب داشتند، نقش فعالی داشت و اهداف خطوط انحرافی و لیبرالیسم و در رأس آنان بنی صدر خائن را خوب میشناخت. در نطق معروف خود در مجلس شورای اسلامی ضمن افشای خط انحرافی بنی صدر به او هشدار داد که به اعتماد مردم احترام گذارد و از فعالیتهای تفرقه انگیز دست بردارد.
شهید صادقی در جلسات کانون حزبی مشترک نمایندگان و مسئولان اجرایی و قضایی که به منظور هماهنگی میان قوای سه گانه در حزب جمهوری اسلامی تشکیل شده بود، به صورت فعال شرکت میکرد. او در نطق پیش از دستور نود و هفتمین جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۲۹/۱۰/۱۳۵۹ با اشاره به حماسه آفرینیهای دلاور مردان نیروهای مسلح و جان بر کف جمهوری اسلامی ایران در خصوص مقام شامخ شهدا چنین میگوید:
«.. مقام والای شهید نه چندان است که فقط خود شهید رستگار شود، بلکه مددکاران و وابستگان و بستگان و بازماندگان او هم سربلند و مفتخرند. چنانچه رسول گرامی اسلام (ص) میفرماید: «من بلغ رساله غاز کان کمن اعتق رقبه و هو شریکه فی ثواب غزوته» هر کس فقط پیام شهید را برساند، پیام شهید را، تا چه برسد به اینکه برای او پشتیبانی و جانبازی کند مانند همان شهید است، در ثواب، اجر و مزد ...»
آمادگی برای شهادت
شهید آیت الله صادقی در طول زندگی همواره برای نثار جان خود در راه حق آماده بود. در قیام پانزده خرداد سینه خود را در مقابل گلولههای جلادان شاه سپر کرد. درجریان انقلاب در حالیکه پیشاپیش صفوف مردم حرکت میکرد در برابر فرمانده پاسگاه ژاندارمری که با اشاره به اسلحه کمری خود او را تهدید به مرگ میکرد، شجاعانه ایستاد و گفت: اگر شما سلاح گرم دارید من خون گرم دارم.
پس از انقلاب در برابر تهدیدات گروهکها نیز شجاعانه اعلام کرد که از مرگ باکی ندارم و شهادت آرزوی دیرین من است. در روزهای آخر حیات طیبه اش حالت روحانی عجیبی داشت؛ در رؤیایی صادق، پدر را در باغی مصفا دیده بود که او را نزد خود فرا میخواند. صبح جمعه پیش از شهادت هنگام بازگویی این رؤیا بی تابی و شوق عروج به جوار رحمت حق در چهره اش دیده میشد. دو روز بعد در شامگاه یکشنبه خونین هفتم تیر ۱۳۶۰ آن رؤیای دوست داشتنی تعبیر شد. نماز جماعت حزب را، چون همیشه اقامه کرد و همراه با شهید مظلوم آیت الله بهشتی و ۷۲ پاکباخته انقلاب به مسلخ عشق شتافت.
بازماندگان و بستگان آن شهید نیز پس از شهادت او راه پرافتحار آن شهید سعید را ادامه دادند. به فاصله کمتر از یک سال از شهادت او، برادرش شهید والامقام محمد حسن صادقی در عملیات بیت المقدس در منطقه فکه به شهادت رسید. نوه او حجت الاسلام امیر حسین حیدری در عملیات خیبر مفقودالاثر گردید و دو تن از برادر زادگانش (شهیدان محمدعلی و محمدولی صادقی) در عملیات رمضان به فیض شهادت نائل آمدند. از شهید صادقی پنج فرزند دختر و چهار فرزند پسر به یادگار مانده است.
انتهای پیام/