به گزارش دفاعپرس از همدان، سال 46 بود که منصور بصیری در شهرستان تویسرکان در یک خانواده متدین چشم به جهان گشود. پدرش از اعضای فعال هیات امنای مسجد جامع بود و مورد احترام همه مردم.
منصور بزرگ شده بود و نوبت مدرسه رفتنش بود، در سالهای تحصیل شاگرد ممتاز بود و مورد توجه همه معلمان و دوستانش قرار گرفته بود، در دبیرستان رشته تجربی را انتخاب کرد.
بصیری با ورود به دبیرستان شریعتی، انجمن اسلامی را به کمک دوستان همفکرش در آنجا پایه گذاری کرد و ضمن فعالیت فرهنگی برای دانش آموزان، در مسجد جامع شهر نیز برای تحقق اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی تلاش می کرد.
وی در ادامه تحصیل خود وارد حوزه علمیه شد و به سمت روحانی شدن تغییر مسیر داد، تا سؤالی از او نمی شد، لب به سخن نمی گشود و چون سخن می گفت، حرفش مفید و قابل استفاده بود، پاک زیست و پاکان را دوست می داشت، مؤدب و باوقار بود و پیوسته درصدد خدمت و ایثار به دیگران بود.
داشتن روحیه انقلابی در مصطفی باعث شد تا به کمک برادران خود در جبهه ها برود، قدم هایش را چند روز قبل از عملیات ها به جمع رزمندگان می رساند و فارغ از تمایلات خاکی، خاکریز را با حضور سبزش الهی می کرد.
منصور چندین بار به منطقه اعزام شد تا این که سال 1365 در عملیات کربلای چهار در خاک شلمچه آسمانی شد و در حالی که تنها 19 سال داشت، به کاروان سرافراز شهدا پیوست.
همسنگرانش نقل کردند که آر پی چی دشمن به سرش اصابت کرد و سرش رفت.
منصور بصیری حالا دیگر شهید روحانی شده بود.
انتهای پیام/