بخش اول/ در گفت‌وگوی دفاع‌پرس با همرزم شهید «ملا» مطرح شد؛

شهادت، کم‌ترین پاداش اعمال خداپسندانه شهدا بود/ «مسعود» در مداحی‌هایش نام تک تک شهدای عملیات‌های قبل را می‌آورد

همرزم شهید ملا گفت: شهدا شعار نمی‌دادند، بلکه در عمل گفته‌های خود را اثبات می‌کردند. آن‌ها زمانی‌که پس از نبردی سهمگین، همان دشمنی که شب گذشته، رفیق‌شان را شهید کرده بود را اگر اسیر می‌کردند، از آب قمقمه خود به وی می‌دادند تا تشنگی‌اش رفع شود. ذره‌ای در پی کینه جویی نبودند و به راستی‌که کم‌ترین پاداش رفتار خداپسندانه آن‌ها، شهادت بود.
کد خبر: ۳۵۶۱۱۹
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۰:۴۵ - 02August 2019

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: شهید «مسعود ملا» فروردین ماه ۱۳۴۴ در یک خانواده پرجمعیت متولد شد. او پسری خوش اخلاق، صبور و دوست داشتنی بود که قلب تک‌تک همرزمان و دوستان خود را فتح کرد. این مداح شهید به شدت بی‌قرار پیوستن به رفقای شهیدش بود. ارادت خود به اهل بیت (ع) و به خصوص حضرت زهرا (س) و حضرت رقیه (س) را با مداحی‌های ماندگار خود نشان می‌داد و مجروح شدن او از ناحیه پهلو مهر تاییدی بر این علاقه و ارادت بود. او مزد سال‌ها حضور خود در جنگ را سرانجام ۲۵ تیر ۱۳۶۷ با شهادت در یکی از آخرین و شجاعانه‌ترین عملیات‌ها، در تنگه ابوقریب کسب کرد، جایی که اگر مسعود و همرزمانش قهرمانانه با لب‌های تشنه و دست‌های خالی مقاومت نمی‌کردند، سرنوشت جنگ به نفع دشمن بعثی تغییر پیدا می‌کرد.

در ادامه بخش اول گفت‌وگوی خبرنگار دفاع‌پرس با «مجتبی تاجیک» همرزم و دوست شهید «مسعود ملا» را می‌خوانید:

شهادت، کم‌ترین پاداش اعمال خداپسندانه شهدا بود

دفاع‌پرس: چه زمانی با شهید مسعود ملا آشنا شدید؟

سال ۱۳۶۵ پس از عملیات کربلای پنج، مسعود از دسته نجف گردان عمار، به دسته کربلا آمد و همین امر زمینه‌ساز دوستی ما شد.

دفاع‌پرس: اگر بخواهید در یک پاراگراف شهید ملا را توصیف نمایید، چه می‌گویید؟

مسعود را همه می‌شناختند. او همچون کتابی بود که هرکدام از دوستان و رفقایش بخشی از این کتاب می‌شدند؛ برخی یک فصل، برخی یک صفحه و بعضی حتی برای یک خط از مسعود در این کتاب حرفی برای گفتن داشتند. مجموعه‌ای که حاصلش کتابی به نام شهید مسعود ملا می‌شد.

برخورد خوب و روابط اجتماعی بالای او سبب می‌شد، همه شیفته‌اش باشند. هرچند که از دور با مشاهده ظاهر مسعود گمان می‌کردی با فرد عبوسی رو به رو هستی، اما پس از مراوده از قلب مهربان و سیمای گشاده مسعود شگفت‌زده می‌شدی. وی تمام اعمالش حساب شده بود، شوخ‌طبعی و شیطنت‌هایش، عبادت و معنویاتش همه به موقع بودند. مسعود یک عارف حقیقی بود.

شهادت، کم‌ترین پاداش اعمال خداپسندانه شهدا بود

دفاع‌پرس: چه خاطره‌ای از شهید ملا در ذهن‌تان حک شده است؟

یک روز با مسعود پیرامون مسائل گوناگونی صحبت می‌کردیم. مسعود مساله‌ای را گوش‌زد کرد که هنوز هم آن را به خاطر دارم. او گفت، «مجتبی حواست باشد که برخی از شوخی‌ها و گفتارها، حرف دل است.»

دفاع‌پرس: شهید ملا مداحی می‌کردند، درسته؟

بله، مداحی‌های پرسوز و گداز او را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم. پیش از آغاز هر عملیاتی وی با دلی محزون از اهل بیت (ع) می‌خواند. او به حضرت رقیه (س) ارادت ویژه‌ای داشت و در تمام مدیحه سرایی‌های خود به نازدانه سه ساله ارباب اشاره می‌کرد و با گفتن «جانم رقیه» دل‌های‌مان را آتش می‌زد. مداحی‌های خالصانه مسعود چشمان تمام مستمعان را لبریز از اشک و سرشک می‌کرد و دیده متورم حضار گواه این مدعا بود. گاهی برخی‌ها از ابتدای خواندن زیارت عاشورا به سجده می‌رفتند و وقتی سربلند می‌کردند، زیلوی زیرشان آغشته از قطرات اشک بود.

شهادت، کم‌ترین پاداش اعمال خداپسندانه شهدا بود

دفاع‌پرس: ممکن است کمی بیشتر پیرامون مداحی‌های شهید سخن بگویید؟

مسعود با نوای حماسی خود چنان روحیه‌ای به بچه‌ها می‌داد که در سخت‌ترین شرایط، خستگی برای‌شان معنایی نداشت. او فریاد می‌زد، «اگر خسته جانی بگو یا علی/ اگر نیمه جانی بگو یا علی/ تنت گر بیافتد بدام بلا/ نترس از بلا و بگو یا علی»

مسعود پیش از حرکت به سمت خط برای حمله، با شور و حال عجیبی می‌خواند، «وداع وداع آخر است، می‌رویم کربلا/ با شهدامون‌ای خدا، می‌رویم کربلا» سپس نام تک تک شهدای عملیات‌های پیشین را می‌گفت. گویا حقیقتا آخرین وداع با دوستان‌مان است.

او در ادامه می‌خواند، «من به میدان می‌روم/ بگذشته از جان می‌روم/ یادم کنید، عزیزانم شادم کنید، هر آن/ وحدت شما، شوکت شما، عزت شما، آبرومه/ شعر من، به وحدت تمومه.»

شهادت، کم‌ترین پاداش اعمال خداپسندانه شهدا بود

ورد زبان مسعود نوای «باید گذشت از دنیا به آسانی، باید مهیا شد از بهر قربانی، با چهره خونین سوی حسین (ع) رفتن، زیبا بود این سان معراج انسانی» بود.

شهدا شعار نمی‌دادند، بلکه در عمل گفته‌های خود را اثبات می‌کردند. آن‌ها زمانی‌که پس از نبردی سهمگین، همان دشمنی که شب گذشته، رفیق‌شان را شهید کرده بود را اگر اسیر می‌کردند، از آب قمقمه خود به وی می‌دادند تا تشنگی‌اش رفع شود. ذره‌ای در پی کینه جویی نبودند و به راستی‌که کم‌ترین پاداش رفتار خداپسندانه آن‌ها، شهادت بود.

شهادت، کم‌ترین پاداش اعمال خداپسندانه شهدا بود

دفاع‌پرس: این روحیه چگونه در وجود رزمندگان نهادینه می‌شد؟

بچه‌ها با عبادت خالصانه و هم‌چنین پیروی از سیره اهل بیت (ع) به این مقام می‌رسیدند. آن‌ها تمام تلاش خود را می‌کردند تا برای خدا و در راه خدا وظیفه‌شان را انجام دهند. آن‌ها شهادت را رستگاری می‌دانستند و «یا لَیتنا کنا معکم» را عملی می‌کردند.

شهادت، کم‌ترین پاداش اعمال خداپسندانه شهدا بود

دفاع‌پرس: از ارتباط صمیمانه میان شهید ملا و شهید افتخاری پور بگویید؟

ارتباط قلبی عمیقی میان مسعود و علیرضا شکل گرفته بود. به خاطر دارم اولین مرتبه پس از عملیات کربلای ۸ علیرضا به گردان عمار آمد. او زمانی‌که لباس رزم خود را از تدارکات تحویل گرفت، مسعود گفت، «علیرضا، لباس دامادی‌ات مبارک!» وی خندید و رفت.

همه از وابستگی میان علیرضا و مسعود آگاه بودند. شاید مسعود به همین دلیل از دسته نجف به دسته کربلا آمد.

شهادت، کم‌ترین پاداش اعمال خداپسندانه شهدا بود

دفاع‌پرس: شهید افتخاری پور در چه عملیاتی به شهادت رسیدند؟

در عملیات بیت‌المقدس ۲، من و مسعود مجروح شدیم. هنگام انتقال به عقب، مسعود از من پرسید، «از علیرضا خبر داری؟ نگرانش هستم، حتی برای سلامتی‌اش نذر کردم.» مسعود نگران بود؛ چراکه حالات علیرضا خبر از پرواز او می‌داد و مسعود نیز از این مساله آگاه شده بود.

به خاطر دارم پیش از آغاز عملیات بیت‌المقدس دو مسعود گفت، «مجتبی باور کن علیرضا رفتنیه...» و همین‌طور نیز شد. در همین عملیات تیر به پهلوی علیرضا اصابت کرد و با ذکر یا زهرا (س) در آغوش من به شهادت رسید.

پس از شهادت افتخاری‌پور، شوخ طبعی‌های مسعود روز به روز کاهش یافت. در همه زمان‌ها و موقعیت‌ها خاطرات علیرضا را زنده می‌کرد. حتی میان بازی فوتبال ناگهان توقف می‌کرد و می‌گفت، «بچه‌ها «علیرضا افتخاری‌پور» رفت‌ها... «محمدحسین جوکار» رفت‌ها...» پس از شهادت علیرضا مسعود هیچ‌گاه آرام نگرفت.

شهادت، کم‌ترین پاداش اعمال خداپسندانه شهدا بود

ادامه دارد...

۷۱۱

نظر شما
پربیننده ها