یادداشت "ناصر قندیل" کارشناس راهبردی منطقه

سوریه در دام رژیم صهیونیستی برای جنگ فرسایشی نمی‌افتد

برخی خودداری دمشق از واکنش به حملات اسرائیل را با نوعی تسمخر می نگرند، اما از این نکته غافل مانده اند که سوریه اولویت های رزمی خود را تعیین کرده و هرگز به دامی که اسرائیل برایش گسترده، گرفتار نخواهد شد.
کد خبر: ۳۵۹۰۷
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۶ - 10December 2014

سوریه در دام رژیم صهیونیستی  برای جنگ فرسایشی نمی‌افتد

به گزارش گروه بین الملل دفاع پرس، ناصر قندیل از کارشناسان و تحلیلگران مشهور لبنان و منطقه با انتشار مقاله ای در روزنامه البناء لبنان به تحلیل تجاوز اخیر اسرائیل به سوریه و واکنش دمشق در قبال آن پرداخت.
 
متن کامل این مقاله در زیر از نظر مخاطبان میگذرد.
 
بسیاری در ارزیابی شتابزده از حمله هوایی اخیر اسرائیل به سوریه با نوعی ریشخند می پرسند سوریه چه واکنشی نشان می دهد و به این ترتیب  به طور غیرمستقیم تاکید دارند سوریه با وجود اینکه ضربه خورده است، سکوت اختیار کرده و این اسرائیل است که هر زمان اراده کند هرنقطه ای را هدف قرار می دهد بدون اینکه واکنشی ببیند.
 
در این میان هرچند برخی عربها شعار مقاومت سر می دهند، اما نقطه مشترک آنان این است که به گفته نخست وزیر سابق قطر وقتی از اسرائیل حرف به میان می آید، همه فقط شتر مرغند.
 
به هر حال دامنه و گستردگی جنگ علیه سوریه به گونه ای است که دوست و دشمن از مشارکت کشورهای بزرگ جهان در آن باخبر هستند، کشورهایی که سرنوشت رهبری خود را در گروی نتیجه جنگ در سوریه می بینند، از جمله آمریکا و کشورهای منطقه مانند عربستان و ترکیه.
 
سوریه اولویت های رزمی خود را مشخص کرده است
 
بنابراین همین کافی است که سوریه در شرایطی که بسیاری علیه آن قد علم کرده اند، اولویت ها و استفاده از امکانات خود را مشخص کند تا بتواند در دام  توطئه ای که هدف از آن گرفتار کردن سوریه و به زانو درآوردن آن است، اسیر نشود.
 
یکی از این توطئه گری ها سوق دادن سوریه به سمت جنگ فرسایشی است و این همان هدفی است که اسرائیل در طول چهار سال گذشته  با حملات هوایی در صدد تحقق آن بوده تا به این ترتیب فرصتی برای تجدید قوای گروههای تروریستی فراهم آورد.
 
اما حملات هوایی اسرائیل همواره با موضوع  مقاومت سوریه مرتبط است، به ویژه اینکه هر بار با این دستاویز صورت می گیرد که به محموله سلاحی که قرار بود علیه اسرائیل استفاده شود و یا همان سلاح از بین برنده توازن، حمله شد.
 
مقابله با اسرائیل همواره در منطق رهبران سوریه جا داشته
 
به عبارت دیگر در این خصوص از موشک های زمین به دریا یاخونت و یا موشک های زمین به هوا اس 300 سخن گفته می شود که سوریه در نظر دارد از آن در چارچوب مقاومت و جنگ علیه اسرائیل استفاده کند، بنابراین پرواضح است که موضوع درگیری و مقابله با اسرائیل همواره در منطق رهبران سوریه جا داشته، آن هم در شرایطی که سوریه از یک سو در بحبوحه جنگی است که موجودیت آن را در معرض تهدید قرار گرفته و از سوی دیگر حق دارد که نیروهای مقاومت را در مورد تعیین راهبرد یکپارچه به منظور مقابله با اسرائیل مشارکت دهد.
 
به عبارت دیگر اگر نیروهای مقاومت به واکنش علیه اسرائیل برخاسته یا اینکه دمشق جبهه جولان را به آنان می سپارد و یا حتی اگر دمشق شکل جدیدی برای رویارویی با اسرائیل در نظر بگیرد، هیچ یک چیزی از قدرت و جایگاه سوریه کم نمی کند.
 
پیشروی ارتش سوریه، اسرائیل را آرام نمی گذارد
 
رابطه حملات هوایی اسرائیل با سمت و سوی جنگ در سوریه کاملا روشن است، به این معنی که هربار گروههای مسلح مخالف در حال پیشروی هستند، اسرائیل سکوت اختیار می کند تا از اتهام همکاری با این گروهها در امان بماند، اما وقتی کفه ترازو به سمت نیروهای ارتش سوریه می رود، اسرائیل حملات خود را آغاز می کند، به عبارت بهتر از زمان آغاز نبرد القصیر اسرائیل نیز اولین حمله هوایی خود را علیه سوریه آغاز کرد.
 
به عبارت بهتر اسرائیل عامل اجرایی حملات مورد نظر سران آمریکا، فرانسه، ترکیه و پادشاه عربستان و دیگران در سوریه است.
 
بار دوم نیز اسرائیل در اقدامی مشابه، جمرایا را در آستانه تسلط ارتش سوریه بر یبرود هدف حمله قرار داد.
 
اما سومین بار نیز اسرائیل به طور مستقیم به حمایت از جبهه النصره در نبردهای جولان متوسل شد تا جایی که نقاط مرزی را زیر آتش گرفت و به این تریب خط دفاعی را برای تروریست ها فراهم کرد.
 
برای کسانی که به معنی و اهمیت پیام های جنگی واقف هستند، روشن است که پیام اسرائیل از حملات هوایی به مواضع سوری این است که به القصیر و یبرود نزدیک نشوید در غیر این صورت... چه اتفاقی می افتد؟ جنگ؟
 
همچنین به نظر می رسد اسرائیل با حملات هوایی علیه سوریه در نظر دارد اعلام کند اگر به سمت القصیر و یا یبرود پیشروی کنید، باید آماده جنگ باشید و در مقابل سوریه نیز اعلام می کند ما پیشروی کرده و آماده جنگ هستیم.
 
نکته مهم در اینجا این است که  تصمیم پیشروی به معنی تصمیم به پذیرفتن نتایج ورود به جنگ است.
 
به هر حال تجربه سوریه در قبال حملات هوایی اسرائیل نشان می دهد، دمشق  در زمان و مکان مناسب پاسخ خواهد داد همانطور که پس از حملات جمرایا یک بار با انفجار یک تانک و کشته شدن یک افسر اسرائیلی واکنش نشان داد و یک بار دیگر نیز پس از حمله دوم به جمرایا همزمان با عملیات کشتزارهای شبعا به تجاوز اسرائیل پاسخ داد و در آن زمان سید حسن نصرالله از آن تحت عنوان کلید الجلیل یاد کرد.
 
طرح موضوع محل و زمان مناسب برای واکنش، یک عبارت تکراری در مورد مکان واکنش و زمان آن نیست، زیرا همانطور که پیش از این اشاره شد بار نخست واکنش سوریه در پیشروی به سمت القصیر و بار دوم نیز به سمت یبرود نمود یافت.
 
این بار به نظر می رسد هدف از حملات هوایی اسرائیل شروع جنگ فرسایشی است تا از این طریق بتواند با موافقت آمریکا از دولت موسوم به دولت النصره حمایت کند و به این ترتیب با پیش بینی سقوط دولت اسلامی در عراق و شام –داعش- دست پیش بگیرد و از تکمیل پیروزی های ارتش سوریه جلوگیری کند.
 
اما دولت مورد نظر از مرزهای لبنان و سوریه آغاز شده و به مرزهای سوریه و اردن رسیده و از آنجا تا فلسطین و لبنان امتداد می یابد تا از نظر جغرافیایی مانندی کمربند دمشق را دربر بگیرد.
 
اما نگاهی به رخدادهای دمشق و غوطه تا قلمون نشان می دهد که این بار دیگر سوریه منتظر نمی ماند تا اسرائیل به دلیل پیشروی نیروهای ارتش دست به کار شده و به فکر حمله باشد، بلکه به واکنش بازدارندگی متوسل خواهد شد زیرا این بار پاسخ قاطع همان جلوگیری از ادامه دخالت اسرائیل در سوریه است.
 
انتهای پیام/ح

نظر شما
پربیننده ها