به گزارش خبرنگار دفاعپرس از زاهدان، با استفاده از کلام نورانی قرآن متوجه میشویم که ما در انقلاب اسلامی آن گونه که شایسته بوده است، به نماز نپرداختهایم و شاید قسمت اعظم ضررهای ما نیز از همان جا شروع می شود که انسان را به یاد یک مثل ژاپنی جالب و مشهور می اندازد که به خاطر میخی، نعل اسبی افتاد و از افتادن آن به ترتیب اسب بر زمین خورد و منجر به سقوط سواری گشت؛ از سقوط سوار گروه نظامی و به دنبال آن جنگ و سرآمد آن کشوری شکست خورد.
در همین راستا سیری در زندگی برخی از شهدای سیستان و بلوچستان کردیم و نکاتی که مرتبط با نماز بود، گلچین کرده و در ذیل آوردهایم:
شهید حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی مزاری
از دیدگاه ایشان اهمیت نماز جماعت خیلی بیش تر از تعداد نمازگزاران بود. به خاطر همین اجازه نمیدادند نماز جماعت به بهانه هایی مثل کم بودن نمازگزاران تعطیل شود. این دیدگاه باعث شده بود که حتی در صبح های سرد زمستان و با وجود تعداد اندك مردم، نماز جماعت برگزار شود.
یک بار هم که سفر کوتاهی به زابل رفتند و فقط برای اقامۀ نماز مغرب و عشا حضور نداشتند، کسی را به جای خودشان تعیین کردند تا نماز جماعت تعطیل نشود.
سردار شهید حاج محمد حسین کریمپور
نماز اول وقت حاجی هیچ موقع ترك نمیشد. صدای روح نواز اذان که در شهر میپیچید، هر جا که بود آستین ها را بالا میزد و برای نماز آماده میشد. خود را به مسجد میرساند تا از فضیلت نماز اول وقت و جماعت بی بهره نماند. روی نماز جماعت خیلی تأکید و تقید داشت و دیگران را هم به آن سفارش می کرد. با آن که من بچۀ کوچک داشتم، هر جا بود وقت اذان می آمد به منزل، دنبال من که بروم مسجد. اگر کاری یا مهمانی داشتم، عذرم پذیرفتنی نبود. می گفت: «! نماز مقدم است ».
دوستان هم میدانستند که ما وقت نماز، خانه نیستیم.
شهید مدافع حرم عمر ملّازهی
تأکید زیادی روی نماز اول وقت داشت. همیشه موقع اذان به همه یادآوری می کرد: « وقت نماز است؛ بلند شوید و نماز بخوانید ».
سردار شهید حمید قلنبر
از چهارده - پانزده سالگی نمازش را مرتب می خواند. بیشتر اوقات به جماعت حاضر می شد و اگر امکان رفتن به مسجد نبود، سعی داشت با افرادی که حاضر بودند، نماز را به جماعت بخواند. نماز شب هم بسیار میخواند. البته نه این که جلوی من بخواند، حتی قبل از ازدواج هم انس او با نماز شب زبانزد همه بوده است. این اواخر، شب ها، قبل از خواب، نمازی به نام نماز توبه می خواند.
«حمید» در دل شب به گونه ای پیشانی بر خاك می گذاشت و «العفو» گفت که مرا به شدت تحت تأثیر قرار میداد.
انتهای پیام/