بخش نخست - مروری بر وقوع قیام ۱۵ خرداد؛

تأمین منافع آمریکا و اسرائیل، علت اصلی وقوع قیام خونین ۱۵ خرداد

سال ۱۳۴۲ در تاریخ ایران، به‌عنوان یک «نقطه عطف» شناخته می‌شود، هم سالی مصیبت‌وار و هم سالی مبارک؛ مصیبت‌وار از جهت این‌که در این سال، عوامل رژیم پهلوی در بسیاری از شهرها، اقدام به دستگیری و کشتار تعداد زیادی از مردم و روحانیت کردند و مبارک نیز از جهت این‌که از همان سال ملت بیدار شدند و قیام همگانی علیه ظلم، وابستگی و استبداد تدریجاً ریشه گرفت و منتهی به استقلال و آزادی شد.
کد خبر: ۳۹۸۶۵۶
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۰:۱۸ - 04June 2020

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: سال ۱۳۴۲ در تاریخ ایران، به‌عنوان یک «نقطه عطف» شناخته می‌شود و امام خمینی (ره) نیز این سال را، هم سالی مصیبت‌وار و هم سالی مبارک برای ملت ایران دانسته‌اند؛ مصیبت‌وار از جهت این‌که در این سال، عوامل رژیم پهلوی در بسیاری از شهرها، اقدام به دستگیری و کشتار تعداد زیادی از مردم و روحانیت کردند؛ در این راستا، حمله بی‌رحمانه عوامل «ساواک» به مدرسه فیضیه قم و کشتار روحانیون، نشان داد که شاه تاب نقد در برابر عمل به هر آن‌چه که آمریکایی‌ها از او می‌خواستند را نداشت؛ همچنین رژیم شاهنشاهی با دستگیری و تبعید امام خمینی (ره) به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین منتقدان خود، اصل «آزادی» را در کشور زیر سوال برد و فردای آن‌روز نیز در تظاهرات سراسری که در حمایت از امام خمینی (ره) به‌وقوع پیوست، چند هزار نفر از مردم را قتل عام کرد.

از سویی دیگر، همان‌گونه که گفته شد، امام خمینی (ره) سال ۱۳۴۲ را سال مبارکی نیز دانسته‌اند؛ چراکه از همان سال بود که ملت بیدار شدند و قیام همگانی علیه ظلم، وابستگی و استبداد تدریجاً ریشه گرفت و منتهی به استقلال و آزادی برای کشور و مردم شد.

پیشینه قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲

پیشینه حوادث سال ۱۳۴۲، برمی‌گردد به مخالفت علمای قم و در رأس آن امام خمینی (ره)، با مسائلی نظیر: لایحه «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» و رفراندم «انقلاب سفید»، زمزمه‌هایی که درباره طرح ننگین «کاپیتولاسیون» وجود داشت و...

لایحه «انجمن‌های ایالتی و ولایتی»

در لایحه «انجمن‌های ایالتی و ولایتی»، شرط اسلام و سوگند به قرآن از شرایط انتخاب‌شوندگان حذف شده و در مراسم سوگند به امانت و صداقت، به جای «قرآن»، از واژه «کتاب آسمانی» استفاده شده و به زنان نیز حق رأی داده شده بود؛ نگرانی علما از قانون حق رأی زنان، درحالی بود که امام خمینی (ره) معتقد بود:

«وظیفه دینی همه ماست که بگوییم و بخواهیم که قانون شرکت نسوان (زنان) در انتخابات، انجام نشود؛ و اگر این قانون عملی شود، دنبالش چیز‌های دیگری است، و خواسته اکثریت مردم، شرط است؛ اکثر مردم این مملکت از این امر بیزارند...»

تأمین منافع آمریکا و اسرائیل، علت وقوع «هلوکاست» واقعی در ایران

در لایحه «انجمن‌های ایالتی و ولایتی»، شرط اسلام و سوگند به قرآن از شرایط انتخاب‌شوندگان حذف شده و در مراسم سوگند به امانت و صداقت، به جای «قرآن»، از واژه «کتاب آسمانی» استفاده شده و به زنان نیز حق رأی داده شده بود.

این درحالی است که در واقع علما نگران بودند؛ رژیم پهلوی دست به اقداماتی دیگر نظیر فرستادن زنان به خدمت سربازی بزند. همان‌گونه که امام خمینی (ره) دلایل مخالفت خود با این لایحه را چنین ذکر کردند:

«دولت تصویب‌نامه خلاف شرع صادر می‌کند، به زن‌ها حق رای می‌دهد، نوامیس مسلمین در شرف هتک است، می‌خواهند دختران نجیب ۱۸ ساله را به نظام اجباری ببرند، دختر و پسر در آغوش هم کشتی می‌گیرند، دختران عفیف مردم در مدارس زیر دست مرد‌ها درس می‌خوانند، مردم از گرسنگی تلف می‌شوند و آن‌ها برای استقبال از اربابان خود ۳۰۰ هزار تومان گل از هلند می‌آورند، قرآن اسلام در خطر است، اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت قرآن باشد، خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی‌امیه نیست، اهل منبر را تهدید می‌کنند، اسرائیل زراعت و تجارت ما را قبضه کرده‌است، دولت روز ننگین ۱۷ دی را جشن می‌گیرد، به فرقه ضاله همراهی می‌کند، مطبوعات به روحانیون اهانت می‌کنند...».

رفراندوم «انقلاب سفید»

تغییرات اساسی موسوم به «انقلاب سفید» در شش اصل به رفراندم گذاشته شد که این اصول شش‌گانه بعد‌ها به ۲۱ اصل هم رسید. این شش اصل عبارت بودند از: ۱- لغو رژیم ارباب و رعیتى. ۲- ملى کردن جنگل‌ها در سراسر کشور. ۳- فروش سهام کارخانه‌هاى دولتى به‌عنوان پشتوانه اصلاحات ارضى. ۴- سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه‌هاى تولیدى و صنعتی. ۵- اصلاح قانون انتخابات. ۶- ایجاد سپاه دانش به منظور اجراى تعلیمات عمومى و اجبارى.

اگرچه در ظاهر طرح «انقلاب سفید» موجب «مدرن‌سازی» در کشور می‌شد؛ اما در باطن، تأمین‌کننده منافع کشور‌های بیگانه و افزایش سلطه آن‌ها بر کشور‌های مستضعف جهان بود. در واقع این‌طرح، از جانب «جان اف کندی» رئیس جمهور وقت آمریکا با هدف تحول در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور‌ها به اصطلاح «جهان سوم» برای جلوگیری از قیام‌های مردمی در این کشور‌ها طراحی شده بود تا از احتمال سرنگونی رژیم‌های وابسته به بلوک غرب و به‌ویژه آمریکا، جلوگیری شود؛ بنابراین تغییرات اساسی موسوم به «انقلاب سفید»، موجب اعتراض شدید بخشی از جامعه، از جمله روحانیت شده و امام خمینی (ره) نیز به‌عنوان سخنگو و رهبر اصلی مخالفان این جریان تبدیل شدند.

«انقلاب سفید» در حالی در کشور به رفراندم گذاشته می‌شد که امام خمینی (ره) معتقد بودند: «در قوانین ایران رفراندوم پیش‌بینی نشده است، معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندوم نماید و این امری است که باید قانون معین کند، لوایح شش‌گانه مبهم‌اند و فاصله اعلان آن‌ها تا زمان برگزاری رفراندوم اندک است و مردم مهلت اندیشیدن درباره آن‌ها را ندارند، اکثریت جامعه ایران قوه تشخیص فهم این اصول را ندارند، رای دادن باید در محیط آزاد باشد و این در ایران عملی نیست، همچنین، به نظر می‌رسد این رفراندوم اجباری مقدمه برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است، علمای اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی برای اسلام، قرآن و مملکت احساس خطر کرده‌اند و به نظر می‌رسد که همان معانی را دشمنان اسلام می‌خواهند به دست جمعی مردم ساده‌دل اغفال‌شده اجرا کنند».

تأمین منافع آمریکا و اسرائیل، علت وقوع «هلوکاست» واقعی در ایران

اگرچه در ظاهر طرح «انقلاب سفید» موجب «مدرن‌سازی» در کشور می‌شد؛ اما در باطن، تأمین‌کننده منافع کشور‌های بیگانه و افزایش سلطه آن‌ها بر کشور‌های مستضعف جهان بود.

از پیامد‌های مختلف «انقلاب سفید» می‌توان به تقسیم و قطعه‌قطعه شدن زمین‌های کشاورزی، کاهش تولیدات کشاورزی به علت حذف نظام ارباب و رعیتی و در سطح بالاتر کاهش نقش کشاورزی در اقتصاد ملی، حذف مالکان بزرگ و مهاجرت گسترده به شهر‌ها و... اشاره کرد که در حقیقت منافع کارفرمایان بلندپایه اداری، زمین‌داران، زمین‌خواران، پیمانکاران و کارخانه‌داران معین را تأمین می‌کرد؛ نه کارگران، روستاییان و توده کارکنان دولت؛ که سرانجام به مخالفت مردم و ایجاد شرایطی برای وقوع قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ منجر شد.

کاپیتولاسیون

قرارداد «وین» در ۱۸ آوریل سال ۱۹۶۱ مطابق با ۲۹ فروردین سال ۱۳۴۰ به تصویب تعدادی از کشور‌ها رسید که براساس آن، کشور‌های امضاکننده آن، برای سفیران و مأموران کنسولی در کشور‌های خارجی مصونیت‌هایی را قائل می‌شوند؛ اما در ایران، این قرارداد چیزی فراتر از آن شد که کشور‌های جهان بر آن پایبند شدند؛ به‌عبارتی در تاریخ ۱۹ مارس ۱۹۶۲ (۲۸ اسفند سال ۱۳۴۰) سفیر آمریکا در تهران، نامه‌ای تحقیرآمیز به وزارت خارجه ایران نوشت و درخواست کرد: «شرایط موجود، وضعیت کارمندان مستشاری آمریکا را روشن نمی‌کند. برای حل این مسئله، پیشنهاد می‌شود که این کارمندان از مزایا و مصونیت‌های کارمندان اداری و فنی امضا شده در کنوانسیون سازمان ملل درباره روابط دیپلماتیک در تاریخ ۱۸ آوریل ۱۹۶۱ بهره‌مند شوند»؛ بنابراین مصونیت‌های خاصی که برای سفیران و مأموران کنسولی آمریکایی در ایران، براساس قرارداد «وین» درنظر گرفته شده بود، به همه شهروندان و مستشاران نظامی این کشور نیز تعمیم داده شده و با تصویب این طرح، اصل حاکمیت و استقلال کشور متزلزل می‌شد.

«کاپیتولاسیون» اگرچه بعد از قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ تصویب و اجرا شد؛ اما زمزمه‌ها و مخالفت‌هایی که درباره آن پیش از این قیام خونین، وجود داشت؛ بر آتش مخالفت‌های مردم با رژیم پهلوی افزوده بود.

حمله به مدرسه فیضیه قم

مخالفت‌ها با قانون «انجمن‌های ایالتی و ولایتی»، طرح «انقلاب سفید» و زمزمه‌هایی که درباره «کاپیتولاسیون» وجود داشت؛ موجب شد تا شاه تبلیغات وسیعی را علیه روحانیت و امام خمینی (ره) به‌راه بیاندازد؛ از سویی دیگر امام خمینی (ره) که اصلی‌ترین مخالف طرح‌های استعماری رژیم بود، عید نوروز سال ۱۳۴۲ را تحریم کرده و در اطلاعیه خود به افشای طرح «انقلاب سفید» شاه و تبعات آن پرداخت.

همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) که مصادف شده بود با دوم فروردین سال ۱۳۴۲، رژیم شاهنشاهی از بیم روشنگری‌هایی که قرار بود در جلسات عزاداری توسط روحانیت در قم صورت بگیرد، تعدادی کماندو را با لباس کشاورزان به‌همراه چاقو و چوب از تهران وارد این شهر کرد و علاوه بر آن‌ها نیز تعداد زیادی سرباز و نیرو‌های ویژه شهربانی در قم مستقر شدند.

نیرو‌های امنیتی صبح سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) با حضور در مجلس عزاداری که در منزل امام خمینی (ره) برگزار شده بود، می‌خواستند این مجلس را برهم بزنند که با هوشیاری و تدابیر به‌موقع امام خمینی (ره)، این توطئه خنثی شد؛ اما مجلسی که بعدازظهر آن روز در مدرسه فیضیه به دعوت آیت‌الله گلپایگانی برگزار شده بود، توسط این افراد به خاک و خون کشیده شد.

تأمین منافع آمریکا و اسرائیل، علت وقوع «هلوکاست» واقعی در ایران

دستگیری امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره) از فاجعه خونین حمله به مدرسه فیضیه قم تا پیش از قیام خونین ۱۵ خرداد، چندین سخنرانی دیگر نیز داشته و به روشنگری مردم و روحانیت پرداخته‌اند؛ یکی از این سخنرانی‌ها، روز نهم خرداد بود که در جمع تعدادی از بازازی‌های تهران صورت گرفت. در این دیدار خبر‌ها ار دسیسه‌های مجدد مأموران رژیم در آستانه عاشورای حسینی برای سرکوب کردن مردم، درهم کوبیدن دسته‌جات عزاداری و اذیت و آزاد علما حکایت داشت؛ بنابراین امام خمینی (ره) در واکنش به این افدام احتمالی شاه، فرمودند:

«ما افتخار می‌کنیم که مانند سیدالشهداء (ع) [در] روز عاشورا کشته شویم، و بچه‌های ما را اسیر کنند و اموال‌مان را غارت نمایند. در عوض اسم ما تا ابد باقی خواهد ماند. اولًا، کار این‌ها با «یزید» هیچ فرقی نمی‌کند؛ ثانیاً، اگر بخواهند چنین عملی را انجام دهند و بخواهند دستجات ما را بکوبند و مردم را به قتل برسانند، ما نیز از هم‌اکنون مانند حسین (ع) اعلام می‌کنیم که: هر که با ماست به طرف ما بیاید و هر کس که با ما نیست، به سمت لشکر یزید برود.

یکی از کسانی که بایستی در راه حضرت سیدالشهداء (ع) آغشته به خون خود شود، خمینی است. حال که چنین است، باید ما روز عاشورا را در قم، کربلای حسین (ع) قرار بدهیم، تا یک کربلای ثانی درست کنیم؛ و مردم برای زیارت به قم بیایند. چه افتخاری بالاتر از این‌که در راه دین، در راه حسین (ع)، در راه استقلال مملکت کشته شویم. من می‌دانم دستوراتی را که در مورد اعزام دسته لات‌ها از تهران به قم بوده، از طرف رئیس سازمان امنیت قم است. سازمان امنیت قم از مرکز درخواست کرده که برای عاشورا در حدود ۶۰۰ نفر از لات‌ها را مسلح، به قم بفرستند؛ ولی من نمی‌گذارم رئیس سازمان امنیت و رئیس شهربانی قم هر کاری که دل‌شان خواست انجام دهند. روزی که وقتش برسد، می‌دانم با این ... چگونه رفتار کنم، و چطور آن‌ها را گردن بزنم. این‌ها بودند که قم را خراب کردند؛ این‌ها بودند که درخواست اشخاص لات از تهران کردند و واقعه مدرسه فیضیه را به‌وجود آوردند».

صبح روز ۱۳ خرداد سال ۱۳۴۲ یعنی ۲ روز پیش از قیام ۱۵ خرداد، امام خمینی (ره) در مدرسه فیضیه قم، همان‌جایی که چندی قبل از آن، مأموران رژیم روحانیون را به خاک و خون کشیده بودند، سخنرانی کرد. ایشان در این سخنان به کشتار بی‌رحمانه روحانیون در مدرسه فیضیه قم، نقشه‌ای که رژیم شاه برای حمله به دسته‌جات عزاداری در روز عاشورا داشت و رفراندوم «انقلاب سفید» اعتراض کرده و ضمن گوشزد خطر اسرائیل، خطاب به شاه فرمودند: «آقا! من به شما نصیحت می‌کنم؛‌ای آقای شاه!‌ای جناب شاه! من به تو نصیحت می‌کنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند می‌کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند...».

سخنان امام خمینی (ره) همچون پتکی بر روح حکومت شاه فرود آمد و بدین ترتیب شد که در بامداد روز ۱۴ خرداد سال ۱۳۴۲، مأموران رژیم با یورش به منزل امام خمینی (ره) در قم، ایشان را در حالی که در حال اقامه نماز شب بودند، دستگیر و به تهران منتقل کردند.

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها