امیر دربندی در گفت‌وگو با دفاع‌پرس تشریح کرد؛

طرح­‌ریزی سلسله عملیات­‌های «کربلا» توسط سپهبد شهید «صیادشیرازی»/ علت تغییر نام عملیات «کربلای3» به «الی­‌بیت­‌المقدس»

پیشکسوت دفاع مقدس گفت: شهید صیادشیرازی بعد از حضور در جبهه­‌های جنوب و ایجاد اتحاد بین ارتش و سپاه، سلسله عملیات­‌هایی را تحت عنوان «کربلا» طراحی کرد.
کد خبر: ۴۰۰۱۴۴
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۷:۰۳ - 08June 2020

امیر سرتیپ دوم «غلامحسین دربندی» پیشکسوت دفاع مقدس در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در مشهد، اظهار داشت: در جدول عملیات‌های دفاع مقدس سلسله عملیات­‌هایی به نام «کربلا» وجود دارد که پیشینه آن به نهم مهر 1360 برمی­‌گردد که در این روز شهید سپهبد «علی صیاد شیرازی» با درجه سرهنگی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد.

وی قبل از تشریح این عملیات­‌ها، به بررسی وقایع پیش از آن پرداخت و افزود: در پنجم مهر 1360 عملیات ثامن‌­الائمه (ع) که منجر به شکست حصر آبادان شد، رقم خورد. جلودار این عملیات، لشکر 77 خراسان بود، که بنابر سفارش حضرت امام خمینی (ره) نام این لشکر به ثامن‌الائمه (ع) تغییر یافت. در هفتم مهر، هواپیمای حامل فرماندهان عملیات ثامن‌­الائمه (ع) که برای ارائه گزارش به حضرت امام خمینی (ره) عازم تهران بودند؛ سقوط می‌­کند و در این حادثه فرماندهانی چون جهان‌­آرا، فکوری، نامجو، فلاحی و کلاهدوز به همراه 100 نفر دیگر به شهادت می‌­رسند.

این پیشکسوت دفاع مقدس ادامه داد: با شهادت تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش در این سانحه، حضرت امام خمینی (ره) در نهم مهر 1360، شهید صیادشیرازی را به فرماندهی این نیرو منصوب کردند. طبق نقل شهید صیادشیرازی، در آن زمان وی مشغول طراحی عملیات آزادسازی بوکان بود که با تبریک همکارانش مواجه می‌شود. او در پاسخ آنها می­‌گوید ما هنوز کاری نکردیم، تبریک برای چیست؟! آنها پاسخ می­‌دهند از طریق رادیو، پیام حضرت امام خمینی (ره) که طی آن شما به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شدید پخش شده که شهید صیادشیرازی تا آن لحظه از این اقدام بی اطلاع بوده است.

امیر دربندی خاطر نشان کرد: شهید صیادشیرازی در آن برهه، با درجه سرگردی مشغول به خدمت بود، اما امام خمینی (ره) در پیام خود این شهید والامقام را با دو درجه بالاتر، یعنی سرکار سرهنگ صیادشیرازی مورد خطاب قرار داده و درجه­‌ها را به فرمانده نیروی زمینی ارتش برگردانده بودند!

همرزم شهید صیادشیرازی ابراز داشت: چند ماه قبل از این اتفاق، بنی‌صدر جانشین وقت فرمانده کل قوا؛ همین درجه‌­ها را به شهید صیادشیرازی داده بود ولی در جلسه شورای عالی دفاع اتفاقی می‌افتد که باعث دلخوری­ بنی‌­صدر می‌­شود و در نهایت او آن دو درجه را از شهید صیادشیرازی می­‌گیرد.

وی در ادامه بیان کرد: در این جلسه که در کرمانشاه برگزار شده بود بنی‌صدر، آیت‌الله خامنه‌­ای و آیت­‌الله هاشمی رفسنجانی به همراه فرماندهان شهید حسن آبشناسان، محمد بروجردی، ناصر کاظمی و تعداد دیگری حضور داشتند.

دربندی ادامه داد: در این جلسه وقتی که نوبت به شهید صیادشیرازی می‌­رسد تا صحبت کند خطاب به بنی‌صدر می‌گوید: «آقای رئیس جمهور! عذر می‌خواهم، در جلسه مهمی که برای سرنوشت جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده و در آن نه آیه قرآنی تلاوت می­‌شود و نه حتی یک «بسم الله الرحمن الرحیم» گفته می­‌شود؛ من چنین جلسه‌ای را آلوده و ناپاک می­‌دانم.» بنی‌صدر به دنبال این واکنش شهید، عصبانی می‌شود و مانند کودکان، دو درجه از این فرمانده ارتش کم می‌کند.

این فرمانده دفاع مقدس تصریح کرد: آیت‌الله خامنه‌ای یا آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ماجرا را به امام خمینی (ره) منتقل می­‌کند منتهی ایشان چنین پاسخ می­‌دهند: «می‌دانم که حق با صیادشیرازی است ولی به خاطر حفظ سلسله مراتب و نظم، آن دو درجه از ایشان کم شود». شهید صیادشیرازی هرگاه در جایی نظرش با نظر امام خمینی (ره) در تعارض قرار می­‌گرفت نظر خود را زیرپا می­‌گذاشت. وی پس از ابلاغ پیام امام خمینی (ره) بلافاصله درجه‌های خود را روی میز گذاشت و با درجه سرگردی کار خود را ادامه داد.

وی اضافه کرد: باید به این نکته توجه داشت که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی شهید صیادشیرازی با درجه سرگردی از سوی بنی‌صدر به سمت فرماندهی قرارگاه غرب منصوب شد، اما به دلیل اینکه درجه شهید با درجه فرماندهان لشکرهای ارومیه و سنندج که سرهنگ بودند همخوانی نداشت برای اینکه وی در این مسئولیت دچار چالش نشود دو درجه بیشتر به وی اعطا شد.

پیشکسوت دفاع مقدس ابراز داشت: بعد از ماجرایی که پیش آمد شهید صیادشیرازی مدتی را بدون درجه در اطلاعات عملیات سپاه فعالیت داشت. بعد از مدتی با همان درجه سرگردی برای آزادسازی شهرهای کردستان وارد عمل شد که در نهایت توسط امام خمینی (ره) با دو درجه بیشتر، مجددا به درجه سرهنگی ارتقا پیدا کرد و به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد.

وی در ادامه با بیان اینکه شهید صیادشیرازی بعد از آزادسازی بوکان عازم جبهه‌های جنوب شد، به تشریح اقدامات شهید در جنوب پرداخت و گفت: وی در ابتدای ورود خود به جبهه‌­های جنوب، بینانگذار وحدت بین ارتش و سپاه بود، چراکه تا قبل از آن عده­‌ای سعی می‌­کردند که بین این دو نهاد نظامی اختلاف ایجاد کنند. آن زمان قرارگاه نیروی زمینی ارتش در کارخانه لاستیک‌سازی دزفول بود و طی برداشت میدانی که شهید صیادشیرازی به همراه مرحوم ظهیرنژاد و بنی‌صدر از زمین داشت؛ به فرمانده وقت لشکر 92 زرهی خوزستان؛ شهید سرلشکر سید مسعود منفردنیاکی دستور داد که این قرارگاه را ظرف 48 ساعت به اهواز منتقل و یک قرارگاه مشترک با سپاه ایجاد کند. شهید نیاکی این اقدمات را انجام و گزارش این جابجایی را به شهید صیادشیرازی ارائه کرد و قرارگاه مشترک سپاه و ارتش شکل گرفت.

این فرمانده دوران دفاع مقدس یادآور شد: تا پیش از آخرین ترور شهید صیادشیرازی که منجر به شهادت وی شد؛ پنج ترور نافرجام صورت گرفته بود که در یکی از آنها نزدیک به 12 نفر به شهادت رسیدند! مردم، شهید صیادشیرازی را به دلیل برخوردهای بنی‌صدر با او و مجروحیت‌های ناشی از جنگ و حتی ترور! دوست داشتند.

پیشکسوت دفاع مقدس خاطر نشان کرد: شهید صیادشیرازی به دلیل مجروحیت گاهی اوقات در مراسم‌­هایی همچون نمازجمعه با عصا رفت و آمد می‌کرد. این شهید والامقام در یکی از نمازجمعه‌­ها تهران سخنران قبل از خطبه‌­ها بود که مردم شعار دادند «ارتشی، سپاهی، دو لشکر الهی»؛ اما شهید صیادشیرازی شعار را این‌گونه اصلاح کرد «ارتشی، سپاهی، یک لشکر الهی».

همرزم شهید صیادشیرازی بیان داشت: شهید صیادشیرازی، بعد از ایجاد اتحاد بین ارتش و سپاه، سلسله عملیات­‌هایی تحت عنوان «کربلا» را طراحی کرد. وی گروه طراحان عملیات را به منطقه آورد. این گروه متشکل بودند از دانشجویان دانشگاه دافوس (فرماندهی و ستاد) ارتش که دانشجویان معمولی­ نبوده و همه دارای درجه سرهنگی بودند و خود را برای مدارج فرماندهی آماده می­‌کردند. در این گروه امیران ارتش همچون بختیاری، موسوی‌قوی‌دل، معین وزیری که آن زمان سرهنگ و از اساتید دافوس بودند و همچنین فرماندهانی از سپاه پاسداران از جمله شهید حسن باقری حضور داشتند.

وی در ادامه در تشریح سلسله عملیات‌های «کربلا» گفت: در هشتم آذر 1360 یعنی کمتر از 2 ماه از حضور شهید صیادشیرازی در سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش، عملیات «کربلای 1» که نام دیگر آن «طریق‌القدس» بود، با محوریت قرارگاه مشترک ارتش و سپاه انجام شد و مناطقی وسیعی از «بستان» آزاد و جمهوری اسلامی بعد از ماه‌ها اشغال به مرزهای بین‌المللی رسید. به فاصله کمتر از سه ماه، دومین عملیات، با عنوان عملیات «کربلای 2» که نام دیگر آن «فتح‌المبین» بود انجام شد.

این فرمانده دوران دفاع مقدس در تشریح علت نامگذاری عملیات «کربلای2» به «فتح‌المبین» گفت: نامگذاری این عملیات به این علت بود که از حضرت امام خمینی (ره) سئوال کردند که استخاره بگیریم که ایشان در پاسخ فرمودند: «لازم نیست، شما پیروزید اما اگر به طلب خیر می‌خواهید قرآن را باز کنید؛ خودتان در قرارگاه این کار را انجام دهید» وقتی که در قرارگاه به قرآن تفال می‌زنند سوره مبارکه «فتح» می‌آید و بر همین اساس نام عملیات را «فتح‌المبین» می‌گذارند.

وی با بیان اینکه عملیات «کربلای3»، نام دیگر عملیات «الی‌بیت‌المقدس» بود و کمتر از 15 روز از اتمام عملیات قبل آغاز شد، ادامه داد: عملیات «فتح‌المبین» تا پایان فروردین 1361 به طول انجامید، از این تاریخ تا آغاز عملیات «کربلای3»، استحکام بخشی به مواضع و تثبیت موقعیت انجام ­گرفت. بعد از این اقدامات، عملیات «کربلای3» در 10 اردیبهشت 1361 با رمز مبارک یا علی‌ابن‌ابیطالب (ع) آغاز شد. از آذر 1360 تا اردیبهشت 1361، ایران سه عملیات بزرگ را طراحی و ترتیب داده بود که دو عملیات آن با پیروزی مواجه شد. در عملیات‌های «طریق‌القدس» و «فتح‌المبین»؛ سپاه با غنائمی که به دست آورد گردان ­های خود را به تیپ و تیپ­ ها را به لشکر تبدیل کرد و نسبت به گذشته قوی‌­تر شد. افزایش توانمندی یگان رزم سپاه یعنی شکست استکباری که از صدام حمایت می‌کرد. رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از این شکست و انحراف افکار عمومی، با حمله به جنوب لبنان تا شهر بیروت پیشروی کرد.

دربندی با بیان اینکه استکبار از حساسیت جمهوری اسلامی نسبت به قدس خبر داشت، افزود: با توجه به این اقدام رژیم صهیونیستی، فرماندهان قرارگاه «کربلا» تدبیر اندیشیدند که لشکر تکاور 58 ذوالفقار از ارتش و تیپ 27 محمدرسول­ الله (ص) از سپاه، که در آن مقطع استعداد لشکر را پیدا نکرده بود، به فرماندهی سردار شهید «علیرضا موحددانش» و همراهی سردار جاویدالاثر «احمد متوسلیان» عازم سوریه شوند تا با آن هیجان انقلابی‌ خود جلوی تجاوزهای اسرائیل را بگیرند.

وی در پایان گفت: زمانی که فرماندهان نیروهای اعزامی به سوریه با خوشحالی خدمت امام خمینی (ره) رسیدند تا گزارش اقدامات خود را ارائه دهند؛ ایشان فرمودند: «این کار با اجازه چه کسی انجام شده؟! آیا این کار با هماهنگی و اجازه من صورت گرفته است؟ اگر خونی از بینی کسی بیاید من خمینی جوابگو نخواهم بود؛ بلکه خودتان باید پاسخگو باشید.» ایشان از ابعاد پیدا و پنهان اتفاقات پیرامون خود مطلع بودند. زمانی که فرماندهان برخورد قاطع امام خیمنی (ره) را دیدند بلافاصله نیروهای اعزامی به سوریه را برگرداندند و ایشان هم آن جمله معروف «راه قدس از کربلا می‌گذرد» را فرمودند. بر همین اساس عملیات «کربلای 3»، «الی‌بیت‌المقدس» نام گرفت.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار