نگاهی به زندگی شهیدی که نامه‌ رسان رزمندگان جبهه بود

«سیدعلیرضا عمادی» می‌گوید: «ویژگی باارزش او، كم صحبت كردن و بیشتر عمل كردن بود. همیشه صله‌رحم را به‌ جای می‌آورد و به دوستان و آشنایان سر می‌زد. از جبهه كه می‌آمد، به خانه هم‌رزمانش می‌رفت و نامه‌های‌شان را به خانواده‌های آن‌ها می‌داد. زمان برگشت هم، نامه‌های خانواده‌ها را برای هم‌رزمانش می‌برد.»
کد خبر: ۴۰۰۹۵۱
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۲۳ - 12June 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس به معرفی شهید «الیاس حامدی» از شهدای سوادکوه پرداختیم.

زندگی‌نامه:

دفتر زندگانی‌اش در دهمین طلوع شهریور 1340 در روستای «استخرسر» از توابع سوادکوه گشوده شد. نورسیده‌ای كه تولدش، پایان بی‌قراری‌های «قمر» و انتظار پدرانه «شكرالله» بود. چهار سال ابتدایی «الیاس» در زادگاهش، و پایه پنجم را در روستای «كردآباد» گذراند. او با ترک تحصیل در پایه دوم دبیرستان، در شركت راه‌سازی پل‌سفید مشغول به كار شد.

روز غفلت از یاد خدا روز بدبختی مسلمانان و جشن ابرقدرت‌هاست

خواهر شهید:

«حوریه» از تقیدات دینی برادرش چنین می‌گوید: «هر وقت به خانه ما می‌آمد، به یك اتاق می‌رفت و به خواندن نماز و تلاوت قرآن مشغول می‌شد. اگر من در می‌زدم كه بیا شام بخور، می‌دیدم دارد گریه می‌كند و دعا می‌كند.»

در ایام بیداری ملت ایران در سال 1357، الیاس علی‌رغم سن كم، نسبت به انقلاب و حوادث آن، این‌گونه تحلیل می‌كرد كه «این قیام، از الطاف خفیه الهی است. آزمایشی كه مردم باید در برابر آن مقاوم باشند». از این‌رو، او فعالیت‌هایش را در قالب پخش اعلامیه در روستا، مطالعه كتاب‌های امام خمینی و شهید مطهری، در راستای بیداری فکری دیگر اقشار از سر گرفت.

با توجه به فرمان امام خمینی مبنی بر تشكیل بسیج بیست میلیونی، الیاس نیز جهت روشنگری جوانان نسبت به اهداف انقلاب، به ایراد سخنرانی در محافل مختلف می‌پرداخت. نظرش این بود كه كشوری كه دارای یك حكومت اسلامی است، همیشه در معرض خطر دشمنان است. لذا جوانان باید به بسیج روی بیاورند و بعد از  آموزش و سازماندهی، در خدمت اسلام و مسلمین در آیند.

همرزم شهید:

«سیدعلیرضا عمادی» می‌گوید: «ویژگی باارزش او، كم صحبت كردن و بیشتر عمل كردن بود. همیشه صله‌رحم را به‌ جای می‌آورد و به دوستان و آشنایان سر می‌زد. از جبهه كه می‌آمد، به خانه هم‌رزمانش می‌رفت و نامه‌های‌شان را به خانواده‌های آن‌ها می‌داد. زمان برگشت هم، نامه‌های خانواده‌ها را برای هم‌رزمانش می‌برد.»

هم‌زمان با آغاز پاسداری در 23/1/1359، در واحد عملیات پاسگاه پل‌سفید مشغول به خدمت شد و در بهمن 1359 نیز به عنوان نیروی گشت، جهت سرکوب درگیری‌های داخلی، راهی زاهدان شد.

در مهر 1360، مجدد در کسوت عنصر عملیاتی، با همراهی گردان جندالله، در مریوان حضور یافت. سه ماه بعد هم فرماندهی گردان در طرح ویژه جنگل را به عهده گرفت.

او سمت مسئول بسیج کارگری شرکت البرز مرکزی، فرماندهی و جانشین گردان، معاونت گروهان و فرماندهی گروهان شناسائی واحد اطلاعات ـ عملیات لشكر 25 كربلا نیز، خدمات ارزنده‌ای از خود ارائه نمود. آوردگاه‌های والفجر مقدماتی و 6، هنوز رشادت‌های او را در دل خود به یادگار دارد.

خواهر شهید:

حوریه در ادامه نقل می‌كند: «از جبهه كه می‌آمد، به او می‌گفتیم: چند روز مرخصی داری؟ می‌گفت: ده روز؛ ولی دو روز بیشتر نیستم. بودن من در این‌جا فایده ندارد. باید بروم. ما باید جبهه‌ها را حفظ كنیم.»

روز غفلت از یاد خدا روز بدبختی مسلمانان و جشن ابرقدرت‌هاست

همسر شهید:

«سیده‌هاجر عمادی» در باب همسرش می‌گوید: «در 13 اسفند 1364 با من خداحافظی كرد. سوال كردم: چرا بچه را نمی‌بوسی؟ جواب داد: نفسم به من اجازه نمی‌دهد.»

سرانجام الیاس در 27/12/1364 با حضور در عملیات غرورآفرین والفجر 8 در فاو به درجه عظیم شهادت نائل آمد. پیكر پاكش نیز در ایام فاطمیه سال 1376 با بدرقه تنها یادگارش «معصومه»، در گلزار شهدای پل‌سفید آرام گرفت.

روز غفلت از یاد خدا روز بدبختی مسلمانان و جشن ابرقدرت‌هاست

وصیت نامه:

بسم الله الرحمن الرحیم

«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» (قرآن کریم)

«کسانی را که در راه خدا کشته می‌شوند مرده مپندارید بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگار خویش روزی می‌خورند.»
شهادت ارثی است که از طرف اولیاء به ما رسیده است. (امام خمینی)

بار پروردگارا! اگر تمامی روزهای‌مان عاشورا و سرزمین های‌مان را کربلا، ماهای‌مان را قتلگاه و بهشتی های‌مان حسین‌وار، مظلوم شوند و تمامی جبهه های‌مان پر از بدن‌های علی اکبرها شود و دشمن پست و فرومایه آب و نان را چون شب عاشورا بر روی‌مان ببندد و خانه و کاشانه‌های‌مان چون خیمه‌های حسین (ع) در میان شعله‌های کفر جهانی بسوزد و نمرودیان چون ابراهیم عزیز را به آتش یا گلوله‌های‌شان جان سپارند و هر روز کاروان سرخ‌پوش شهیدان در کوچه‌ها و خیابان‌ها و مدارس‌های‌مان نام شهیدان باشد و تخت عزا در وجب به وجب شهرمان غم در سینه مادران کاشته شود بدان هرگز دست از یاری تو بر نخواهم داشت و فریاد خواهیم زد، حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله.

روز غفلت از یاد خدا روز بدبختی مسلمانان و جشن ابرقدرت‌هاست

بار الها! خودت می‌دانی که من جز رضای تو برای دین و آیین مقدس اسلام عزیز به جبهه آمده‌ام و از تو می‌خواهم گناهان مرا بیامرزی و از تو عاجزانه می‌خواهم که امام عزیز ما را، نور چشم ما محرومان و مستضعفان را تا انقلاب امام عصر امام زمان (عج) حفظ بفرمائی.

ای خدای بزرگ! از تو می‌خواهم که ما را در صراط مستقیم ثابت قدم بداری تا خدای ناخواسته در کارهای‌مان دچار لغزش‌ها نشویم.

اما شما ای امت شهیدپرور! سعی کنید مثل همیشه در صحنه باشید نکند خدای ناخواسته مثل مردم کوفه باشید، امام عزیز را تنها گذارید و این را بدانید که دنیا هیچ ارزشی ندارد این مصیبت‌ها و سختی‌های زود گذر تمام نشدنی است. ولی پاداش این جانفشانی‌ها و فداکاری‌ها به نعمت‌های ابدی و بی‌پایان خداوند خواهد رسید.

سعی کنید در راه خدا گام بردارید و خدا را همیشه حاضر و ناظر در کارهای‌تان بدانید و اگر روزی خدای ناخواسته از یاد خدا غافل شویم بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرت‌هاست. حضورتان در جبهه نور علیه باطل را ثابت نگه دارید در امام و پیروان امام بیشتر دقیق شوید و عظمت آنها را بیابید و خود را همیشه تسلیم حق سازید حتی اگر به ضررتان تمام شود. صداقت و اخلاص خودتان را حفظ کنید و اما شما ای عافیت طلبان سعی کنید با دید وسیع‌تری به انقلاب امت قهرمان نگاه کنید.

روز غفلت از یاد خدا روز بدبختی مسلمانان و جشن ابرقدرت‌هاست

بیایید یک انقلاب در درون خود به وجود بیاورید و خود را از دست شیطان رها سازید و هر عمل نیکوئی که انجام می‌دهید تمامش فقط و فقط برای رضای خدا باشد. عمر انسان زودگذر و تمام شدنی است و فقط ایمان و عمل صالح است که به درد انسان می‌خورد. شهدا دیروز در بین شما بودند و امروز برای شما عبرت هستند.

و اما ای مادر مهربانم! سعی کن مثل دیگر مادران شهدا صبور باشی. خداوند تبارک و تعالی ان‌شاءالله به شما صبر محول فرماید. سعی کنید در زندگی‌تان با از دست دادن من ناراحت نباشید. از زحمات شما شرمنده ام.

ان‌شاءالله مرا می‌بخشید. من که وظیفه‌ام احسان به والدین بوده، خطا نموده‌ام و از این رو سخت پشیمانم و طلب عفو می‌نمایم و از شما می‌خواهم در پیشگاه خداوند منان در حق من دعا کنید. مبادا به خاطر از دست دادن من منتی بر سر کسی بگذارید و خدای نخواسته از انقلاب انتظاری داشته باشید و همیشه این آیه شریفه را به یاد داشته باشید «انا لله و انا الیه راجعون».

و اما ای برادران و خواهرانم! شما تقوا پیشه کنید و سعی کنید فرزندتان را زینب‌گونه و حسین‌گونه تربیت کنید که بتوانید پیرو خط سرخ آنها باشید. صبر داشته باشید که «ان الله مع الصابرین»

 

و اما تو ای همسر عزیزم! من با موافقت شما به مدرسه خودسازی (جبهه) آمده‌ام. مبادا در هنگام نبودن من در خانه ایجاد ناراحتی نمائید. صبور و شجاع باش مثل دیگر همسران شهدا. تمامی رزمندگان و امام عزیز را دعا کن و امام را یار و یاور باش. پیام امام و حرف امام را سرلوحه زندگیت قرار بده.

همسرم! افتخار کن که شوهرت را در راه خدا تقدیم نمودی. بنابراین باید از این موضوع خوشحال باشی. همچون زینب (س) و همانند جدت فاطمه زهرا (س) استقامت از خودت نشان بده. همیشه شهدای کربلا و حسین مظلوم را پیش خودت مجسم کن. هرگز نگذار کسی اشک تو را ببیند. من در این مدت کوتاه جز نیکی از شما چیزی ندیدم. در کارها و راهت بیشتر بیاندیش و این را بدان که من این راه را (سپاه پاسداران) با آگاهی کامل با قلب یقین و با چشمان باز انتخاب کرده‌ام و هرگز نظرم در این مورد بر نخواهد گشت.

اینجانب وابسته به هیچ گروه و سازمان و تشکیلاتی نیستم و هیچ‌گونه دخالتی در جریانات شهری نداشتم و یک سری انتقاد بود که از برادرها داشتم و این دال بر این نمی‌باشد که ما جریانی باشیم. فقط خط امام و تشکیلات سپاه و بس. این را بدان که هرگز خون شهیدان هدر نمی‌رود. خون شهید هر قطره ای به دریائی تبدیل می‌شود و در پیکر اجتماع به قول استاد شهید مطهری، تزریق می‌شود. اگر می‌خواهید گریه کنید برای مظلومیت حسین (ع) سرور شهیدان گریه کن و اگر می‌خواهید گریه کنید به خاطر این گریه کن که چرا با این همه شهید، مجروح و معلول ما هنوز فکر دنیا هستیم.

فرزندم را طوری تربیت کن که ادامه دهنده راه زینب (س) باشد و جز به اسلام و قرآن به چیز دیگری فکر نکنید.

روز غفلت از یاد خدا روز بدبختی مسلمانان و جشن ابرقدرت‌هاست

همسرم! اگر جنازه مرا نیاوردند، نگران نباش و اما فرزند کوچکم این را بدان که پدرت برای حفظ ارزش‌های اسلامی و انسانی جان داد. بدان پدرت با یزیدیان زمان یعنی آمریکای جنایت کار جنگید. بدان پدرت همیشه در دلش از کفر و الحاد نفرت داشته، از نفاق و منافق و از تفرقه و دوگانگی نفرت داشت. راه اصلی همان اسلام و قرآن است که فعلا در این برهه از زمان خیلی مظلوم واقع شد. در خاتمه سلام مرا به امام عزیزمان و خانواده شهدا برسانید.

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.

بی‌عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد.

مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر اسرائیل و منافقین و صدام.

اجرکم عندالله. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

الیاس حامدی

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها