وصیت نامه شهید «نامدار عمادی»؛

شهدای جنگ تحمیلی و خانواده آنها را فراموش نکنید

شهید «نامدار عمادی» در قسمتی از وصیتنامه خود آورده است:  پدر و مادرم، شهدای جنگ تحمیلی و خانواده آنها را فراموش نکنید؛ زیرا عزت اسلام امروز مرهون ایثارگری و استقامت آنهاست.
کد خبر: ۴۰۲۱۶۲
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۷ - 20June 2020

شهدای جنگ تحمیلی و خانواده آنها را فراموش نکنید

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از بوشهر، شهید «نامدار عمادی» در تاریخ 1346/2/20 در بوشهر دبده به جهان گشود و در تاریخ چهارم دیماه سال 1365 در اثر اصابت تیر به قلب در عملیات کربلای 4 در منطقه ام الرصاص به شهادت رسید.

وصیت‌نامه شهید:

بسم رب الشهداء والصدیقین

در مسلخ عشق جز نکو را نکشد        رو به صفتان زشت خو را نکشد

گر عاشق صادقی زمردان مهراس        مردار بود هـر آنکه او را نکشد

کاروان گلگون شهیدان از آغاز خلقت بشریت با شهادت هابیل شروع و در بستر تاریخ با شهادت صالحان در راستای خطی تکاملی ادامه پیدا کرده و با شهادت سالار شهیدان حسین بن علی(ع) به حرکت خود شتابی دیگر داد.

 و با سرعت فوق العاده ای درخت تنومند انسانیت را که با خون شهیدان گلگون کفن آبیاری می شد رشد و ترقی می داد که با آغاز انقلاب اسلامی ما جانی دیگر گرفت.

 و این حقیر نیز در همین راستا به ندای رهبر بزرگ خود لبیک گفته و آمادگی خود را برای جانبازی در راه برقراری اهداف الهی و ادامه راه خونین شهیدان اعلام داشتیم .

ای مادر عزیزم می دانم که تا مرا بزرگ کردی چقدر برای من زحمت کشیدی و از دست دادن فرزند سخت است اما بدانید که همه ما در مقابل خون شهیدان وظایفی داریم به همین خاطر از تو می خواهم پس از شنیدن خبر شهادتم برایم گریه نکن و برای غریبی امام حسین(ع) و شهدای کربلا گریه کن تا مبادا موجبات شادی دشمن را فراهم کنید.

 و بدان که ما پیرو امام حسین (ع) هستیم و زندگی با ظلم، ذلت و خواری را ننگ می دانیم.

 پدر و مادرم، شهدای جنگ تحمیلی و خانواده آنها را فراموش نکنید؛ زیرا عزت اسلام امروز مرهون ایثارگری و استقامت آنهاست.

مادرجان میدانم خیلی مشتاق بودی حجله دامادی برایم ببندی، اما بدان حجله ای که اکنون بسته ای همان است که من می خواستم و من این راه را خود مشتاقانه انتخاب نمودم و خداوند بزرگ افتخار شهادت در راهش را نصیبم نمود.

و اما ای پدر عزیزم تو مرا حلال کن و مرا ببخش چون من خیلی تو را رنج دادم و نتوانستم گوشه ای از زحمات تو را جبران نمایم تو پدر خوبی برای من بودی و زحمت مرا خیلی کشیدی از تو حلالیت می طلبم.

و از خواهرانم و برادرانم می خواهم که اگر یک وقت ناراحتی و بدی از من دیدند مرا ببخشند و حلال کنند و مبادا در پیچ و خم زندگی عشق و علاقه به امام و انقلاب در ذهنتان کم رنگ شود.

اما یک وصیت به دوستان و برادران و همکاران عزیز  می دانم که برای شما نتوانستم دوست خوبی باشم حیف که وقت گذشت و نتوانستم زحمات شما را جبران نمایم مرا ببخشید.

از شما می خواهم همیشه گوش به فرمان امام باشید و تا پیروزی نهایی جنگ را ادامه دهید و خشم و تنفر از شیطان بزرگ همیشه سرلوحه زندگیتان باشد.

همکاران عزیز می دانید که لباس پاسداری مقدس است حتماً قدر این نعمت را بدانید و مبادا در این لباس خلافی انجام دهید که دشمنان و ضد انقلاب این خلاف را به حساب اسلام می آورند.

در آخر از تمام اقوام و همسایه ها می خواهم که اگر کار بدی و ناراحتی از من دیدند به بزرگی خودشان مرا ببخشند و حلال کنند.

 تقاضامندم که برای من لباس سیاه به تن نکنند و اگر عروسی یا مراسم عقد و ازدواجی دارید به خاطر بنده این امور خیر را به تعویق نیاندازید و اما در آخر از خداوند سبحان می خواهم که به خواهران و برادران حزب ا... که در تشییع شهداء و مراسم مذهبی و ایام ا... حضور فعال دارند اجری جزیل عنایت فرماید.

به امید پیروزی نهایی رزمندگان اسلام تا فتح نهایی

والسلام

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها