به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تهران، «حسین خلیلی» آزاده و جانباز 50 درصد و متولد 1330 است. وی در سال 1359 به اسارت دشمن بعثی درآمد. حسین خلیلی اکنون از معلمین بازنشته ورامین است که مدیریت انجمن حمایت از زندانیان را برعهده دارد.
کتاب «خطر و خاطره» که مجموعه خاطرات آزاده سرافراز «حسین خلیلی» است، توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان تهران به چاپ رسیده است.
دفاعپرس: شما متولد چه سالی هستید و در کجا به دنیا آمدید؟
هفتم مرداد سال 1330 در محله امامزاده شاه حسین ورامین به دنیا آمدم.
دفاعپرس: در زمان انقلاب به چه کاری مشغول بودید؟
به عنوان دبیر آموزش و پرورش مشغول به تدریس بودم.
دفاعپرس: تحصیلات خود را تا چه مقطعی ادامه دادید؟
تحصیلات را تا مقطع کارشناس فنی ادامه دادم.
دفاعپرس: چه طور به اسارت دشمن در آمدید؟
زمانی که آبادان در محاصره نیروهای بعثی بود زیر آتش دشمن وارد آبادان شدیم و در ایستگاه 7 در مقابل عراق سنگر گرفتیم و در تاریخ 20 دی سال 1359 اوایل ورود به منطقه عملیاتی توسط نیروهای بعثی مجروح و اسیر شدم.
دفاعپرس: نظرتان درباره اسارت چیست؟
واژه شهید، جانباز و رزمنده برای ما قابل لمس بود ولی از کلمه اسارت جز شبح گنگی برای ما متصور نبود همان واژه که ده سال از بهترین دوران عمر ما را اختصاص داد. اسارت را می توان در ابعاد مختلفی تعریف کرد مثل نماد مقاومت، بازی سرنوشت، باتلاق و آینده نامعلوم، ولی آنچه حاج آقا ابوترابی فرمودند این بود که اسارت باتلاقی است که اگر بخواهی بیرون بیایی باید نفرات کنار خود را به داخل باتلاق بفرستی که در فرهنگ ما اینگونه نیست.
دفاعپرس: با کدام یک از هم رزمان ورامینی هم بند در اسارت بودید؟
آقای محسن مسعود شاهی، حسین سلطانیه، محمدصادق پازوکی و سید مجتبی باریکانی.
دفاعپرس: بعد اسارت چه مسئولیت هایی داشتید؟
بعد از اسارت مدت 4 سال مسئول هلال احمر ورامین و مدت 5 سال نیز مدیر مجتمع ایثارگران و همچنین 6 سال عضو شورای شهر شهرستان ورامین در خدمت مردم بودم و مدت 8 سال مدیر عامل انجمن زندانیان ورامین و همچنین حدود 20 سال عضو و رئیس هیات مدیره صندوق فرهنگیان هستم.
دفاعپرس: حاج آقا ابوترابی در اردوگاه شما بودند؟
با حاج آقا ابوترابی بودیم و سه بار با فواصل زمانی به اردوگاه ما آمدند. بار اول اعتصاب سراسری داشتیم و سر سختی عراقیها را با کارش شکست داد. اگر افق دید ما اردوگاه بود افق دید حاج آقا ابوترابی جهانی بود، او زمان امروز را می دید و به این فکر می کرد که ما باید سلامت برگردیم و در جامعه نقش داشته باشیم.
اما سلامتی جسمی، روحی و اعتقادی کار سختی بود دفعه اول که ایشان تشریف آوردند خیلی غیر مترقبه بود ما می شناختیم چنین کسی در اسارت هست ولی آشنایی نداشتیم. بار دومی که حاج آقا تشریف آوردند اردوگاه را سر و سامان داد و سازماندهی کرد. در نظر بگیرید یک اردوگاه هزار نفره زیر دست دشمن، بخواهید مخفیانه سازماندهی کنید، هم خودت تابلویی و هم افرادی که با آنها در تماس هستی تابلو می شوند و در عین حال جاسوس هم وجود دارد و باید در این شرایط و جو اردوگاه را سازماندهی هم بکنی.
دفاعپرس: درباره زنده نگه داشتن یاد وشهدا وهمچنین درباره حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس چه توصیهایی به مسئولان دارید؟
اگر امروز جوانان ما (نسل های دوم وسوم) نسبت به جبهه و جنگ و در یک کلام نسبت به فرهنگ مقاومت، غریبه یا بی اطلاع هستند به علت کم کاری ما در زمینه انتقال تجربه های دوران اسارت است. بدون شک آنچه در دنیای امروز می تواند منجی نسل بشر باشد، نشر و تقویت فرهنگ مقاومت است و بدون شک در بین ایثارگران، آزادگان کسانی هستند که نماد مقاومت هستند.
بانی فرهنگ مقاومت امام حسین (ع) است و فرهنگ مقاومت یعنی فرهنگ عاشورا و آنچه در زمان ما الهام بخش تمام آزادگان جهان است حرکت امام سجاد و حضرت زینب به عنوان تداوم بخش قیام امام حسین (ع) است.
انتهای پیام/