گروه اجتماعی دفاعپرس- شهاب شعبانینیا؛ درباره حادثه عاشورا چنین نقل شده است که در سخنان رد و بدل شده بین امام حسین (ع) و سپاه دشمن، یزیدیان دلیل مقابله با نوه پیامبر اسلام (ص) و فرزند امیرالمومنین (ع) را داشتن بغض نسبت به امام علی (ع) عنوان کردند.
تعدادی از نفرات لشکر دشمن، همان کسانی بودند که در مواجهه با گسترش اسلام، به ناچار و منافقانه این دین را پذیرفتند؛ اما بذر دشمنی با پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان را در دل خود پرورش دادند تا در عرصهای مانند کربلا فرصتی برای ضربه زدن به اسلام و پاسداران واقعیِ آن بیابند. عدهای از سپاهیان دشمن نیز رهروان اصحاب «جمل» بودند؛ همانهایی که عدالت علی (ع) را برنتافتند و با ایجاد آشوب در جامعه اسلامی، جنگ بزرگی را به آن امام تحمیل کردند.
نوع دشمنی این افراد، متفاوت از عده اول است و دلیل کینه آنها از امیرالمومنین (ع)، صرفاً به عدالت آن حضرت بازمیگردد. آری؛ عدالت علی (ع) موجب بغض و کینه کسانی شد که حتی برخی از آنها، روزی از نزدیکترین یاران رسول خدا (ص) محسوب میشدند و سرانجام نیز در زمره قاتلان امام معصوم (ع) قرار گرفتند.
«عدالت» واژهای است که طرفداران بسیاری دارد، اما وقتی نوبت به اجرای آن میرسد، ریزش محسوسی در میان طرفدارانش مشاهده میشود! جایگاههای به ناحق اشغالشده، ثروتهای از راه نادرست به دست آمده، ویژهخواریها و امثالهم از مواردی هستند که عاملانِ آن هنگامی که با اجرای عدالت مواجه میشوند، به تکاپو میافتند و چوب لای چرخ آن میگذارند.
در دم دستیترین نمونه از این تلاشها به مواردی برمیخوریم که یک قاتل، یک جاسوس و یا یک تروریست از سوی رسانههای بیگانه و یا عوامل بیگانگان در فضای مجازی، بهعنوان فعال حقوق بشر، خبرنگار، فعال محیط زیست و عناوینی از این دست معرفی میشود. در چنین وضعیتی، عدهای از مردم نیز در پی تحریک عواطف و احساساتشان و بدونِ اطلاع از اصل ماجرا، با عوامل دروغپرداز همصدا میشوند و در فضای مجازی یا حقیقی، آزادی مجرمانی را طلب میکنند که امنیت و منافع یک ملت را به خطر انداختهاند.
اما در مواردی وضعیت اسفبارتر است و هنگامی که دست عدالت گریبان مجرمانی را میگیرد که رابطه نزدیکی با برخی از مسئولان دارند، این مسئولان که با رای مردم، به منصب و جایگاه رفیعی دست یافتهاند، با سوء استفاده از مقام و موقعیت خود، مانع از اجرای عدالت میشوند و یا در راه اجرای صحیحِ آن سنگاندازی میکنند؛ مثلاً چندین سال قبل، یکی از مسئولان وقتی از فساد فرد نزدیک به خود و عزم دستگاه قضا برای محاکمه وی مطلع شد، اعلام کرد که «کابینه خط قرمز من است»! و چندی بعد نیز یکی دیگر از مسئولان هنگام مواجهه با چنین وضعیتی، اعلام کرد که «اگر برخوردی صورت بگیرد، جنگ راه میاندازم»!
زمانی که مسئولان و شخصیتهای شاخص یک کشور از قانون تبعیت نکنند و اجرای عدالت را درخصوص نزدیکان خود برتابند، از سایر مردم چه توقعی میتوان داشت؟ جالب است که همین مسئولان هنگام انتخابات و برای جمع کردن رای، از عدالت دم میزنند و حتی در این عرصه آنقدر پیش میروند که نظام اسلامی را نیز در مواردی به ظلم و بی عدالتی متهم میکنند! در واقع این دسته از مسئولان، خارج از آن دو تقسیمبندی مورد اشاره در لشکر یزید نیستند که یا از ابتدا دل در گرو انقلاب اسلامی نداشتهاند و منافقانه با این مسیر همراه شدهاند و یا اینکه در این مسیر دچار ابتلائاتی شده و با خروج از صراط مستقیم، گام در مسیری زیانبار گذاشتهاند.
اشتغال افراد پیر و ناتوان به دستفروشی و یا حتی پرداختن به تکدیگری، کودکان کار و وجود فقر، فساد، تبعیض و نابرابریها در جامعه، ازجمله مواردی هستند که لزوم اجرایی شدن عدالت و توزیع عادلانه ثروتهای کشور در میان اقشار مختلف را بیش از پیش یادآور میشوند.
عدالت لازمه تحرک، پویایی و پیشرفت کشور است و با توجه به آنچه که بیان شد، ابتداییترین وظیفه هر شخص در مسیر تحقق این هدف والا، این است که علاوه بر مقید بودن به قانون و عدالت، شناخت درستی از وضعیت جامعه خود، چهرههای شاخص تأثیرگذار و جریانات مختلف داشته باشد تا بتواند در مواقع لزوم، تصمیم درستی اتخاذ کند و ناخواسته چوب لای چرخ عدالت نگذارد. داشتن بصیرت و آگاهی میتواند در هنگام انتخابات، زمینه را برای گرایش جامعه به کاندیداهایی فراهم کند که نهتنها عدالتپذیر هستند، بلکه میتوانند به بسط آن در جامعه و حتی جهان کمک کنند.
انتهای پیام/ 200